ولنتاین یا سپندارمزگان؟
دو مطلب قبلی را به بیان مصادیقی از جمله ی پر معنای اینجا ایران است پرداختم . برای بیان آنها ناچار به استفاده از زبان طنز بودم که اگر می خواستم به جد بنویسم چیزی جز گلایه و نغ و نوغ ( نمی دانم املایش را درست نوشتم یا نه ) از کار در نمی آمد . اما در این یادداشت طنز را به کنار می نهم و با زبانی جدی به بیان وجه ای دیگر از اینجا ایران است می پردازم ، البته اگر این قلم آتش پاره بگذارد .
چند سالی است که 25 بهمن ماه در بین جوانان به روز ولنتاین ملقب گشته است . روز ولنتاین یا به عبارت درست تر سنت ولنتاین به عنوان روز عشاق معرفی گردیده و به همین مناسبت عشاق جوان در این روز به هم هدایایی تقدیم می دارند که رایج ترین هدیه ی پسرها به دختر ها در ایران عروسک شده است . رایج ترین هدیه دختر ها هم که مشخص نیست چرا که هنوز هدیه دادن زن به مرد هنوز آنچنان باب نشده است حتی در میان ولنتاینی های ایرانی اما چرا ؟
در ایران باستان هر روز را نامی بوده است و دسته بندی روزها به صورت هفتگی وجود نداشته است . هر سال از 12 ماه 30 روزه تشکیل می شد به همراه 5 روز پایانی که به پنجه ی دزدیده نامیده شده است . بدین ترتیب روز اصلی نوروز یا روز اول سال در باستان روز ششم نوروز بوده است . هر کدام از 12 ماه هم نام هایی داشتند که با نام های 12 روز از ماه ها یکسان بود. مثلا روز دوم هر ماه بهمن (وهومن) به معنای اندیشه نیک نام داشته است و ماهی هم به همین نام تا امروز در سال شمار ایرانی وجود دارد . حال در هر ماه روزی که نام آن با نام آن ماه یکی می شده است ، روزی خجسته به حساب می آمد و جشن گرفته می شد .
بر همین شیوه بوده است که روز پنجم هر ماه که سپندارمز ( مهر ، عشق ، فروتنی ) نامیده می شده است در ماه سپندارمز(اسفند) جشن و آداب مخصوص به خود را داشته است . سپندارمز فرشته ای است در جهان مینوی ( جهان غیر مادی در اندیشه باستان ) آراسته به صفات عشق و فروتنی و بردباری و جانبازی و فداکاری و در جهان مادی پاسبان زمین و زنان نیک و پارسا و همه خوشی ها در دست اوست . این روز در سالشمار شمسی معادل 29 بهمن ماه است .
مهرورزی همیشگی ، زایندگی و فروتنی صفات مشترکی است که در نظر نیاکان برای زمین و مادر برشمرده می شده است . از این رو این روز ، روز زمین و روز زن توامان تلقی می شده است . در این روز مردمان به جشن و سرور می پرداختند و مرد به زنش هدیه ای پیشکش می کرده است . از این رو به این جشن « مژدگیران» یا « مزدگیران» می گفتند . در کتاب اندرزنامه آتورپات (آذربد) آمده است که :
« سپندارمت روچ ورزی دمیک کن » یعنی در روز سپندارمز ( زمین ) زمین را شخم بزن . که موید مطالبی است که در رابطه با روز زمین بودن سپندارمز گفته شد .
اما برگردیم به اصل موضوع این نوشتار . با مطالعه در جشن های سالیانه ی باستان متوجه این نکته می شویم که هیچ روزی به عنوان روز مرد تلقی نمی شده است . در واقع مرد تنها هزینه آور خانه بوده است و هیچ وقت انتظار دریافت پاداشی از همسرش را نداشته است . تا به امروز هم که ما به یمن اسلام هم روزی برای زن داریم و هم روزی برای مرد هنوز هم همین روحیه در مرد ایرانی حاکم است . حتی روز ولادت امیرالمومنین علی (ع) هم روز مرد نامیده نمی شود و روز پدر رایج است که با کمی دقت متوجه تفاوت در برگزاری مراسم های روز پدر و مادر هستیم . روز پدر هیچوقت به اندازه روز مادر/زن جدی گرفته نمی شود و برای خیلی از خانواده ها عملا به حساب نمی آید . از دلایل فلسفی و اجتماعی این امر که بگذریم باید به این نکته توجه داشته باشیم در عرف جامعه ی سنتی ایرانی همواره این مرد است که به عنوان عاشق در نظر گرفته می شود و باید به معشوق(زن) هدیه ای تقدیم کند . برای همین است که ولنتاین عملا هیچ وقت در ایران به سان غربی اش وجود نداشته چرا که ولنتاین روابط رومانتیک قرن نوزدهمی را می طلبد و عملا کمتر از 15 سال است که در ایران این نوع روابط عاطفی پیش از ازدواج یا به بیانی دیگر دوست دختر ، دوست پسری شکل گرفته است . و همین جاست که می بینیم جوانان بیگانه با فرهنگ کهن نیاکان به دنبال راه های تازه ای برای استحکام این روابط تازه می گردند و به ناچار آن را از فرهنگی که مدت هاست این نوع از روابط را در خود پرورش داده تقلید می کند .
سنت ولنتیان روزی است که در فرهنگ غربی نمادی از هویت فرهنگیشان به شمار می رود و برایش افسانه و تاریخ ساخته اند . مهم نیست که این تاریخ صحت داشته باشد چرا که از دل مردم یک فرهنگ در آمده است و همین زیباست . اما این زیبایی وقتی بخواهد بدون ریشه در فرهنگی دیگر تقلید شود نشان از ضعف فرهنگ مقلد خواهد بود و بسیار نازیباست . وقت آن است که به خود آییم و کمی در راه درست نیاکان گام برداریم . نمی گوییم به جای ولنتاین ، سپندارمزگان را گرامی بدارید ( هر چند هیچ اشکالی ندارد ) ولی حداقل می توان همان روزهایی که به هر دلیلی روز زن نامیده شده است را گرامی داشت . هرچند این نفوذ ولنتاین تفسیرهای دیگری هم دارد . مثل این نکته ای که در داستان تاریخچه ی آن نهفته است . کشیشی دو عاشق را به هم می رساند ! و این نکته شاید بیانگر برخی خواسته های نسل جوان و شاید کنایه ای به حکومت مذهبی باشد و یا حتی حرکتی که نوعی اعتراض را با خود به همراه دارد. باید بیشتر در این نکات اندیشه کنیم و ببینیم واقعا به کدام سو می رویم .
این ها را نگاشتم تا بگویم این جا ایران است معانی دیگری هم دارد