============================
مگسی را کشتم!
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر من میچرخید به خیالش قندم
یا که چون اغذیهی مشهورش، تا به آن حد گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم!
بسیاری از شما لااقل یک بار این شعر را خوانده و حسین پناهی را تحسین کردهاید! یا وصیت نامهی مشهور او:
«قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار ادارهی انگشتنگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم…»
اما
سایت رسمی حسین پناهی که توسط سینا پناهی (پسر ایشان) اداره میشود اعلام کرد:
اشعار و وصیتنامهی زیر متعلق به حسین پناهی نیست و هیچ سنخیتی نه با شخصیت و نه با نوع نگارش و محتوای آثار ایشان ندارند:
وصیتنامهی قبر مرا نیم متر عمیقتر حفر کنید. اشعار: مگسی را کشتم، پشت چراغ قرمز، از آجیل سفرهی عید، رخش گاری کشی میکند، صفر را بستند، من تعجب میکنم، بهزیستی نوشه، با اجازهی محیط زیست، گناه شیرین است، اکسیژن!
بخشی از این اشعار متعلق به
اکبر اکسیر (نویسنده و شاعر) است:
زندگینامهی حسین پناهی را از
اینجا بخوانید
نقل قول:
وصیت نامه و اشعار زیر متعلق به حسین پناهی نیستنداز همه عزیزان و دوستداران حسین پناهی که طی این چند سال با آوردن شعر ،نوشته و یا مطلبی
در رسانه خود به نوعی از ایشان یاد کرده اند
ضمن تقدیر و تشکر ،خواهشمندیم از آوردن هرگونه مطلب یا شعری از ایشان بدون نام منبع جهت جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی و نسبت دادن اشعار یا مطلبی از دیگران به نام ایشان خودداری شود
برای مثال :
اشعار و وصيت نامه زيرمتعلق به حسين پناهي نيست وهيچ سنخيتي نه با شخصيت و نه با نوع نگارش و محتوای آثار ایشان ندارند
وصیتنامه قبر مرا نیمتر عمیقتر حفر کنید ، شعر مگسی راکشتم ، پشت چراغ قرمز ، از آجیل سفره عید ، رخش گاری کشی میکند ، صفر را بستند ، من تعجب میکنم ، بهزیستی نوشه ، با اجازه محیط زیست،گناه شیرین است،اکسیژن
|
===============================
حسین پناهی، بزرگ مرد کوچک(زندگینامه و آثار و اشعار و یادگاریهای این هنرمند فقید)
حسین پناهی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
حسین پناهی' (۱۳۳۵ – ۱۳۸۳) شاعر و بازیگر ایرانی.
سال شمار زندگی حسین پناهی: -
۱۳۳۵ -حسین پناهی روز ۶ شهریور ماه سال ۱۳۳۵ مطابق با ۲۸ آگوست ۱۹۵۶ در روستای دژکوه از توابع استان کهکیلویه و بویر احمد متولد شد (گرچه در کالبد شناسی بعد از مرگ و بر اساس آزمایش دی-ان-ای زمان تولدش ۶ شهریور ۱۳۳۹(۱۹۶۰) تشخیص داده شد. -پدرش «علی پناه» و مادرش «ماه کنیز» نام داشت
-۱۳۳۷ -فوت پدرش «علی پناه»
-۱۳۴۱ -رفتن به مکتب خانهٔ دژکوه
-۱۳۴۵ -اتمام دوره ابتدائی
-۱۳۴۶ -ترک دژکوه و رفتن به سوق -خواندن کلاس ششم
-۱۳۴۷ -رفتن به بهبهان و گرفتن سیکل
-۱۳۵۱ -رفتن به قم و طلبه گی
۱۳۵۴- -رها کردن درس حوزه -سفر به شوشتر و یک سال آموزگاری در آن شهر
۱۳۵۵- -اقامت در اهواز و اشتغال به شغلهای مختلف ۱۳۵۶- -بازگشت به روستای دژکوه و ازدواج با دختری به نام «شوکت»
۱۳۵۷- -رفتن به اهواز وکار در کتابخوانه یی در آن شهر -تولد فرزند نخستش که "لیلاً نامیدندش
۱۳۵۹- -رفتن به جبهه جنگ و فعالیت در بخشهای فرهنگی -تولد دومین فرزندش به نام "آناً
۱۳۶۰- -مهاجرت به تهران -سکونت در یکی از مقبرههای خصوصی امامزاده قاسم به مدت یکسال -عضویت در گروه تئاتری "آناهیتاً
۱۳۶۱- -نخستین تجربههای نمایش نامه نویسی -نوشتن یک گل وبهار -گارگردانی نمایش خوابگردها
۱۳۶۲- -نوشتن آسانسور -نوشتن و کارگردانی تله تئاتر سرودی برای مادران
۱۳۶۳- -تولد سومین فرزند: پسری بنام "سیناً -نخستین تجربههای بازی در تله تئاترهای تلوزیونی -بازی در سریال محله بهداشت -نوشتن به سبک آمریکایی
۱۳۶۴- -استخدام در صدا و سیما -بازی در سریال گرگها -نوشتن دل شیر -نوشتن دو مرغابی در مه
۱۳۶۵- -نخستین بازی در سینما -بازی در فیلم سینمادی گال -بازی در فیلم سینمائی گذرگاه -بازی در فیلم سینمائی تیرباران -بازی در تله تئاترهای دو مرغابی در مه و آسانسور
۱۳۶۶- -کارگردانی سریال تلوزیونی ماجراهای رونالد و مادرش -بازی در تله تئاتر در آئینه خیال
۱۳۶۷- -نوشتن نخستین شعرها -بازی در فیلم سینمائی درمسیرتند باد -بازی در فیلم سینمائی هی جو - بازی در فیلم سینمائی ارثیه - بازی در فیلم سینمائی نار و نی
۱۳۶۸- -فوت مادرش «ماه کنیز» - بازی در فیلم سینمائی راز کوکب -نوشتن مجموعه من و نازی
۱۳۶۹- - بازی در فیلم سینمائی چاوش - بازی در فیلم سینمائی سایهٔ خیال -دیپلم افتخار بهترین بازیگر جشنواره فجر برای فیلم سایهٔ خیال -نوشتن پیامبران بی کتاب
۱۳۷۰- -بازی در فیلم سینمائی اوینار -بازی در فیلم سینمائی مردناتمام -بازی در فیلم سینمائی مهاجر - نوشتن کابوسهای روسی
۱۳۷۱- -نوشتن گوش بزرگ دیوار -بازی در فیلم سینمائی هنر پیشه
۱۳۷۲- -نوشتن خروسها و ساعتها -انتشار کتاب من و نازی
۱۳۷۳- -بازی در فیلم سینمائی آرزوی بزرگ -بازی در فیلم سینمائی روز واقعه
۱۳۷۴- -نوشتن , بازی. کارگردانی سریال بی بی یون برای تلوزیون -سریال توقیف شده و چند سال بعد نسخهٔ قیچی شدهٔ آن از تلویزیون نمایش داده میشود. چیزی در حدود دو سوم کل مجموعه !!! -انتشار دو مرغابی در مه
۱۳۷۵- -انتشار آلبومی از دکلمهٔ شعرهایش با نام ستارهها -بازی در سریال دزدان مادر بزرگ
۱۳۷۶- -به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگی -انتشار چیزی شبیه زندگی -انتشار بی بی یون -انتشار خروسها و ساعتها
۱۳۷۷- -بازی در فیلم سینمائی کشتی یونانی از مجموعه قصههای کیش
۱۳۷۸- -نوشتن دیالوگهای سریال امام علی و بازی در آن
۱۳۷۹- -بازی در سریال یحیی و گلابتون
۱۳۸۰- -بازی در سریال آژانس دوستی
۱۳۸۱- -نوشتن مجموعه نمیدانمها
۱۳۸۲- -بازی در سریال آواز مه -نوشتن مجموعه سال هاست که مردهام
۱۳۸۳- -آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمههایش از خرداد ماه -تصمیم برای جمع آوری مجموعه کامل شعرهایش -پایان ضبط دکلمه شعرهایش در شب یکشنبه یازدهم مرداد -آخرین تماس تلفنی با پسرش "سیناً در ساعت ۹ شب چهارشنبه ۱۴ مرداد -فوت ۱۴ مرداد -کشف پیکر متلاشی شده اش توسط دخترش "آناً در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانه اش واقع در جهان آراء -علت فوت: ایست قلبی (به تشخیص و گواهی پزشکی قانونی جمهوری اسلامی ایران) -تدفین پیکرش در دژکوه به تاریخ سه شنبه ۲۱ مرداد -انتشار آلبوم دکلمهٔ آخرین سرودههایش با نام سلام , خداحافظ توسط موسسه فرهنگی هنری دارینوش در۱۵مهرماه
۱۳۸۴- -انتشارات هفت دفتر و مجموعه کامل اشعارش با نام چشم چپ سگ توسط موسسه فرهنگی هنری دارینوش در اردیبهشت
سینما
* بابا عزیز (۱۳۸۲)
* قصههای کیش (اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)
* آرزوی بزرگ (۱۳۷۳)
* روز واقعه (۱۳۷۳)
* مرد ناتمام (۱۳۷۱)
* هنرپیشه (۱۳۷۱)
* اوینار (۱۳۷۰)
* چاووش (۱۳۶۹)
* سایه خیال (۱۳۶۹)
* مهاجران (۱۳۶۹)
* راز کوکب (۱۳۶۸)
* ارثیه (۱۳۶۷)
* در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
* نار و نی (۱۳۶۷)
* هی جو (۱۳۶۷)
* تیرباران (۱۳۶۶)
* گال (۱۳۶۵)
* گذرگاه (۱۳۶۵)
* مریم مقدس (۱۳۷۹)
* بلوغ (۱۳۷۷)
مجموعهٔ تلویزیونی
* گرگها
* آواز مه
* محله بهداشت
* بی بی یون
* روزی روزگاری
* مثل یک لبخند
* ایوان مدائن
* خوابگردها
* هشت بهشت
* قهرمان کیه
* امام علی
* همسایهها
* آژانس دوستی
* دزدان مادر بزرگ
* آئینه خیال
* کوچک جنگلی
* آشپزباشی
* روزگار قریب
* آقا فرمان
* یحیی و گلابتون
* شلیک نهایی
* رعنا
تله تئاتر
* چیزی شبیه زندگی
* دومرغابی در مه
جوایز
* ۱۳۶۷، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (در مسیر تندباد)
* ۱۳۶۹، برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال)
* ۱۳۷۱، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهاجران)