بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > پارسی بگوییم

پارسی بگوییم در این تالار گفتگو بر آنیم تا در باره فارسی گویی به گفتمان بنشینیم و همگی واژگانی که به کار میبیندیم به زبان شیرین فارسی باشد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض وام‌واژه‌ها یا واژه‌های عاریتی در فارسی

وام‌واژه






وام‌واژه یا واژه عاریتی واژه‌هایی هستند که از زبانی به زبان دیگر وارد می‌شوند. برای نمونه واژه‌های ترومپت، تلفن و اتومبیل از زبان فرانسه به فارسی راه یافته‌اند و به همان شکل متداول گشته‌اند. اتاق از ترکی و چمدان و ترمز از روسی به زبان فارسی راه یافته‌اند.


در برخی موارد وام‌واژه‌ها


یی به شکل گسترده استفاده می‌شوند، با کلمات معادل‌
سازی شدهٔ فارسی قابل جایگزینی هستند (مانند دورنگار به جای فاکس) و در برخی موارد، به شکل ترجمه نشده باقی می‌مانند (مانندتلفن).


یکی از راههای تشخیص وام‌واژه‌ها در فارسی، وجود حروف ث، ح، ص، ض، ط، ظ، ع و ق است که در واژه‌های فارسی بکار نمی‌رود؛ برای نمونه، کلمات صابون، اقیانوس، ثواب، ضابط، مظهر و معبد غیر فارسی است.







...



__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرستی از واژه‌های عاریتی

فهرستی از واژه‌های عاریتی از زبان‌های خارجی که در درازای تاریخ زبان فارسی در متون فارسی اعم از فارسی کلاسیک کهن و فارسی نو بکار رفته‌اند:



  • ۱ ارمنی
  • ۲ فرانسوی
  • ۳ یونانی
  • ۴ عربی
  • ۵ ترکی
  • ۶ لاتین
  • ۷ سانسکریت
  • ۸ هندی
  • ۹ روسی
  • ۱۰ انگلیسی
  • ۱۱ سریانی
  • ۱۲ آرامی
  • ۱۳ مغولی
  • ۱۴ مجاری
  • ۱۵ اسپانیایی
  • ۱۶ عبری
  • ۱۷ اکدی
  • ۱۸ آلمانی
  • ۱۹ بابلی
  • ۲۰ ایتالیایی
  • ۲۱ آشوری
  • ۲۲ بربری
  • ۲۳ فینیقیایی
  • ۲۴ تونگایی
  • ۲۵ ابوریجینی
  • ۲۶ تامیلی
  • ۲۷ تاگالوگ
  • ۲۸ چینی
  • ۲۹ ژاپنی
  • ۳۰ کره‌ای
  • ۳۱ فنلاندی
  • ۳۲ سلتی
  • ۳۳ ایلامی
  • ۳۴ سومری
  • ۳۵ حبشی
  • ۳۶ قبطی
  • ۳۷ نبطی
  • ۳۸ نروژی
  • ۳۹ چکی
  • ۴۰ تاپوری
  • ۴۱ لولوبیایی
  • ۴۲ اورارتویی
  • ۴۳ هوریانی
  • ۴۴ اماردی
  • ۴۵ مائوری
  • ۴۶ گرجی
  • ۴۷ زبان بومی آمریکا
  • ۴۸ تُخاری


....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی

ارمنی

پوک-خاج-درزیDerjak-زاق، زاگZāgh-Jag(بچه)-شامورتی(پدرسگ)-همشیره-




.....

فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی



واژه‌های دارای ریشه فرانسوی که در زبان فارسی معمول شده‌اند و بصورت وام واژه هایی درآمده‌اند، به فراوان یافت می‌شوند.
دلیل آن شاید به دوران قاجار برگردد
که عمدهٔ روابط ایران و غرب، با فرانسویان بوده‌است.
این کلمات و معادل فرانسوی آن از ویکی‌پدیای فرانسوی در زیر فهرست شده‌اند:




الف





  • ادکلن (eau de cologne)
  • اپل (épaule) به معنی شانه
  • اپیدمی (épidémie) معادل فارسی «همه گیر»
  • اتیکت (étiquette) معادل فارسی «بر چسب قیمت»
  • اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه
  • اشل (échelle) به معنی نردبان؛ به معنی مقیاس
  • اکران (écran) به معنی صفحه تلویزیون، رایانه و یا پرده سینماست.
  • اکیپ (équipe) به معنی گروه، دسته.
  • املت (omelette) به معنی نیمرو.
  • اُوٍرت (ouvert) به معنی باز (open). به معنی باز، گشوده (در، پنجره، کتاب، و غیره)
  • اورژانس (urgence) به معنی فوری، اضطراری (فوریت های پزشکی).
  • اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.
  • ایده (idée) به معنی نظر، عقیده. مثلاً mon idée نظر من.
  • آباژور (abat-jour)
  • آبسه (abcès) به معنی چرک و ورم چرکی. به معنی آماس، ورم و التهاب چرکین.
  • آژان (agent)
  • آژانس (agence)
  • آسانسور (ascenseur)
  • آلرژی (allergie) به معنی حساسیت
  • آمپول (ampoule) به معنی سوزن (سوزن در بسیاری از روستاهای ایران هنوز متداول است که معادل خوبی برای آمپول است. مثلاً می‌گویند دکتر به من سوزن زد.
  • آناناس (ananas)
  • آنکادر کردن (encadrer)
  • آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است. به معنی امتیاز نیز هست.
  • آوانس (avance)






...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 02-15-2010 در ساعت 05:11 PM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی

ب
  • باسن (bassin)
  • باکتری (bactérie)
  • بالکن (balcon)
  • بانداژ (bandage)
  • بلیت (billet) که در زبان فرانسه "بیه" تلفظ می‌شود
  • برس (brosse)
  • بروشور (brochure)
  • بلوز (blouse)
  • بن ساله (bon salé) به معنی خوش نمک
  • بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.
  • بوفه (buffet)
  • بولتن (bulletin)
  • بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!
  • بیگودی (bigoudis)


پ

  • پاپیون (papillon) به معنی پروانه
  • پاتیناژ (patinage)
  • پاساژ (passage)
  • پاندول (pendule)
  • پانسمان (pansement)
  • پاویون (pavillon)
  • پروژه (projet)
  • پروسه (processus)
  • پلاک (plaque)
  • پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.
  • پماد (pommade)
  • پنس (pinces)
  • پورتفوی (portefeuille) به معنی کیف اسناد وکیف پول است.
  • پونز (punaise)
  • پوئن (point) به معنای امتیاز
  • پیژامه (pyjama) خود در اصل از فارسي پاي جامه
  • پیست (piste)


ت

  • تابلو (tableau)
  • تن (ماهی) ((thon)
  • توالت (toilette)
  • تومور (tumeur)
  • تیره یا خط تیره (tiret)
  • تیراژ (tirage)





...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی

د
  • دز (dose)
  • دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است
  • دیپلم (diplome)
  • دیسک (disque)
  • دیسکت (disquette)



ر
  • رادیاتور (radiateur)
  • راندو
  • رژیم (régime)
  • رستوران
  • رفراندوم (référendum)
  • رفوزه (refusé)
  • روبان (ruban)
  • روب‌دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.


ژ
  • ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.
  • ژانر (genre)
  • ژست (geste)
  • ژله (gelée)
  • ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.
  • ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.
  • ژیله (gilet)

س

  • ساتن (satin)
  • سالن (salon)
  • سس (sauce)
  • سنکوپ (Syncope)
  • سوتین (soutien gorge)
  • سوژه (sujet)


ش

  • شاپو (chapeau)
  • شارلاتان (charlatan)
  • شاسی (châssis)
  • شانس (chance)
  • شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است
  • شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است
  • شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.
  • شوفاژ (chauffage)
  • شوفر (Chauffeur)
  • شومینه (cheminée)


ص

  • صابون (savon)
  • صندل (sandale)





..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی

ط
  • طلق (talc)واژهٔ فارسی است



ف
  • فابریک (fabrique) به معنی کارخانه
  • فلش (flèche)
  • فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.




ک
  • کاپوت (capot)
  • کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه
  • کاسکت (Casquette)
  • کافه (café)
  • کافه گلاسه (café glacé)
  • کامیون (camion)
  • کامیونت (camionnette)
  • کاناپه (canapé)
  • کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.
  • کراوات (cravate)
  • کرست (corset)
  • کریدور (corridor)
  • کلیه (Collier) به معنی گردن‌بند و cou به معنی گردن است.
  • کمدی (comédie)
  • کنسانتره (concentré)
  • کنسرو (conserve)
  • کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است
  • کنکور (concours)
  • کودتا (Coup d'État)
  • کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می‌رود.
  • کورس (course)
  • کوسن (coussin) به معنی نازبالش


گ

  • گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است
  • گارسون (garçon)
  • گیشه (guichet)





..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در فارسی

ل

  • لژ (loge)
  • لوستر (lustre)
  • لیسانس (licence)

م
  • مامان
  • مانتو (manteau)
  • مانکن (mannequin)
  • مایو (maillot)
  • مبل (meuble)
  • مرسی (merci)
  • مزون (maison) به معنی خانه است
  • مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.
  • موزه (musée)
  • موکت (moquette)
  • میزانسن (mise en scene)
  • میلیارد (milliard)


ن


  • نایلون (nylon)

و


  • وانیل (vanille)
  • ویتامین (vitamine)
  • ویترین (vitrine)
  • ویراژ (virage)
  • ویروس (virus)
  • ویلا (villa)



ماه‌های میلادی



ماه‌های میلادی با تلفظ ‌های فرانسوی در زبان فارسی مصطلح هستند :
  • ژانویه (Janvier)
  • فوریه (Février)
  • مارس (Mars)
  • آوریل (Avril)
  • مه (Mai)
  • ژوئن (Juin)
  • ژوئیه (Juillet)
  • اوت (Août)
  • سپتامبر (Septembre)
  • اکتبر (Octobre)
  • نوامبر (Novembre)
  • دسامبر (Décembre)
  • دوجین (douzaine) به معنی دوازده تا و douze به معنی دوازده است.




...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های یونانی در فارسی

فهرست وام‌واژه‌های یونانی در فارسی





یونانی آدنیس(از فینیقیایی)-آراقیطون-آرسطولوخیا-آرن-آسطرنومیا-آغاریقون-آقطی-




آلوسن-آمولن-اِبریز-ابلیس Διαμπολος=Diabolos –ابودقطیقا-ابوطالون-ابوطیلون-ابیون-اثیر-اخرا-اخیون-ارابس-اراقو، اراقوا-ارثیماطیقی-اردب-ارسطولوخیا-ارطاماسیا،ارطمسیا-


ارغامن-ارغامونی-ارغانون،ارغنون-ارقان-اروسیمون،اروسم،اروسمن،اروسمین( و.لا)-ارونیا-اریسا،ایرسا-اریسارون-اریغارون(یو.فر)-اسباناخ-استادیون-استافیل-



استخودوس،استوقدوس-استرلاب-اسطقس-اسطوره(یو.لا)-اسطول-اسفراج(ریشه آنرا ایرانی دانند)-اسفناج-اسفنج(=فشرده)-اسقف-اشقردیون-اطریفل-اطلس-



اغلیفس-اقتیمون-افرسیموس-افسنتین-افیون-اقارون-اقاقیا(همچنین در فرانسه ای)(یو.لا.فر)-اقطیقوس-اقلید-اقلیم-اقلیمیا-اقورون-اقونیطون-اقیانوس-اکسیر-الاطینی-



الماس-امارنطون-اناطیطس-اناغالس،اناغلس-اناغورس-اناگیرا(یو.فر)-انالوطیقا-انامونی-انبیق-انجیل-اُنفاق-انیسون-اواقنثوس-اوروبنخی-اوسیرِس-اوفادیا-اوفاریقون-اوقیمون-



اومالی-ایذواسمن-ایرسون-ایزون-ایساغوجی(یو.فر)-ایلاوس-ایمارو-بابلُس-بابلون-بارسطاریون-باری ارمینیاس-باسلیق،باسیلیق-باسلیقون-باقلا(ابتا.یو)-ببلیون-برطرن-



برنتقه-بروانیا-برهلیا-بریزه-بریقلیمنون-بسباسا-بسلیقن-بسیل-بشناقه-بشوش-بطراخوس-بطراسالیون-بطرسالینون-بطریق-بطریرخ،بطریرک-بقنقومون-




بکسمات،بقسمات-بلاسیوس-بلبوس-بلسان-بلور-بلوسطیون-بلیله-بنطابَلون-بنطاسیا-بنطیقسطی-بنواله-بنیوله-بورطخیه-بوریطش-بوطیقا-بوقلمون-بیطار –


بیطس-پرگار-پسته-پول-پیاله-تارم،طارم-تافیسیا-تالان-ترخون-تریاق،تریاک-ثالسقیس-ثاولوجیا-جاثلیق-



جغرافی-حامااَقطی-حامالاون-حامامیلون-خالاون-خامااقطی-خامادریوس،کمادریوس-خامالان-خندروس-خندریلی-دارافزین،درابزین،درابزون،دربزی نTrapezion-درخمی-



دروبطارس-درقینون (یوDoryknionلاDorycnium)-درهم(تازی شدهdraxmE)-دفتر-دقطامانون-دلتا(فر.یو)-دوقوس-دیاقودا،دیاکودا-دیسانتری(یوDus-entera در فر




Dysenterie)-دیفروغس،دیبرجاس، دیفروجاس،دیفروجسDiphryges-دیفساقوس(یوDipsakosلاdIpsacus)-دیهیمdIadEma-ذاقنوبداسdaphNOEIdEs-ذاقنی،ذاقیdaphNE-ذوسنطاریاDusenteria-ذیابیطوس،ذیابیطس-









..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های یونانی در فارسی

راتیانج،راتینج،راتینا،راثیناrETI No-راطینا،راطینیراتیانجrhETINE-رفوRafideyo-رقاقسOrxis- ریطوریقا-زمردsOmaraghDOs-زُنار(یو نوینzoNarIیو باستانzoNarION)-ساردین


(فر.یو)-ساطوریون،ساطورین-سالامندرا(سمندر)-سالیقونSyrikon-سخینوس-سرخیوس(یو؟)-سَریس-سسالیوس-سَطراطیوطِس-سطرونیون-سُغبین-سِفارَج-سفسطه-


سقرینوس(تحریف شده سقرپیوس)-سقردیون-سقلینونSkolopendrion-سقمونیاskammoNIa-سقوردیون-سقیروس-سکبینهَ (یوSagapenonلاSagapenum)-سکوبا


(اسقفEpiscopos)-سَلیط-سلینون-سماریس-سمپوزیوم(یوSumposionانگ لاSymposium)-سمرنیونSymernium-سمندر (یو SalamandraلاSalamandra)-


سندروس-سندل،سندلک،سندله (یوSandaliaلا SandaliumانگSandal فرSandale)-سوسنبر(پهلویSisimbarیوSisumbrion)-سوفسطیقاSophitici Elenchi-سولوجسوس-


سیبیا-سیسالیوس،ساسالیوس-سیسباتحریف شده سیبیا-سیسنبر،سوسنبر-سیم(پهلویAsim یوAsema)-شریشSeris-شقاقلوس، سفاقلوس Sphakelos-شیقوموریSukomoros-صابونsapoN-طاوسTaos-طخشیقون-طراطاوس-طراغودیا(یو.لا)-



طرغلودیسTrOglOdyTEs-طریفلن،طریفله(یوTriphyllonلاTrifolium)-طریفولیون-طریقوقن،طروقوقون-طلسم-طوبیقا-طوفانTypho,-os-طومار- غاریقون،اغاریقن، اغاریقون،اغارقهAgarikon-غاطوسkETOs-غاغاطی،غاغاطیسGagates-


غالالوط،غالالوطا (آمیخته‌ای ازآرامی ویونانی)-غانغرایا،غانقرایا فساد،عفونتGaggraina-غلیخون،غلیخن-غُنقیلی qOqqulE-فارphârOs-فارالیون-فالرغوسp?larqOs-فانوس-فاواینا،فاوینا روی سریانی،تازی ازیوpaIONía یاpaIwNIa-فایتون-


فراسیون،فراشیون،فارسیونprásION-فرستاریون-فرعون تازی شده سر ازیوpharaoN-فرفورEuphorbiceنام پزشک پادشاه«جبه»Juba-فرفوس تحریف شده فرفوریوس-


فریسموس،فریسیموسPrīapismos-فسریقون-فسلیون-فطراسالیون-فلسفه-فلقمونیا-فلّوس-فَنتافلیون-فنجانPínax-فنطافلون،بنطابلون،پنطافلن-فو-فوریونPúrethron-فوقس(یوPhūkosلاFucus)-فولیون-فیقرا-فیلسوف-قابنوسKapinos-قاطاننقی Katanagche-


قاطوس،غاطوس،قطیسKêté-قاطیغوریا،قاطغوریاس-قاقالیس(یو؟)-قالب(تازی شده پارسیِ کالبد.یونانیِKalopóδion-قاماریون-قانتاریدس-قانقرایا (یو Gaggrainلا


Gangraena)-قانونKanón-قانونOrganon-قپان،کپان-قراسیا،قراصیا،قاراسیا-قراطارغوین-قرانیا-قرانیطس تصحیف شده فرانیطسPhrenitis-قربانیون تصحیف شده فراتنیون Parthenium –قردامن،قردامونKárδmon-قرقف(یو؟لا؟)-

قردمانا،قردمانی،قردمانی،قردمان ه،قرطمانا(تازی شده سریانی شده یوKardāmomon-قرلیونKorállion-قرنباXerambon-قَرَنفُل Karuóphulon-قرینطس تصحیف شده فرینطسPhren(هوش)-قُروال،قرول،قورالKorállion –





...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 02-15-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فهرست وام‌واژه‌های یونانی در فارسی

قروالیونKorállion- قُسالاون تصحیف شده قسالاونPissélaion-قستوس،قسثوس Kisthós-قُسط(گیاه)Kóstos-قسط(عدل،داد)Setir,***tarios-قسطانیه-قُسطُس-قسطنه Kastania-قسطوریونKastórion-قسطیرKassiteros-قسوس-قسولیدوس



تصحیف شده فسولیسPhusalis-قطاسKètos-قفس،قفص(یوKapsaلاCapsa)-قفلوطKephalotós-ققنس،ققنوسKolokássion-قلقدیس تازی شده خلقیتسXalkitis-قلقطاریوXalkáneéیا Xalkokrātonía-قلم-قلومس تحریف شده تازی شده یوPhlómos-قِنّب



Káńnobis-قنبیط،قرنبیط(یوKrámbe?یو بیزانسیKonoourida)-قنبیل تازی شده هندیKampillaلا Kamala-قندیلKanδēla-قنطار-قُنطُسConto-قنطوریون،قنطاریون،قنطریون



Kentaūreion –قورسا،قورثا تحریف شده تازی شده یوMuron-to-قوریون تازی شده یوKorion-قوطولیودن kotuleδōn-قوفاKūphiاز ریشه مصری-قولنجKólonosازKōlon- قولونkōlon-قومارثونMáraθon-قوماروسKómaros-قوماورس تحریف شده



قوماروس،قوماریس-قومنی،قومینیKómē-قونیطن کوتاه شده اقونیطونAkóniton-قونیونkóneion-قیر،قارkērós –قیراطkerationفرانگCarat-قیرسKērōsموم شمع-



قیروطی-قیسوسKissós-قیشور Kíssés –قیطاقون تحریف شده قیامون Kumos-قیطس تحریف شده میطس،میرطسMurtos-قیفالKéphalé-کاپا-کالبد(=کالب پهلویKālpaδ پازند(؟)KālbūδیونانیKalopóδion)-کامادریوس



Kamaidhrus,Xaμaiδpus-کانون(یوKanōnفرCanon)-کَبَر،قَبَرQabar، قباریس،قباریش یوKápparis-کَرَنبKrámbē-کلKullos-کلیدKleīδa-کلیسا (= کلیسیا ، کلیسه پهلویKilīsyīakیونانیCekklēsia)-کلیکرون-



کمادریوس،کماذریوس Xamaīδrus- لِمافیطوس-کمامیلون-کَمرا(پهلوی مانیاییQmrتاک(طاق)گنبد یونانی Kamára)-کُندُر،کندروس Xóndros-کنگر(یوKinára)-کیثوفیلا تحریف شده تازی شده یوLiθokólla-کیلوس(قیلوس Xulosعصاره،مایع لاChylus)-کیموس



Xūmósسیال وعصاره-کیمیاXēmeíaاختلاط وامتزاج-گاما- گنوستیکGnostikos-گونیا(سریانی ازیونانیΓōnia-لاغوسLaγōòs-لاک لاک لکا(گیاه) Lakxa-لاونطوبطالون-لَبسانLapsāne-لبیذیون،لبیدیون،لبیدونLepidion-لغت(Logos?)-لنجیطُس(یو؟)-لُنخیطیس



Logkhitès-gk'v-لنگر-لوبیا(=لوویا،لوبیه،لوبیاد=تازی شده یوLóbiaازراه سریانی-لور،لورا(تازی شده یو.لاLyra)-لوطوس(یوLōtósلاLotūs)-





...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها