محسن چاووشي بدون ترديد يكي از محبوبترين خوانندههاي پاپ است. او متولد سال 1358 در شهر آبادان است. در يك خانواده هشت نفري بزرگ شده و ليسانس حسابداري دارد و موفقيتش را مديون لطف و محبتهاي مادرش ميداند. با او گفتگويي انجام داديم كه گوشههايي از آن را ميخوانيد. نسبت به آلبوم اولم تغييرات زيادي كردم، اون روزها خيلي كم سن و سال بودم، هيچ چيزي از دنياي موسيقي حرفهاي نميدانستم اما حالا ديدگاهم نسبت به موسيقي عوض شده است.
اوايل كه كارم رو شروع كرده بودم، همه ميگفتند از فلان خواننده تقليد ميكنم اما رفتهرفته صداي من پختهتر شد و خشي كه با بالا رفتن سن و تمرين زياد در صدايم ايجاد شد، باعث گشت صدايم از آن خواننده متمايز شود.
شايد خواننده مجاز نباشم اما تا به حال كار بدي را نخواندهام. من براي موسيقي و مخاطبم حرمت قائلم و هيچوقت حاضر نيستم كار ضعيفي را به آنها ارائه بدهم.
از اجراي ترانه «نفرين» بسيار پشيمانم البته من براي كار خانم حيدرزاده ارزش زيادي قائلم ولي به نظر من هيچوقت يك عاشق نميتواند معشوقش را نفرين كند چون او روزي انتخابش بود به همين خاطر با خواندن شعر«دستاي من عمري نمك خورده دستاي توئه، هر جوري نفرينت كنم آخر نانجيبيه» خواستم به نوعي آهنگ «نفرين» را جبران كنم.
در رابطه با گرفتن مجوز، بدشانسي آوردم. آلبوم اول من در آستانه گرفتن مجوز بود حتي چند اصلاحيه هم به آن وارد شده بود اما تنها چند روز مانده به انتشار آلبوم، كار روي اينترنت پخش شد البته در اين رابطه خودم هم بيتجربگي كردم چرا كه كار را دست چند نفر سپردم. آنها هم رفاقت را در حقم تمام كردند و كار را روي اينترنت گذاشتند.
قبلا اصلا آهنگهاي با كلام را گوش نميدادم و تنها موسيقيهاي بيكلام ريچارد كلايدرمن را گوش ميدادم اما خب مدتي است به اصرار دوستانم كار سايرين را هم گوش ميدهم. آلبوم جديدم «يه شاخه نيلوفر» نام دارد كه احتمالا تا چندي ديگر به بازار ميآيد. اين آلبوم نسبت به كارهاي قبليام فاخرتر است. در اين آلبوم، هم راك خواندهام، هم اسلو و ترانس. تنظيم آلبوم جديدم بر عهده خودم است، البته كار شهاب اكبري هم خيلي خوب بود. من همين جا ازش تشكر ميكنم، منتهي احساس كردم خودم بيشتر از سايرين از حال و هواي آلبومم باخبرم البته محمدرضا آهاري هم در تنظيم آهنگها كمك كرد. شعر آلبوم هم مانند گذشته برعهده حسين صفا، امير ارجبين و اسلام محمدي است. آنها از دوستان بسيار نزديك و صميمي من هستند و با فضاي كاريام كاملا آشنا هستند.
با اينكه پيشنهادهاي زيادي براي تنظيم و آهنگسازي ساير خوانندهها داشتم ولي ترجيح ميدهم براي خودم كار كنم چرا كه سبك من مختص به خودم است و نميتواند كمك زيادي به ديگران بكند. از ميان كارهاي خودم به «عشق دو حرفي» و «براي پاييزي» و «متاسفم» علاقه بيشتري دارم. خيلي دوست ندارم از من عكس و تصوير جديدي چاپ شود چرا كه اگر من از خودم عكس و تصويري به بازار بدهم، مسئولان فكر ميكنند من به دنبال مطرح كردن خودم به شكل غيرمجاز هستم.
مدتي قبل شايعه شده بود كه ميخواهم از ايران بروم در حالي كه من هيچوقت به اين مسئله حتي فكر هم نكردم. من دوست دارم در مملكت خودمان و براي هموطنانم بخوانم تا در غربت... در مورد فيلم «سنتوري» و حواشي آن تا به حال حرفهاي زيادي زده شده ولي آن چيزي كه مسلم است، صداي من باعث عدم اكران اين فيلم نشده چرا كه بعد از حذف صدايم هم مشكل اكران «سنتوري» همچنان پابرجاست.
شايعاتي كه در مورد اختلاف من و رادان وجود دارد را به طور كامل تكذيب ميكنم. من و بهرام نه تنها هيچگونه مشكلي با هم نداريم، بلكه مرتب با هم در تماسيم. «سنتوري» بدون ترديد به لحاظ هنري براي من سودمند بود اما از لحاظ مالي منافع من در نظر گرفته نشد. پيشنهادهاي زيادي براي بازيگري دارم اما خودم تمايل چنداني براي حضور در اين عرصه ندارم، ترجيح ميدهم كه فعلا در يك حرفه فعاليت كنم.
ديگر قصد دوصدايي خواندن را ندارم...! با وجود مشكلاتي كه بر سر راه خوانندگيام وجود داشت اما هيچوقت دلسرد نشدم چرا كه اين كار را با عشق انجام ميدهم.
اوايل فقط براي دل خودم كار ميكردم اما وقتي علاقه مردم را ديدم، تصميم گرفتم ديدگاهم را راجع به ترانههايم عوض كنم. در آلبوم جديدم ديگر از كارهایي نظير «نامادري» و «نفرين» نميخوانم... شايد باور كردنش هم براي شما مشكل باشد اما من از موسيقي درآمدي نداشتهام. مدتي قبل به دليل مشكلاتي كه بر سر راه خواندنم به وجود آمده بود، حسابي دلزده شده و قصد داشتم ديگر نخوانم اما دوستانم با من صحبت كردند كه براي موفقيت بايد جلوي مشكلات ايستاد، نه اينكه ميدان را خالي كرد.