بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 06-27-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هویت و جایگاه ممتاز شعر در فرهنگ ایرانی

هویت و جایگاه ممتاز شعر در فرهنگ ایرانی


شعر یا چامه یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر می‌باشد. شعر یک گونهٔ ادبی است که در آن از زیبایی‌های سطح و فرم زبان، بیان هنری احساسات، و تکنیک‌های خاص بهره گرفته می‌شود.
آثار ادبی را به دو دستهٔ اصلی نثر و شعر تقسیم می‌کنند که معمولاً از جهت خوانش، زبان، و تکنیک‌ها توسط مخاطب قابل بازشناسی هستند.


هویت و تاریخی که شعر در حوزهٔ کهن و گستردهٔ زبان و فرهنگ فارسی و در ایران دارد، با هویت و دیرینگی این هنر والا و پرتأثیر در بسیاری از فرهنگ‌ها و کشورهای دنیا، نظیر شعر در زبان انگلیسی، تفاوتهای بنیادی دارد. تأثیر و تاکیدی که فارسی‌زبانان و ایرانیان بر زیبایی وزن و مفهوم شعر داشته‌اند، تقریباً کم‌نظیر است. در حالی‌که ترجمهٔ شعر، بخش اعظمی از این ظرافت را از بین می‌برد و تقریباً تنها زیبایی‌های مفهومی را باقی می‌گذارد، شهرت شعر فارسی در جهان قابل ملاحظه است.

مولانا جزو معروفترین شعرای دنیا می‌باشد و به نقل از بی بی سی، در سالهای گذشته محبوب‌ترین شاعر در آمریکا بوده است و این محبوبیت شگفت‌انگیز در حالی رخ داده است که زمان زیادی از ترجمه‌های قوی از کارهای او به زبان انگلیسی نمی‌گذرد. خیام هم از دیگر شاعرانی است که شهرت جهانی دارد. تاثیری که حافظ، شاعر معروف ایرانی، بر یوهان ولفگانگ گوته گذاشته است و دیوانی که این شاعر آلمانی با الهام از حافظ سروده است جای بسی تامل دارد. شعر فارسی کاملاً بر فرهنگ‌ها و زبان‌های مجاور شامل شبه قارهٔ هند و زبان‌های عربی و ترکی تاثیر گذاشته است.




انواع شعر فارسی



در زبان فارسی شعر به دو نوع اصلی طبقه بندی می‌شود: شعر کلاسیک (یا کهن) و شعر نو.

شعر کلاسیک فارسی

شعر کلاسیک یا کهن فارسی به صورت کنونی قدمتی بیش از هزار و صد سال دارد. این گونه شعر کاملاً موزون بوده و وزن آن بر پایه ساختاری است که عروض نام دارد. ساختار اوزان عروضی برپایهٔ طول هجا‌هاست.و هر مصراع به قالب هایی تقسیم می شود که هجاها باید در آن قالب ها قرار گیرند.و تفاوت شعر هجایی با شعر عروضی در وجود همین قالب هاست که شعر هجایی در قالبی قرار نگرفته و بر اساس هجاهای مصراع ساخته می شود.

تاریخچهٔ شعر کلاسیک فارسی

نخستین نمونه‌های به دست آمده از شعر در ایران، پیشینه‌شان به روزگار زرتشت پیامبر و سروده‌هایش در گاهان می‌رسد. این سروده‌ها به گویش گاهانی از زبان اوستایی است. همچنین از دوران پهلوانی (اشکانی) منظومه‌هایی - مانند ایاتکار زریران (یادگار زریران) و درخت آسوریک - به زبان پهلوی اشکانی در دست است.
افزون بر این نمونه‌هایی از شعر (ترانه‌های خسروانی) به زبان پهلوی ساسانی یافت شده‌است. سروده‌ها و اشعار مانوی به فارسی میانه (پهلوی ساسانی و اشکانی) نیز در نزد اهل فن اهمیتی به سزا دارد. لیکن اجماع علمای فن بر این است که وزن هیچکدام از این اشعار عروضی نیست، بنابراین این اشعار با شعر امروزی فارسی تفاوتی بنیادین دارند.

نخستین شاعران فارسی‌سرا (مراد از فارسی در اینجا فارسی دری و در مقابل فارسی میانه است) در دربار یعقوب لیث صفاری پدیدار شدند. اگر چه نمونه‌هایی از شعر به زبان فارسی دری، پیش از این دوران وجود دارد، ولی بررسی آنها مشخص می‌کند که در زمان سروده‌شدنشان شعر فارسی هنوز قوام نیافته‌بود، چرا که وزن آنان به طور مطلق عروضی نیست.

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 06-27-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



مرحله بعدی شکل‌گیری و تکامل شعر کهن فارسی در ورارود (ماوراء النهر) و خراسان اتفاق افتاد. علت آن بیش از هر چیز پشتیبانی فرمانروایان ایرانی‌نژاد سامانی از زبان فارسی بود. در این روزگار شاعران بزرگی چون رودکی سمرقندی، شهید بلخی و دقیقی بلخی پدیدار شدند. فردوسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایران، نیز اواخر این دوره را درک کرد.

با روی کار آمدن غزنویان ترک‌نژاد از رونق شعر فارسی کاسته نشد و ایشان بویژه محمود غزنوی از پشتیبانان جدی سخنوران بودند. در این دوره شاهد برآمدن سرایندگان بزرگی چون فرخی سیستانی و عنصری بلخی هستیم.

از روزگار غزنوی به بعد بویژه از آغاز پادشاهی سلجوقیان اندک اندک جنبش سرایش شعر به زبان فارسی دری به نواحی مرکزی ایران و حتی نواحی غربی (چون آذربایجان) کشیده شد و شعر و زبان آن تحت تأثیر گویش محلی گویندگان این خطه قرار گرفت. در این عهد شاعران بزرگی چون ناصر خسرو بلخی، قطران تبریزی، فخرالدین اسعد گرگانی و اسدی طوسی پدیدار شدند.

در سده ششم هجری شاهد پیدایش سرایندگان بزرگی چون عطار نیشابوری، نظامی گنجوی، خاقانی شروانی، جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، انوری ابیوردی، ظهیر فاریابی و ده‌ها شاعر بزرگ دیگر هستیم.

سده هفتم هجری اوج شعر فارسی محسوب می‌شود و در آن دو شاعر بزرگ سعدی شیرازی و مولانا جلال‌الدین بلخی رومی آسمان شعر فارسی را روشن کردند. پس از این دو بزرگوار، شعر فارسی در سراشیب و فرود افتاد و اگر چه در سده هشتم هجری با ظهور شعرایی چون عبید زاکانی و حافظ شیرازی اعتلا یافت.

بعداز حافظ که پایان بخش سبک عراقی است. سبک هندی پیدا شد که شاعران بزرگی چون صائب تبریزی دارد و بیدل دهلوی (که در افغانستان و تاجیکستان جایگاه بالایی دارد) داشت.

در دوران مشروطه که اواخر دوران شعر کهن فارسی بود، شاعران نقش مهمی درانقلاب مشروطه داشتند. ازخون جوانان وطن لاله دمیده‌است شعر معروف عارف قزوینی است.

میرزاده عشقی را سر میبرند و با ظهور نیما یوشیج دوره تکتازی شعر کهن سر می‌آید. ولی همزمان این شعر همراه با شعر نو ادامه ی حیات می دهد بطوریکه شاعرانی همچون سیمین بهبهانی-مهرداد اوستا- ابراهیم صهبا آن را ادامه می دهند.

انواع شعر کلاسیک فارسی
  • مثنوی
  • قصیده
  • غزل
  • مسمط
  • مستزاد
  • ترجیع بند
  • ترکیب بند
  • قطعه
  • رباعی
  • دو بیتی
  • تک بیت
  • چهار پاره
سبک‌های شعر کلاسیک فارسی



سبک هندی

سبک خراسانی

سبک عراقی

گونه‌ها و جریان‌ها در شعر کلاسیک فارسی

حماسه

تصوف و شعر عرفانی

تغزل





....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 06-27-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



شعر نو فارسی


شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بوجود آمد. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. نیما یوشیج را پدید آورنده این نوع شعر در ادبیات فارسی می‌دانند. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص، استفاده از قافیه در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به سه دسته اصلی تقسیم می‌کنند: شعر نیمایی و شعر سپید و موج نو.



جریان‌های شعر نو فارسی
  • شعر نیمایی
  • شعر سپید
  • شعر حجم
  • شعر موج نو
  • شعرناب
  • دهه شصت و موج سوم
  • شعرهای نگاره ای
  • شعر دهه هفتاد
  • شعر پست مدرن
  • شعر دهه هشتاد


گونه‌های معروف شعر جهان
  • سونت
  • هایکو
  • غزل
  • ویلانل
جریان‌های مهم شعر جهان



  • فرمالیسم
  • فوتوریسم
  • دادائیسم
____
______________

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 06-27-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تشکر میکنم از ساقی
دیدم از گوته و حافظ نوشته گفتم اینو بنویسم کمی کاملتر بشه شاید در روال کلی تاپیک نباشه

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=2106
ای حافظ ،سخن تو همچون ابدیت بزرگ است،زیرا آن را آغاز و انجامی نیست.....ا
اگر روز ی دنیا به سر آید،ای حافظ آسمانی،آرزو دارم که تنها با تو باشم و در کنار تو باشم.همراه تو باده نوشم و چون تو عشق ورزم،زیرا این افتخار زندگی من و مایه ی حیات من است
گوته

سوالی هم دارم که اگر جواب خاصی بهش بود میتونین بهم نامه کنین یا اگه جاش اینجاست حواب بدین
اساسا شعر با نظم آیا فرق داره ؟
من شنیدم استدلالایی میکنن و میگن فرق داره کاری به اونش ندارم میخوام ببینم خیلی جدیه ؟شما اطلاع دارین ؟ یعنی واقها همه بین شعر و نظم فرق میذارن یا خیلی مهم نیست و همه شو یکی میگرن ؟
میگن نظم صرفا اینه که نوشته اهنگین و وزن دار و نظم دار باشه مثلا قافیه ای باشه و ...
اما شعر نوشته نظم یا نثریه که باید شعور در اون باشه باید احساسات شاعرانه توش موج بزنه باید تخیل داشته باشه میگن هر نظمی شعر نیست
تا اینجاشو میدونم خواستم بدونم کسی اطلاع داره که این قضیه جدیه و جدی گرفته میشه ؟ یا فقط یه بحث کلامیه و یه چیزی واسه خودشون گفتن ؟ :D
باز چون مطرج شد و میخوام همکاری فعال داشته باشم :D بگم
در مورد اینکه سابقه شعر به کجا برگرده در فارسی
اوطوری که من اطلاع داشته باشم که امکان اشتباهش هم هست
به هر حال پیش از اسلام مردم کتاب اوستا رو به عنوان کتاب دینی خودشون داشتند
و تفسیر پهلوی اون رو در زمان ساسانیان به نام زند نوشتند و غلبا زند و اوستا رو کنار هم میارن که یکی نیست زند شرحی ساده شده از اوستاست که مردم برای اون هم تقدس و احترام خاصی قائل بوده اند و این زند رو بعد از اسلام باز چون سخت بوده (با وجود اینکه شرح و ساده سازی ای از اوستا بوده ) رو دوباره شرح و ساده سازی میکنن به اسم پازند
اونطوری که من شنیدم این زند و پازند رو مردم به صورت اهنگین و موزون به موسیقی میخونده اند یه متن معمولی رو عموما نمیشه با تبدیل به موسیقی کرد حتما باید یه ویژگی های خاص خودش رو داشته باشه که بتونه به زبان موسیقی در بیاد
و اونجوری که میگن زند و پازند رو مردم میخونده اند به زبان موسیقی
و همین الانم فکر کنم گوشه ای در موسیقی داریم که زند باشه
راستش من اینا رو نمیدونم و اطلاعاتم دقیق نیست شعری از سالک در تصنیفی از جلال تاج اصفهانی شنیدم که میگفت

به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند
قسم به زند و پازند* به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند
http://www.mammed.com/song/25399.htm
اینه که من فکر میکنم اینا بتونه دلیلی هر چند نا مکحم ! باشه برای اینکه پیش از اسلام
هم چیزی به نام شعر یا یک متن موزون و اهنگین وجود داشته

در مورد از خون جوانان وطن لاله دمیده از عارف
یکی از 29 تصنیف معروفی هست که عارف خلق کرده
در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده
ظاهرا یکی از نمایندکان ری رو میشکند یا دستگیر میکنن سران حکومت
که عارف این شعر رو میگه

از ابر کرم خطه ری رشک خطن شد
http://www.mammed.com/song/32794.htm

این شعر رو اولین بار بانو قمر الملوک وزیری میخونه (خیلی دنبالشم هر کی داره لطفا بهم بده:D ) از دیگر اجراهای معروف اون استاد شجریانه که خیلی ها همونطورکه مرغ سحر رو فکر میکنند برای بار اول شجریان خونده این رو هم از اون میدونن
خیلی کسای دیگه هم خوندنش مثل خانم پریسا و ...

در مورد گونه‌های معروف شعر جهان و
جریان‌های مهم شعر جهان
دهیچی نمیدونم :D فقط هایکو رو شندیم
اما شعر نو پدید اورنده ش نیما نبوده قبل از اون هم بوده یه چیزای منتهی ایشون استحکام بخشیده و البته اصل کاری هم ایشون بوده کمی پیشتر از اون هم این جریان شروع شده بوده


__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 06-29-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در بحث دوره های شعر فارسی که ساقی مطرح کرد خوب بود نام چندتن از نخستین شعرای فارسی گوی پس ازاسلام بعنوان یکی از دوره های شعر فارسی و نمونه ابیات آنان نیز قید می شد تا بحث کاملتر شود بعنوان مثال شعرایی چون عماره مروزی، ابن وصیف، حنظله بادغیسی و دیگران. اما چون قرار نیست همه کار موضوعات را ایجاد کنندگان انجام دهند وخوانندگان نیزباید سهیم باشند در پردازش موضوعات، من هم این هارا اضافه می کنم: شعرایی که در بالا نام بردم جز نخستین شعرای فارسی گوی بعد از اسلام محسوب می شوند و از هرکدام ابیاتی اندک باقی مانده است مثل این بیت که از آن حنظله بادغیسی است:
آهوی کوهی در دشت چگونه دوذا
او ندارد یار بی یار چگونه بوذا
همینطور شعر:
ای امیری که امیران جهان خاصه و عام
بنده و چاکر و مولای و سگ بند و غلام
که از ابن وصیف است در مدح یعقوب لیث
این شعر نیز زیباست:
مرغی است خدنگ ای عجب دیدی
مرغی که شکار او همه جانا
داده پر خویش کرکسش هدیه تا نه بچه اش برد به مهمانا
که گوینده آن عماره مروزی است و در وصف تیر است
به هر حال شعرایی که نام بردم ذکرشان در ابتدای بحث ضروری بود که یار خوبمان ساقی گویا این قسمت را بدوستان محول کرده بودند که بنده انجام دادم اما در مورد فرموده دانه کولانه که پدید آورنده شعر نو نیما نبوده و دیگران بوده اند فکر کنم ساقی درستتر گفته و احتمالا دانه عزیز بحر طویل که ابداع آنرا به مرحوم ابوالقاسم حالت نسبت می دهند و دکتر شفیعی کدکنی گفته نمونه هایی از آنرا در متون قدیمی دیده و بنابر این ابداع حالت نیست را با شعر نو جابجا دریافته اند اما مبدع شعر نو همان نیما یوشیج است اگر بر خلاف این منبعی دارند بی نهایت سپاسگذار می شوم که از سوء تفاهم سالها سال مرا در بیاورند.
در خدمت همه شما گرامیان
یا علی مدد

ویرایش توسط abadani : 06-29-2009 در ساعت 09:04 AM
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 06-29-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ممنونم آباداني عزيز ، دانه کولانه جان در پاسخ شما بايد در ابتدا نظم و شعر را تعريف کنيم و در يک مثال تفاوت را حس کنيم :

آيا ميان شعر و نظم هم تفاوتی وجود دارد يا هر دو، گل يك چمن اند؟


"شعر گره خوردگی عاطفه و تخيل است در زبان آهنگين." اين گره خوردگی عاطفه و تخيل در زبان آهنگين تنها در شعر مطرح است نه در نظم. نظم كلام موزون و مقفی است. هيچگونه عناصری جز وزن عروضی و قافيه در آن به چشم نمی خورد، چرا كه هدف در نظم، انتقال پيام در قالب خاصی می باشد. زبان به عنوان يك عنصر مقوم، آن كارويژه ئی را كه در شعر دارد، دارا نمی باشد. به همين لحاظ، استفاده از صنايع بديع و بيان جای پايی در آن ندارد. ...


اين جنگ و جدال بشر از علت جهل است
وين نكبت حال بشر از علت جهل است
بر كشتن خود كسب كند علم و هنر را
اين نقص كمال بشر از علت جهل است
گفتار ز توحيد ولی تفرقه كردار
اين وزروبال بشر از علت جهل است
ديدی كه چسان عاقبت اين مهد امان شد
ميدان قتال بشر از علت جهل است

...

ديده شد راه روان در طلب كام بسي
پخته در عشق كمی ديده شده و خام بسي
آنكه از ناوك مژگان نگريزد چه كسيست؟
مدعی در طلب وصل دل آرام بسي
محرم واجد هر شرط در اين كعبه كجاست؟
گرچه بستند به خود جامهء احرام بسي
حسن يار از همه سو رو به تجلی است ولي
پيش هر چشم بود پردهء اوهام بسي
....

اين دو شعر از يك شاعر اند. در اولی هيچگونه تشبيه، استعاره، كنايه و مجاز ديده نمی شود. پيام به شكل صريح آن باز گو شده است. درست عين چيزی كه در نثر قابل تحرير است، با اين تفاوت كه در اينجا، كلام به شكل موزون و مقفی بيان شده است. اما در شعر دوم، كلام از حالت نثر وارگی بيرون آمده، جهت سمبليك پيدا كرده است. تشبيه، استعاره و كنايه ای كه در اين شعر هست، به زيبايی، لذت بخشی و شور افكنی آن افزوده است.

بنا بر اين، پارهء نخست يك نظم است و پارهء دوم يك شعر. از لحاظ منطقی می توان گفت ميان شعر و نظم "عام و خاص من وجه" است، يعنی هر شعری نظم نيست و هر نظمی هم شعر نمی باشد. بعضی از شعرها نظم اند (موزون اند) و بعضی از نظم ها (موزون ها) هم شعر...


در قديم، هر كلامی كه از وزن عروضی و قافيه برخوردار می بود، آن را شعر می گفتند ولی فعلاً، هر كلام موزون و مقفی را شعر نمی خوانند. زيرا اشعار نو خصوصاً شعر سپيد نه وزن دارد و نه قافيه ولی شعر هست، و از طرفی، خيلی از كلام های موزون وجود دارد كه از ديد شاعران امروز، شعر محسوب نمی گردند. در اين باره ملك الشعراء بهار، بيان زيبايی دارد كه می گويد:

شعر دانی چيست مرواريد از دريای عقل
هست شاعر كسی كاين طرفه مرواريد سفت
صنعت و سجع و قوافی است نظم و شعر نيست
ای بسا ناظم كه در عمر خود شعری نگفت
شعر آن باشد كه خيزد از دل و جوشد به لب
باز بر دل ها نشيند هر كجا گوشی شنفت

...

در اين ابيات بر دو خصوصيت عمدهء شعر يعنی انديشه و احساس تأكيد گرديده است....



ممنون از دوستان عزيز
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 06-29-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گونه‌های معروف شعر جهان

  • سونت

  • هایکو
  • غزل
  • ویلانل


Sonnet -شعر کوتاهی است مشتمل بر چهارده سطر ، که سطر های مقفای آن معمولا ً از ده هجا تشکیل شده اند ، و به دو یا سه قسمت منقسم می شود
...

Villanelle- ویلانل نوعی شعر اصلا ً فرانسوی است شامل نوزده سطر که فقط در آن از دو قافیه استفاده می شود و از پنج بند هر یک شامل سه سطر و نیز دو بیت در آخر تشکیل می شود.



....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 09-15-2009 در ساعت 03:01 PM
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 06-29-2009
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

با تقدیر از ساقی عزیز پیشنهاد می کنم بحث گونه های ادبیات جهان را بصورت تطبیقی با ادبیات فارسی مطرح کنید و البته زحمت دارم اما ارزش هم بیش از آن دارد به هر روی بحثتان بسیار زیبا و مفید است به سهم خودم تشکر میکنم
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 06-30-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ممنون از ساقی بانو که لطف کرد خیلی خوب و کامل بامثال توضیح داد و تفاوت شعر و نثر رو توضیح داد
همچنین از ابادانی که تکمیل میکنه و حضور فعال داره

درمورد شعر نو
خب من به اندازه یه دانش اموز اطلاع دارم خودم به صورت کارشناس نمیتونم بحث کنم
اما به ما گفتند و من هم بر همون اساس گفتم که پیش از نیما هم شعر نو سروده شده بوده ای حداقل کارهایی کرده بودند البته من از کدکنی نشنیده بودم که گفتی
از تقی رفعت شمس کسمایی جعفر خامه ای
سنت شکنی کرده اند و چیزایی شبیه یا کاملا منطبق بر شعر نو گفتند حتی خیلیاشون دعوا ! هم با سنتی کار ها کرده اند اما خب کسی که استحکام بخشیده نیما بوده حتی عده ای میگن که کسایی که قبل از نیما در این زمینه فعالیت کرده اند راه رو برای نیما ناهموار کردند
و اعتراضات سنتی کارها رو برانگیخته بودند (ظاهرا ایرج میرزا حسابی از شرمندگی متجددین در میاد ! )
اینها رو برای کاملتر شدن بحث گفتم که بدونیم پیشتر هم کارهای شده بوده و هرکس خواست
جزییات بیشتری بدونه اطلاع داشته باشه که جای تحقیق داره حداقل 4 کلمه بیشتر یاد بگیریم
نقل قول:
زمینه‌های فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمره‌اند.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%...1_.D9.86.D9.88


بدون نيما هم شعر نو متولد ميشد

نقل قول:

نخستین شعر نو در ایران را ابوالقاسم لاهوتی در سال 1288خورشیدی سروده است. هرچند بسیاری این صفت را به تقی رفعت (در یادداشتی به تقی رفعت هم می پردازیم) نسبت می دهند دلیل‌اش هم این‌ست که رفعت تئوریسین و تحلیل‌گر خوبی برای شعر نو بود و در مقابل مدافعان شعر سنتی به هیچ‌رو کوتاه نمی آمد و از طرفی هم، لاهوتی نظامی طغیانگری بود که مدام زندگی اش در فراز و فرود کودتا و ضد کودتاها بود واز این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور در رفت‌ و آمد بود و آن‌چنان که باید به شعر نمی رسید.
http://www.tebyan.net/poem/poetry_ir.../28/95637.html


نقل قول:
ديگر شاعري كه پيش از نيما نوپردازي را در شعر پذيرفته « ميرزا تقي خان رفعت» سردبير روزنامه تجدد و مدير مجله ادبي آزاديستان تبريز بود، كه ماهها با غرلسرايان و قصيده گويان متعصب مبارزه كرد، در زمانه اي كه عدول از قواعد عروضي نوعي كفير محسوب مي شد رفعت سرسختانه قواعد را در هم شكست و در برابر انتقادهاي كهنه انديشان مقاومت به خرج داد، با سلاح خود آنان به جنگشان رفت، انتقاد را با انتقاد پاسخ گفت و شعر نو را ضرورت اجتناب ناپذير زمانه دانست.
اما مبارزه كهنه و نو به همت ميرزا تقي خان رفعت در روال منطقي افتاده بود كه با خودكشي او براي مدتي از شور و هيجان افتاد. در آخرين روزهاي تابستان سال 1299 شمسي رفعت خودكشي كرد.
خودكشي رفعت جنجال آفرين نبود، زيرا مردم هنوز شعر نو را باور نكرده بودند و باور شعر نو با نيما آغاز شد، ولي با اين وجود نمي توان همت افرادي مانند رفعت را در نوپردازي، منكر شد.
http://www.mahdi-azari.netfirms.com/...ge%20khan1.htm
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 06-30-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

درود بر شما آباداني عزيز
بحث ادبيات تطبيقي بسيار ارزنده و آموزنده خواهد بود البته اگر شما بزرگوار عهده دار آن باشيد ، من در ابتدا کمي در باره اين بحث آموزنده توضيح مي دهم...


ادبيات تطبيقي مي نمايد که انديشه هاي آدميان در بنياد به يک سرچشمه مي رسند، و به رغم اختلاف هاي فرعي و طرز بيان، خويشاوندي در ميان آنهاست. في المثل مردم دنيا در هر نقطه از جهان يکسان عاشق مي شوند، اما همگي به نحو يکسان عشق خود را ابراز نمي کنند. همين گونه اند ساير مسائل بنيادي. از هر چيز گذشته، مقارنه آثار ادبي مختلف مي تواند به تفاهم ميان ملت ها کمک کند، و احساس هاي مشترک انسان ها را به تشريح بگذارد..

ادبيات تطبيقي ماهيتاً رشته يي است که به مطالعات بين فرهنگي گرايش دارد لذا زمينه مناسبي براي ايجاد، توسعه و گسترش روابط و تعاملات بين فرهنگي است...
گسترش تعاملات بين فرهنگي موجب شناخت بيشتر بين ملل مختلف مي شود و شناخت به تفاهم و دوستي و صلح پايدار مي انجامد...

ادبيات تطبيقي باعث وسعت ديد و سعه صدر مي شود و از تعصبات قومي که باعث دور شدن ملت ها از يکديگر مي شوند، مي کاهد. ادبيات تطبيقي از مرزها مي گذرد و بر اشتراکات فرهنگي و انساني بين ملل مختلف تاکيد مي ورزد تا از اين طريق تفاهم ها و دوستي ها تقويت شود...

ادبيات تطبيقي تجربه يي جديد در قلمرو مطالعات ادبيات جهان و ادبيات ملي است و راه اندازي آن از ضروريات علمي کشور است. بدون شک، فرهنگستان زبان و ادب فارسي، چه به عنوان باني و چه به عنوان رهنموددهنده، مي تواند نقش موثر و ماندگاري در اين نهضت علمي داشته باشد..



.....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 07-01-2009 در ساعت 01:13 PM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها