آثار ادبی
دیوان شعرهایش را کسانی چون سعید نفیسی و مدرس رضوی
تصحیح و بازنگری کردهاند. انوری در قصیده و قطعه اعجاز میکند و از
تلمیح گویان چیره دست است. از حیث روانی الفاظ و کلمات و ترکیبها
بهمتنبی و سید حمیری و ابوالعتاهیه شبیهاست در زبان عرب. از لحاظ
عقیدتی بسیاری چون قاضی تستری صاحب مجالس و الامین العاملی
صاحب اعیان الشیعه و طهرانی مولف الذریعه و افندی و غیرهم قائل به
تشیع وی هستند. از کتابهایی که درباره وی نگاشته شدهاست به
مفلس کیمیا فروش شفیعی کدکنی میتوان اشاره کرد. مدفن وی را
گرچه بعضی تبریزدانستهاند اما بهظاهر گفتار درستتر در مورد محل
دفنش،بلخ میباشد.
نمونه اي از اشعار:
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی
چون دوستی سنگدلان زود برفتی
زان پیش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو برآسود برفتی
ناگشته من از بند تو آزاد بجستی
ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی
آهنگ به جان من دلسوخته کردی
چون در دل من عشق بیفزود برفتی
چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد
چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد
گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال
آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد
چه رسیدست به لاله ز رخت جز حسرت
حسرت آنست که بر سوسن آزاد رسد
خاک درگاه ترا سرمهٔ خود خواهم کرد
آری از خاک درت این قدرم باد رسد
از تو هر روز غمی میطلبم از پی آنک
سیری دینه به امروز چه فریاد رسد