موسیقی ایرانی در این بخش به شناساندن بزرگان موسیقی ایران میپردازیم بیوگرافی ها عکس ها خاطرات و خدمات ...
و همچنین اخبار و مسائل مربوط به موسیقی ایران در این بخش گنجانده میشود |
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ملوک ضرابی و ترانه هایش...
ملوک ضرابی :
ازشاگردان ابوالحسن خان اقبال السلطان ، می توان به ملوک ضرابی اشاره کرد. او از بزرگترین آوازخوانان زن سالهای ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰ است.
اگر از ساکنین معمر بازارچه « مروی » درباره دخترک شوخ چشم حاجی حسین فرش فروش و نوه کوچک حاجی جعفر بلبل ، بپرسید ، داستانهای شیرین برای شما نقل خواهند کرد ، زیرا آنروزها کمتر کاسبی در گذر مروی بود که قد و قواره « کوتوله ملوک » را زیر چادر مشکی دیده و متوجه نگاههای نافذ و مؤثر او نشده باشند.
اغلب همسایه های حاجی حسین ، که امروز هم در بازارچه مروی اقامت دارند ، معتقدند که اقبال السلطان با دختر کوچک حاجی حسین آقا روابطی داشته ( به جرأت می توانیم ادعا کنیم که رابطه ملوک با اقبال السلطان منزه ترین روابط دو زن و مرد بوده است ، زیرا خانواده ملوک متقی و مؤمن بود و پدرش متدین و مذهبی ، بطوری که با شنیدن اولین صفحه آواز ملوک بنام « عاشقم من ، منعم مکنید ، دردم برسید » می خواست دخترش را به گناه این جرم ، معدوم نماید ) و فراموش نکرده اند که هر وقت صدای اقبال السلطان در فضای خانه اش طنین انداز می شد ، نوای لطیف و فرحبخش از حنجره دختر همسایه به او پاسخ می داد.
این صدای دل انگیز و روح پرور که بعد ها تحت توجهات اقبال السلطان تعلیم یافت ، صدای ملوک ضرابی بود.ملوک بنا به اقرار خود ، در سنین اولیه جوانی و در همان ایامی که قید و تعصب مذهبی دست و پای او را بسته بود ،مدتی از اقبال السلطان برای تکمیل هنر خویش استفاده نموده است و بعد ها که در کار خود ورزیده شده ، خود را آفتابی نموده است.
ملوک تعریف می کند : وقتی اقبال السلطان متوجه علاقه من به صدای خود شد و دانسته بود که من دارای صدای خوب و سرشاری هستم ، چندین بار مرا به خانه خود دعوت کرد ، ولی به مصداق نصیحت شاعر که « برای دختران در زندگی تکبر باید » از قبول دعوت اقبال السلطان خودداری می کردم . مدت ها مقاومت نمودم ولی بعد از مدتی با آشکار کردن موضوع نزد خواهران خود ، با جرأت بیشتری مشغول فراگیری موسیقی شدم ، ضمن اینکه نزد مرحوم حاجی خان عین الدوله ، به تمرین و فراگیری ضرب مشغول شدم و یک سال بعد ، آهنگ « عاشقم من » را ساخته و در صفحه پر کردم که اولین صفحه من است ....
مجله موزیک ایران ، شماره 8 ، دی ماه 1331 ، ص 3. برگرفته از کتاب « با زمزمه هزاردستان » نوشته سید جواد حسینی تصنیفهایی از ملوک ضرابی
(۱)
من اگر بت می پرستم ، چه کنم دلداده هستم ، که من از عشق بتان
بخدا طاقت زدستت ، زند آتش بجان
تو مگر وحشی غزالی ، که چنین خوش خط و خالی ، تو مگر باغ گلی تو مگر روز وصالی ، مگر کام دلی مرغ دل دیوانه شد ، افسانه شد درکویت خوش دلم را خانه شد ، کاشانه شد گیسویت کار من آشفته شد ، آشفته تر از مویت ناله ها دل داده شب ، شب تا سحر بی رویت ( ای پری پیکر ، شوخ و افسونگر بی گنه کشتی مرا روزی ای دلبر بی سبب هشتی مرا با دو چشم تر دلربا بودی ، با وفا بودی با رقیبان کی چنین آشنا بودی روزی ای نامهربان مال ما بودی )
منبع : ســـــلاطـــین آواز ایـــــرانی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اندک اندک بیا غنچه دهن ، دسته دسته بچین گل ز چمن
قصه کمتر بگو جای سخن ، یک دو بوسه بزن بر لب من
دخترک ، لب چشمه مرو ، نازنین بدین عشوه مرو
مرگ من لب پشته بیا ، چشم تو مرا کشته بیا
تازه گلریز گل یار که ای ، الله الله ز گلزار که ای
جلوه بخش کدامین چمنی ، غمگسار شب تار که ای
در برم بیا خسته شدم ، من تو را کمر بسته شدم ( آهوی وحشی )
سوی مه از آن چشم سیه ، می کنی چه با عشوه نگه ( آهوی وحشی )
همچو می طعم عشقم بچشان ، دم به دم بوسه ده می بستان
ماه من روبرویم بنشین ، نم نمک آتش دل بنشان
ای خدا ، به مو شانه مزن ، چشمکه تو رندانه مزن
آتشم به کاشانه مزن ، طعنه ها به دیوانه مزن
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
غریو و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی
که گفته اند نکویی کن و در آب انداز
کشتی نشسته یار من ، آن نازنین نگار من ای ناخدا تو می بری ، صبر من و قرار من
مرو مرو کشتی خدا را ، مبر مبر نگار ما را مرو مرو که راز پنهان ، هر شب نماید آشکارا
مگر باشد دل تو ، ای ناخدا از سنگ خارا آخر مگر ای ناخدا ، ترسی نداری از خدا ، از من کنی یارم جدا
کشتی به دریا می رود ، آب از سر ما می رود جانم رود ای ناخدا ، چون یار زیبا می رود
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ای خوشا طی شود هجر یار آی گفتی
دوره محنت و انتظار آی گفتی
دیده دریا شد آخر از غم هجرانت
شور وصلش آتش زد بر دل یارانت
دوری جانان ، کی یابد پایان ای خوشا طی شود هجر یار آی گفتی
دوره محنت و انتظار آی گفتی ای صبا از یاری با یار من بگو
هر شب با یاد او ، باشدم گفتگو کی خبر از ما ، دارد آن زیبا
ای خوشا طی شود هجر یار آی گفتی
دوره محنت و انتظار آی گفتی
شب مهتاب و می در ساغر آی گفتی
دور از چشم رقیب با دلبر آی گفتی
لذت از زندگی هرگز نبری ای دل
تا نگردد تو را وصل صنمی حاصل
صحبت خوبان ، را غنیمت دان ای خوشا طی شود هجر یار آی گفتی
دوره محنت و انتظار آی گفتی گر بگوید صبا ، کز وفا دلبرم
می آید در برم ، کی شود باورم آن مه زیبا ، کرده ترک ما
ای خوشا طی شود هجر یار آی گفتی
دوره محنت و انتظار آی گفتی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکل است
هر که ما را این نصیحت می کند بی حاصل است
زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتل است
چون ز دست دوست می گیری شفای عاجلست
آنکه می گوید نظر بر منظر خوبان مکن
آن خود این صورت همی بیند زمعنی غافلست
گر فراق افتد به صد منزل میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین منزلست
سعدیا سهل است با هرکس گرفتن دوستی
لیک چون پیوند شد خود باز کردن مشکل است
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مویت بنازم که کمند عاشقان است رویت بنازم کعبه ما بیدلان است
چه دیده ای ، صنما ، ز جفا ، که وفا ، نکنی ، با همزبانان ، عزیز من
مویت بنازم که کمند عاشقان است
روزی گزارم به سر کوی تو افتاد چشمم بر آن نرگس جادوی تو افتاد
بیا بیا ، که دگر ، صنما ، بخدا ، دل ما ، خون شد زهجران ، عزیز من
مویت بنازم که کمند عاشقان است
یک شب تو در محفل ما بودی ، نبودی مشکل گشای دل ما بودی ، نبودی
چه گویمت ، که تو چشم منی ، تو گل چمنی
( مویت بنازم ) 2 که کمند عاشقان است
با ما سر لطف و صفا داری ، نداری با بیدلان مهر و وفا داری ، نداری
بالا بلندی ، که تو در ، نظری ، نبود خبری ، ما را ز ... ، عزیز من
مویت بنازم که کمند عاشقان است
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
راه فیض آباد تنگ و تاریکه ، یک یاری دارم کمر باریکه ای خدا مرا کشته ناز او ، تا کی من برقصم به ساز او
بیش از این ساقی می مده مستم ، مست چشمان مست او هستم
دل به موی آن نازنین بستم ، جام می همی افتد از دستم
شب رسیده و جاده باریکه ، خانه دوره و کوچه تاریکه
وای از دوری جانگداز او ، تا کی من برقصم به ساز او
چشم سرمستش خون کند به دل ، من بیاد وی او زمن غافل
من به او عاشق دل به او مایل ، دیوانه منم دلبرم عاقل
دختر کردی ، شد بلای جان ، زد به جانم خوش آتش سوزان
ای خدا مرا کشته ناز او ، تا کی من برقصم به ساز او
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چو نسیم صبا ، زچه باشی ای دل ، همه جا سرگردان دل من مرو این ، ره نا پیدا را ، که ندارد پایان
مرو ای دیوانه مرو ، ز پی افسانه مرو به خیالی خنده کنان ، به هوایی نعره زنان ، مشو ای دیوانه
همه شب ، زغمی ، به فغانی چون نی ، دل محزون تا کی چه کنم ، دل من ، همه عمرم آخر ، به جفایت شد طی
تا کی ... از دستم تا کی ، سازی ز هوس پا مستم تا کی سوزم ننشانی ، در خون بکشانی ، از تو بود ای دل من سوز پنهانی تویی آن شبنم که به گل پا نگذاری که تو تاب خنده هر غنچه نداری تو همان داغی به دل لاله خونین تو دلی در سینه هر عاشق زاری
که به غمها یاری
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برروی ساقی شده ام دیوانه دیوانه
می گردم بی وی همه شب میخانه میخانه
نوشم شبها ( ساقی ) ، هر شب تنها ( ساقی )
همه میخانه میخانه ، می مستانه مستانه
بر شمع رویی شده ام پروانه پروانه
آخر خون شد دل زغم جانانه جانانه
مستم مستم ( امشب ) ، رفت از دستم ( امشب )
بت جانانه جانانه ، شدم افسانه افسانه
ساقی ساقی من بخدا مستم امشب مستم
مستم اما از نگه گیرای تو مستم
خندان خندان ( رفتی ) ، ترک یاران ( گفتی )
به وفایت چون دل بستم ، بربودی دل از دستم
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
05-29-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نازنین من وه چه خوشگلی ، روز و شب پی غارت دلی ( نازنین )
بر ستمگری گر چه مایلی ، بهر عاشقان حل مشکلی ( نازنین )
دلستان یار من ، نوبهار من ( نازنین )2
شوخ و شیرین سخن ، یار غنچه دهن ، نوگل چمن ( نازنین )
آشنای تو ، شد بلای تو ، جان فدای تو ، بی وفا
کو وفای تو ، شد فدای تو ، شد فدای تو ، جان ما
صحبت از جفا کمتر کن ، نغمه های موزون تر کن ، عاشق تو ام باور کن ( نازنین )
ریزشی که در ساغر کن ، جام ما پر از آذر کن ، از قیام خود محشر کن ( نازنین )
مه من و دلبر منی ، دلربا ( نازنین )
گل من وباغ سوسنی ، بی وفا ( نازنین )
تویی تویی افسونگر نامهربان ( نازنین )
ز جور تو هر روز و شب دارم فغان ( نازنین )
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 01:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|