گفت و گو با حامد نیکپی، آهنگساز و خواننده:
«موسیقی تلفیقی، فصل مشترک فرهنگها»
حامد نیکپی نام آشنایی برای طرفداران موسیقی تلفیقی است. موسیقی که امروزه در جهان گسترش یافته و روزبروز هم همهگیرتر میشود. او پس از کارهای مشترک و گوناگونی که در ایران با افراد و هنرمندان مختلف انجام داد - از جمله ترانه مشهوری که برای سریال آهوی ماه نهم اجرا کرد - به آمریکا مهاجرت کرد و چندسالی است که مقیم شمال کالیفرنیا است.
آلبوم اول او «گذر تنها» به مجموعه قطعات بیکلامی اختصاص داشت که با استفاده از همین رنگآمیزی تلفیقی اجرا کرده بود. «آسوده» نام دومین آلبوم با کلام اوست که اخیراً منتشر شده و به نوع خود دارای نوآوریها و سازبندیهای جدیدی است.
به بهانه انتشار این آلبوم در یک شب سرد زمستانی در آپارتمان او به گفتوگو نشستیم و مشخصات آلبوم و نقطه نظرهایش را در باره آن پرسیدم.
حامد جان، موسیقی تلفیقی یا موسیقی فیوژن چیزی است که بیشتر کارهای حامد نیکپی را با آن میشناسند. تعریف این موسیقی چیست؟
تعریف سادهای که میتوانم از این موسیقی تلفیقی امروز در موسیقی ایران و موسیقی ملل بدهم برمیگردد به زمانی که موسیقدانها به دنبال فصل مشترکی بین فرهنگها و ملتهای مختلف میگردند و اینها را با هم ادغام میکنند که باعث به وجود آمدن موسیقی تلفیقی میشود و در سبکهای مختلفی هم وجود دارد، مثلا بعضیها در آمریکا به آن موسیقی راک و آراندبی هم میگویند ولی منظور من بیشتر در ردهبندی موسیقی جهانی هست که در ایران در حدود پانزده سالی میشود که مطرح و باب شده است.
در ابتدا بیشتر گروهها بدون کلام و فقط موسیقی تنها این کار را شروع کردند و بعدها نسلهای بعدتر از جمله خود من آنرا در موسیقی آوازی هم تجربه کردند. من از هفت هشت سال پیش شروع به ارائه اینگونه آثار کردم که بعضیها منتشر شد و بعضیها برای موسیقی فیلم مورد استفاده قرار گرفت و خیلیهایش هیچوقت بیرون نیامد.
البته مساله فیوژن غیر از تلفیقکردن موسیقی دستگاهی و آوازی، به نوع سازبندیها، نوع نگرش آهنگساز و تنظیم کننده در مورد نوع سازهایی که در کنار هم استفاده میشوند بستگی دارد تا این سازها باعث کمک در پیشبرد بیان و هدف آهنگساز از موسیقی تلفیقی میشود.
چون اگر بدون داشتن دانش کافی و تفکر صرفاً فقط به قصد تلفیق چند ساز با هم این کار را بکنیم ممکن است کار خوبی از کار در نیایید که نمونههایش هم زیاد است و وقتی آنها را گوش میکنیم متوجه میشویم یک جای کار ایراد دارد. برای همین وقتی شروع به ساختن اثری در سبک موسیقی جهانی میکنیم باید به همه این نکات دقت کنیم. مثلا فقط غرق ملودی شده و از سازبندی غافل بشویم و یا به ریتم توجه نکنیم اصولا باید ببنیم هدفمان از این کار چیست.
آلبوم «آسوده» دومین آلبوم تو در آمریکا بعد آلبوم «گذر تنها» که یک کار بدون کلام بود است. کمی درباره این آلبوم برایمان بگو.
«آسوده» مجموعهایی از آهنگهایی است که من از دوره دانشجویی شروع کردم و خیلیهایش به دلایل بسیار فرصت نکرده بودم منتشر کنم تا بعد از آمدن به آمریکا شرایط جدید و حس مهاجرت و زندگی در کشور جدید به اضافه حس و حالهای قبلی باعث به وجود آمدن این آلبوم شد.
آهنگسازی و تنطیم تمام قطعات را خودم انجام دادم، البته تنظیم بعضی قطعات به عهده دوست خوبم «دانیل فریز» بود که یکی از بهترین فلامنکونوازان اینجاست و سالها در اسپانیا و سایر کشورها تمرین و تحصیل موسیقی کرده و موسیقی ملل را خیلی خوب میشناسد و تا به حال با اساتید بزرگی همکاری داشته است.
نوازندگی سازهای ایرانی را که خودت انجام دادی؟
بله، همه را خودم زدم. اصلیترین ساز ایرانی که در این آلبوم استفاده کردم، ساز سه تار است. به خاطر آن رنگ و بوی موسیقی ایرانی که دارد. البته از سازهای دیگری هم استفاده کردم، مثلا در قطعه «از کوردوبا تا کردستان» از تنبور کردستان استفاده کردم که یک کار بی کلام است که بر اساس موسیقی اندلس و کردستان آن را نوشتهام.
چیزی که حتماً باید اینجا اضافه کنم این است که افتخار این را داشتهام که در قطعه «مدهوش» کای اکهارت با من همکاری داشته. او از بزرگترین بیسنوازان دنیا محسوب میشود و سالها با بزرگانی مثل جان مک لافن که از غولهای موسیقی جاز و فیوژن گیتار دنیاست همنوازی و همکاری داشته است و من با او به طور اتفاقی در شهر برکلی آشنا شدم و صحبت کردم و بعدها در چند اجرا با آنها بودم و این قطعه را به عنوان هنرمند میهمان برای من اجرا کرد.
مایارا جوی که از نوازندههای خوب ساز ویلنسل است نوازندگی این ساز را به عهده داشته، میشا پاتری سازهای پرکاشن را نواخته و احمد حامد هم که از طبلانوازان افغان است در همان قطعه چهارم با من همکاری داشت که هر کدام امضا خود را در این آهنگها داشتند و یکی از دلایلی که من دوست داشتم با غیر ایرانیها کار کنم این بود که میدانستم هر کدام لهجه و حس خودشان را به کار میدهند و آن را جذابتر میکنند.
حامد جان شعرها را چطور؟ خودت انتخاب میکنی یا کسی پیشنهاد میدهد.
خدا را شکر یکی از شانسهای من در زندگی علاقه من به شعر است و طوریکه اطرافیان و شنوندگان همیشه انتخاب مرا تایید کردهاند. انتخاب شعرهای این آلبوم با خودم بود و بیشتر آنها از اشعار زنده یاد عماد خراسانی است که یک بار قبل مرگ او را از نزدیک دیدم و کمتر روی اشعار او کار شده.
با اشعار او همیشه ارتباط برقرار میکنم فضای کلاسیک دارد. خیلی عاشقانه است و تمام نکات شعر خوب در آنها رعایت شده و غلظت عرفان آنهم به اندازه و دلچسب و تا حدی امروزی است و برای کار خیلی مناسب است. از شعر مولانا در یکی از قطعات استفاده کردم که این شعر تنها یک بار در گذشته به سبک سنتی توسط استاد بزرگ موسیقی محمدرضا شحریان اجرا شده بود و شعری از فریدون مشیری هم در یکی از کارهایم استفاده کردم.
نظر کلیات در مورد این آلبوم چیست؟
البته تعریف که نمیتوانم بکنم (میخندد) ولی میتوان بگویم که راضی هستم چون بیشترین منظور خودم را از موسیقی تلفیقی که در ذهن داشتهام توانستهام نشان بدهم.
این آلبوم برای من و در سطحی که من هستم و نوع نگاه من به موسیقی تلفیقی آلبوم موفقی محسوب میشود. این دومین کاری است که شرکت من ارائه میدهد و تمام سعیام را کردهام که حسم را به شنوندگان منتقل کنم، شاید انسانها حسهای مشترکی هم با هم داشته باشند.
وبسایت حامد نیکپی
ویدیو کلیپ ترانه فریب
با تشکر فریبا