فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش |
04-01-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سیزده بدر
سیزده بدر
تیر روز از فروردین ماه برابر با 13 فروردین در گاهشماری ایرانی
سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.
در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه گردآوری کنیم.
بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 وروز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :
نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.)
اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.
همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.
فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است. و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در
واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها «حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال».
در کتاب « المحاسن و الاضداد » گفته شده :- «... در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کـُشتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود، می بستند.»
عدد شش اشاره است به شش گاههنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.
تاریخچه ی سیزده بدر
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :- «... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد.
همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.
شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.
بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.
برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر ...
علاوه بر این ها آیین های سیزده بدر مانند چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است، بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی
بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.
علف گره زدن
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.
این رسم از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.
در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است : - «... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»
همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی
اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!
بن نوشت ها :
1. تاریخ نوروز و گاه شماری ایران - عبدالعظیم رضایی.
2. راهنمای زمان جشن ها و گردهمایی های ملی ایران باستان - رضا مرادی غیاث آبادی.
3. نوشتار جشن زنانه ی سیزده بدر - رضامرادی غیاث آبادی.
4. اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان - عبدالعظیم رضایی.
5. آثارالباقیه- ابوریحان بیرونی، ترجمه ی اکبر دانا سرشت.
6. فرهنگ لغات برهان قاطع - محمد حسین بن خلف تبریزی.
7. سخنرانی های استاد غیاث آبادی در بنیاد جمشید پیرامون جشن های ایرانی.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
04-01-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جنگل، قانون دارد!
به بهانه ی سیزده به در
جنگل، قانون دارد!
" سیزده به در " که " روز طبیعت " نیز نامیده شده است، در بین ما ایرانی ها روز خاصی است. معمولا در این روز کمتر کسی در خانه می ماند. خانواده ها این روز را در خارج از شهر و یا در پارک ها و جنگل ها می گذرانند. بد نیست این روز خاطره انگیز را با کمترین آسیب به طبیعت و محیط زیست مان سپری کنیم.
بدین منظور توصیه های سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی تهران را با هم مرور می کنیم:
* از راه های تعیین شده وارد جنگل شوید و در صورتی که از خودروی شخصی استفاده می کنید، باید آن را در محل های مخصوص توقف خودرو پارک کنید و از توقف در مکان های دیگر بپرهیزید.
* فراموش نکنید که توقف خودرو روی علف ها و برگ های خشک، خطرناک است، زیرا ممکن است هنگام روشن کردن خودرو (استارت زدن) و ایجاد جرقه در لوله اگزوز، علف ها و برگ های خشک، آتش بگیرند و در اندک مدت شعله ور شوند.
* اگر تصمیم دارید مدتی در جنگل اقامت کنید محل هایی را که جهت این منظور تعیین شده اند برگزینید و در هر صورت محل اقامت تان را تا شعاع 10 متری از خس و خاشاک و برگ ها و علف های خشک روی زمین پاک سازی کنید.
* اگر می خواهید با افراشتن چادر یا خیمه و برای چندین روز در جنگل اقامت کنید، حتما وسایل و امکانات مورد نیاز مانند مواد غذایی مناسب و کافی، روشنایی، چراغ قوه، لباس گرم و مناسب و وسایل کمک های اولیه درمانی و ... را به همراه داشته باشید.
* هنگام برافراشتن چادر دقت کنید که باعث تخریب پوشش گیاهی نشوید و از زخمی کردن درختان یا شکستن شاخه های آن ها یا زدن میخ به آن ها جدا خودداری کنید و رعایت این امر را به ویژه به کودکان یادآوری کنید.
* به کودکان یادآوری کنید که از محل، زیاد دور نشوند و خطر گم شدن در جنگل یا حمله ی حیوانات ساکن جنگل را به آن ها یادآوری و گوشزد کنید.
* حتیالمقدور هنگام اقامت در جنگل از غذاهای سرد و مطمئن استفاده کنید و چای را در ظروف مخصوص (فلاسک) نگهداری و استفاده کنید؛ اما اگر غذای گرم می خواهید وسایل و امکانات پخت و پز مناسب را همراه بیاورید تا مجبور به برافروختن آتش نشوید و تا می توانید از افروختن آتش در جنگل ها خودداری کنید.
* اگر از سر ناچاری برای روشن کردن آتش یا چراغ نفتی، نفت در خودروی خود حمل می کنید، حتما آن را در ظرف در بسته فلزی با گنجایش حداکثر 3 لیتر حمل کنید و هنگام استفاده دقت نمایید نفت را روی زمین و پوشش گیاهی نریزید.
* هنگام استفاده از کبریت برای روشن کردن گاز پیک نیک یا چراغ نفتی حتما دقت کنید چوب کبریت نیم سوخته یا نیمه مشتعل را روی زمین نیندازید، چرا که چوب کبریت نیمه سوخته عامل ایجاد بسیاری از حریق ها در جنگل ها و بستان ها می باشد، لذا پس از استفاده، از خاموش
شدن آن اطمینان حاصل کنید.
* هوای پاک طبیعت سبز و تفریح با کشیدن سیگار تناقض دارد. ته سیگار روشن عامل تعداد زیادی از حریق های جنگل ها و بوستان ها است؛ لذا توصیه می شود هیچ گاه در این اماکن سیگار نکشید و دخانیات استعمال نکنید یا حداقل ته سیگار نیمه روشن خود را روی زمین پرتاب نکنید و از خاموش شدن کامل آن مطمئن شوید.
* اگر تحت شرایط اضطراری مجبور به روشن کردن آتش در جنگل شدید حتما در محل های تعیین شده از سوی مسوولان (اجاق های فلزی مخصوص) به این کار اقدام کنید.
* اگر با خودروی شخصی به جنگل می روید حتما یک دستگاه خاموش کننده دستی مناسب در خودرو داشته باشید تا در صورت بروز هرگونه حریق بتوانید در اولین فرصت آن را کنترل و اطفاء کنید.
* در صورتی که توسط مسوولان نگهداری از جنگل، محل های خاصی برای برافروختن آتش تعیین نشده بود و شما مجبور به برافروختن آتش بودید، ضروری است محل مناسب و بدون درخت و پوشش گیاهی پیدا کنید و تا شعاع حداقل 3 متر، زمین را از خس و خاشاک و برگ های خشک پاک کنید و سپس زمین را مقداری بکنید و گود کنید و خاک کنده شده را به صورت خاکریز در اطراف گودال جمع کرده و با چیدن تعدادی سنگ روی خاکریز به صورت دایره، اجاق کوچکی درست کنید. توجه کنید که بیشتر از حجم گودال آتش نیفروزید.
* در صورت برافراشتن خیمه مراقب باشید محل ایجاد اجاق دور از خیمه باشد. چراغ گاز پیک نیک یا چراغ نفتی را بیرون خیمه و با حفاظ در مقابل وزش باد استفاده کنید.
* هرگز مسوولیت برافروختن آتش را به عهده کودکان و نوجوانان نگذارید واجازه ندهید آن ها تحت هیچ شرایطی در جنگل آتش بازی کنند و خطرات این کار را همواره به آن ها گوشزد کنید.
* حتیالمقدور از ذغال چوب یا چوب های خشک برای روشن کردن آتش استفاده کنید و اجازه ندهید کودکان و نوجوانان برای جمع آوری چوب، شاخه های درختان را بشکنند، بوته ها را بکنند و به پوشش گیاهی و درختان آسیب بزنند.
* ایجاد آتش در جنگلها بر حسب ضرورت و برای مدت محدود و مشخصی می تواند انجام شود و پس از استفاده از آن باید برابر ضوابط ایمنی، کاملا آن را اطفاء کرد؛ بنابراین روشن کردن آتش برای تامین روشنایی هنگام شب یا برای گرم شدن، کار بسیار خطرناکی است.
* دقت کنید که هنگام استفاده از آتش، دیگران و به خصوص کودکان در نزدیکی آن قرار نگیرند، زیرا بر اثر گرم شدن سنگ ها، امکان ترکیدن و پرتاب تکه های آن به اطراف و در نتیجه صدمه دیدن افراد وجود دارد.
* پس از استفاده از آتش با خفه کردن آن به وسیله ریختن خاک و پاشیدن آب روی آن از خاموش شدن آن اطمینان حاصل کنید و وقتی در حال ترک جنگل هستید دوباره با ریختن خاک مرطوب روی خاکستر آتش،از احتراق مجدد آن جلوگیری کنید.
* هرگز در حین حرکت با خودرو در جاده ای جنگلی، ته سیگار وشن یا چوب کبریت نیمه مشتعل را به بیرون پرتاب نکنید، زیرا در این صورت و به احتمال زیاد باعث وقوع حریق در جنگل خواهید شد.
* بستان ها و جنگل ها بخشی از محیط زیست ما انسان ها هستند که به لحاظ پالایش هوا و ایجاد محیط پاک و سالم از اهمیت و ارزش فوق العادهای برخوردار هستند. به لحاظ حفظ پاکیزگی و نظافت در جنگل توصیه می شود از ریختن زباله و ضایعات مواد غذایی به هر شکل در آن خودداری شود.
* بهترین شیوه آن است که با استفاده از کیسه های مناسب پلاستیکی، ضایعات و زباله ها را جمع آوری کرده، به صورت در بسته آن ها را در سطل های زباله به خارج از جنگل منتقل کنید و در محل های تعیین شده قرار دهید.
* در صورتی که در جنگل ها، بستان ها و باغ ها با حریق مواجه شدید، بهترین روش استفاده از خاموش کننده دستی و در صورت نبود، پاشیدن خاک روی آتش و خفه کردن آن و همچنین اطفاء به وسیله آب است. در این شرایط با حفظ خونسردی، کودکان و افراد مسن را به محل امن انتقال دهید و با استفاده از امکانات موجود حداکثر تلاش خود را برای اطفای حریق به عمل آورید، اما در صورت گسترده بودن حریق به سرعت نگهبانان و ماموران حفاظت از جنگ یا آتش نشانی را در جریان قرار دهید و با آن ها همکاری کنید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
04-01-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سیزده بدر، روز آشتی با طبیعت
سیزده بدر، روز آشتی با طبیعت
سیزده بدر یا جشن بدرقه نوروز از مهمترین رسوم مشترك در میان اقوام ایرانی است كه طی سال های اخیر روز آشتی با طبیعت نیز تلقی می شود. ایرانیان از گذشته های دور، با آغاز بهار و ورود به سال جدید و پس از چند روز دید و بازدید و تبریك سال نو، گویا برای تكمیل شادی خود و دور كردن غم و غصه و خمودگی،
در روز سیزدهم فروردین ماه، با بیرون آمدن از خانه و پناه گرفتن در طبیعت، مراسم سیزده بدر را اجرا می كنند.
در همه شهرها و روستاها و عشیرههای ایران، خانواده ها به صورت گروهی، گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده كرده و آجیل و خوردنی های سفره هفت سین را با خود برداشته و به دامان صحرا و طبیعت می روند و سبزه هفت سین را با خود برده و به آب روان می سپارند.
به دامن صحرا و طبیعت رفتن، شوخی و بازی كردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال شاد بودن،از ویژگی های روز سیزده بدر است. گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است.
این باور همگانی چنان است كه اگر خانوادهای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی های جامعه شهری امروز، در بعد از ظهر روز سیزدهم، حتی برای زمان كوتاهی هم كه شده از خانه به باغ یا گردشگاهی عمومی می رود.
سیزده بدر، جشن واقعی بهار است. طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود می خواند.
اما از گذشته تا كنون، دگرگونیهای صنعتی و شغلی، بزرگ شدن شهرها، وسعت خانه سازی و شهرسازی و فراوانی وسایل آمد و رفت باعث شده كه خانواده ها در عین حال كه استقبال بیشتری نسبت به رو آوردن به طبیعت و طبیعت گردی دارند، اما سال به سال مجبور به پیمودن راه بیشتری برای یافتن سبزه و كشتزار جهت گذران سیزده بدر هستند چون رفته رفته استفاده بی رویه و نابجای انسان از طبیعت باعث نابودی آن شده است.
برای اندیشیدن به محیط زیست، مسوولیت پذیری بهترین و مهمترین ویژگی است. در سال های اخیر كه بحث حفاظت از محیط زیست و اهمیت آن در زندگی انسان ها بیشتر مطرح شده است، متوجه می شویم كه گذشتگان ما، آثار حضور در طبیعت را درك كرده بودند و در پس دور كردن نحسی و غم و غصه از خانه، به دنبال آثاری كه طبیعت می تواند روی انسان و برای متحول كردن او بگذارد، بودند.
آنان دریافته بودند كه نتایج برقراری ارتباط با طبیعت و حفظ آن كه در نهایت به نفع انسان و نسلهای آینده است، و به تدریج با آگاهی از این تفكر، نگرش به سیزده بدر نیز تغییر كرد به طوری كه در واقع انسان به این باور رسید كه درك بیشتر از هستی و نعمت های خداوند كه در محیط زندگی انسان است، فلسفه وجودی روز سیزده بدر را تشكیل می دهد كه طی سال های اخیر به روز طبیعت نامگذاری شده است. طبیعتی كه همواره در ایران مورد احترام و ستایش بوده و مردمان این سرزمین در حفظ و پاكیزگی آن كوشیده اند.
در اهمیت محیط زیست، همین بس كه در سلامت، توسعه و آرامش جامعه نقش گسترده و اساسی دارد و آن قدر این نقش گسترده است كه تمامی ابعاد زندگی انسان را در برمی گیرد.
زندگی انسان چنان وابسته به محیط زیست است كه حذف آن به هیچ وجه قابل تصور نیست چرا كه در وهله نخست به حذف انسان و حیات بشری منجر می شود. در واقع باید توجه داشت كه محیط زیست می تواند بدون انسان ها زنده بماند، اما انسان ها بدون محیط زیست نمی توانند زنده باشند.
در جوامعی كه حافظ محیط زیست هستند، این تلقی كه انسان ها بدون محیط زیست هیچ اند، باوری عمومی است. انسان ها با وجود پیشرفت های فوق العاده امروزی شان مدیون محیط زیست اند و چه بسا كه با بحث های فلسفی، چه با بحث های پزشكی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی این وابستگی به محیط زیست فزون تر نیز می شود.
شاید بتوان گفت كه حفظ محیط زیست، ضروری ترین وظیفه انسان هاست چراكه به اندازه زندگی انسان ها اهمیت دارد. اما صحبت از محیط زیست در بسیاری موارد دردناك است، از این بابت كه انسان ها چه فجایعی بر سر این موجود ناتوان آورده اند. موجود ناتوان نامیدن محیط زیست، شاید علمی و مناسب نباشد اما واقعیت این است كه طی سال ها، محیط زیست با بیرحمی و شقاوت كامل مورد ظلم قرار گرفته و نتوانسته چنان كه باید از خود محافظت كند.
اندیشه ورزی در زندگی و نه تنها زندگی كردن و لذت بردن، اگر محور قرار گیرد، حفظ محیط زیست در عالی ترین جایگاه اندیشه انسانی قرار می گیرد.
عدم توجه به ارزش های زیست محیطی و تنوع زیستی، افزایش جمعیت و پیامدهای شهرنشینی و صنعتی شدن بدون برنامه، مصرف بیش از حد مواد شیمیایی، ضعف قوانین و عدم هماهنگی و نظارت كافی در مدیریت و بهره برداری خارج از ضوابط زیست محیطی از جمله تهدیدهای مهم تنوع زیستی در جهان است كه ایران نیز از آن جدا نیست.
براساس آخرین تحقیق سازمان ملل كه در قالب گزارشی با عنوان زیست محیط ها، رفاه انسانها و ایجاد تنوع زیستی منتشر شده است، صدمه ای كه انسان ها در 50 سال گذشته بر تنوع منابع بیولوژیك جهان وارد كردهاند، از هر زمان دیگری در طول تاریخ بیشتر بوده است. اگر این روند متوقف نشود، انسانها منافع اساسی را در جهان از دست خواهند داد.
گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است. در حال حاضر می توان این منافع را به خدمات زیست محیطی تعبیر نمود به طوری كه هر انسانی برای برخورداری از زندگی ایمن، به طبیعت وابسته است.
در حدود 3/5 میلیارد نفر در سراسر جهان برای گذران زندگی و تامین غذا به دریاها، اقیانوسها
و طبیعت اطراف خود وابسته اند و در حالی كه به دلیل تغییرات اعمال شده از سوی بشر طی سال های اخیر، در برخی از مناطق میزان ذخایر آبزیان تا 9 درصد نیز كاهش یافته است، هنوز حدود 70 درصد جمعیت جهان از منابع بیولوژیك سنتی حاصل از طبیعت استفاده می كنند كه این نشانگر اهمیت چرخه های طبیعی در زندگی انسان های قرن 21 است.
به اعتقاد وحید اسلام زاده كارشناس مسایل زیست محیطی و استاد دانشگاه، چهار عامل احساس مسوولیت، قانون مدون علم، آموزش و اعتقاد به ضرورت حفظ محیط زیست برای حفظ منافع ملی و آیندگان می توانند در حفظ محیط زیست موثر واقع شوند.
وی گفت: برای حفظ محیط زیست در درجه اول باید اندیشید كه محیط پیرامون ما از چه ساخته شده است؟ چه كاركردها ی درونی و بیرونی دارد؟ علت وجودی آن چیست؟ چرا محیط زیست به انسان آرامش می دهد؟ چرا تنوع زیست محیطی داریم؟ چگونه با محیط زیست رفتار كنیم كه عواید آن نصیب ما شود؟
این كارشناس محیط زیست به نقش فرهنگ سازی در جامعه برای حفظ محیط زیست اشاره كرد و گفت: فرهنگ محیط زیست یعنی نحوه برخورد انسانها با محیط زیست. انسانها با محیط زیست در تعامل هستند، هم انسانها بر محیط زیست تاثیر می گذارند و هم محیط زیست بر انسان ها. اما مشكل اساسی در این است كه محیط زیست یك طرفه تنها بخشنده است و انسان یك طرفه تنها آسیب رسان و مضر.
فرهنگ محیط زیست می خواهد بگوید كه تعادل باید در رفتار دو طرف حفظ شود یعنی اگر منفعتی و سودی هست هر دو طرف باید از آن بهره مند شوند. انسان نباید خودخواهانه، هر جور كه دوست دارد با محیط زیست رفتار كند بلكه باید محیط زیست خود را بشناسد و رفتار خود را متناسب با آن هماهنگ كند.
پس بیایید با هم از این روز لذت ببریم، بدون این که آسیبی به این نعمت بزرگ الهی وارد نماییم.
ایرنا
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
04-01-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شناخت ریشه های مراسم «سیزده به در» در ایران و جهان
شناخت ریشه های مراسم «سیزده به در» در ایران و جهان
«سیزده به در»، روز زندگی در پردیس
ایران زمین از دیر باز جایگاه زندگی قومی متمدن و با فرهنگ بوده است . این تمدن با کاوش های به عمل آمده درمناطقی همانند "شهر سوخته" زابل از قدمتی بسیار بیشتر از ورود قوم" آریا" به این سرزمین ، که اکنون نام خود را نیز از نام قوم سکنی گزیده در خود وام گرفته ، برخوردار است .
بسط و گسترش تمدن درایران که با ورود قوم آریا از پیشرفتی چشمگیر بر خوردار شد ، بستری مناسب برای رشد مفاهیم خاص و منحصر به فردی به وجود آورده است که خصیصه های تمدن ایرانی را شکل داده اند و به این ترتیب این تمدن را از دیگر تمدن های جهان متمایز کرده اند . از این جمله می توان به مفاهیم خاصی که در تمدن ایرانی به اعداد نسبت داده شده ، یاد کرد .
اعداد هفت، سه، سیزده و بسیاری اعداد دیگر در ایران باستان مفاهیمی پیچیده از تأثیرات نجومی و پدیده های جاری در قرن ها و دوره ها را پذیرفته اند . جلوه برونی این مفاهیم در نمایه هایی همچون هفت سین، هفت خوان رستم، هفت شهر عشق، هفت اورنگ و" سیزده به در" به طور روشن نمایان است.
سیزده به در یکی از سنت های رایج ایرانی است که از قدمتی زیاد برخوردار است . این سنت با فراگیری خود در کل پیکره اجتماعی ایران، یک اسطوره معنایی در کنش و رویکردی هم گرا در سطح وسیع اجتماعی به وجود می آورد .
در زمینه پیدایش نام" سیزده به در" در میان آثار به جا مانده از گذشتگان اتفاق نظر محسوسی به چشم نمی خورد، ولی باید اذعان داشت که این روز درمیان اهالی ایران دارای جایگاه خاص تاریخی بوده است تا آنجا که در زمینه تبار شناسی "سیزده به در" باید به اساطیر قدیمی بر جای مانده در ایران رجوع کرد .
در اساطیر ایران، عمر جهان هستی 12 هزار سال پیش بینی شده است . پس از این دوره جهان بسته می شود و انسانها که وظیفه شان جنگ علیه اهریمن است، با سپری شدن این 12 هزار سال و ظهور سوشیانس ( ناجی موعود ) سرانجام به پیروزی و ظفر می رسند .
به نظر می رسد عدد 12 از بروج دوازده گانه گرفته شده باشد که آگاهی نسبت به آنها نشان از وسعت دانش علمی ایرانیان در آن زمان در علم ستاره شناسی داشته است .
به این ترتیب ، در تقویم ایرانی ، نخستین دوازده روزسال ، «جشن زایش انسان ها» تمثیلی از 12 هزار سال زندگی و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم و آغاز رهایش از جهان مادی است. به همین دلیل نیز ، روز سیزدهم که در واقع نمادی از زندگی انسان ها در پردیس است ، متعلق به فرشته باران انگاشته می شد ، زیرا نزول باران بهاری باعث سر سبزی و طراوت زمین شده و نمایه ای از بهشت را به وجود می آورد . این اعتقاد در ایران باستان موجب می شد ، سیزدهم نوروز ، روز ویژه طلب باران بهاری برای کشتزارهای نودمیده، انگاشته شود .
در این روز ، از دیر باز مردم ایران به دشت و صحرا می رفتند تا با شکست دیو خشکسالی ، گوسفندی برای فرشته باران ، قربانی و بریان کنند تا این فرشته کشت های نو دمیده را از باران سیراب کند.
البته باید دانست که تمدن ایرانی تنها تمدنی در جهان نیست که از این گونه ویژگی های فرهنگی برخوردار است بلکه با نگاهی علمی و دقیق به تمدن های دیگر نیز می توان اشتراکات فرهنگی زیادی کشف کرد .
در همین زمینه دکتر بهرام فره وشی در کتاب «جهان فروری» به رابطه و اشتراک رسم سیزده به در ایرانی با جشن های کارناوالی در میان ملل هند و اروپایی اشاره می کند و می نویسد:
«خنده و شادی در جشن های بهاری ملل دیگر هند و اروپایی گاه جزئی از مراسم دینی است و باید انجام شود و یکی از هدف های مراسم قدیم کارناوالی که در جشن های بهاری انجام می شده و می شود، پدید آوردن شادی در نهاد مردمان است که بقایای آن در مراسم عید نوروزی و حاجی فیروز هنوز بر جای مانده است.»
در میان ملل هند و اروپایی به ویژه ملت های اسلاوی، هنوز جشن بهار با مراسم باشکوه کارناوالی برگزار می شود و قراینی تاریخی در دست است که نشان می دهد جشن بهاره ایرانی نیز روزگاری همراه با مراسم کارناوالی بوده است.
در برخی از سرزمین های اسلاوی یک دوره دوازده روزه جشن های کارناوالی در آغاز سال نو وجود دارد که ریشه عمیق هند و اروپایی دارند. در این جشن ها مردم با ماسک های حیوانات گوناگون که نماینده ارواح هستند می رقصند ؛ بنا بر سنت های قومی این سرزمین ها، دوازده روح پلید در تمام مدت سال ستون هایی را که دنیا بر آنها قرار گرفته است می جوند و هنگامی که ستون ها در شرف فرو افتادن هستند، سال به آخر می رسد و ارواح خبیث برای جشن و شادی بیرون می آیند اما در مدتی که مشغول رقص و شادی هستند، ستون های جهان به خودی خود مرمت می شوند و به حال نخستین در می آیند و جهان فرو نمی ریزد. این ارواح در روز سیزدهم سال نو به زمین فرو می شوند تا کار خود را از سر گیرند. بنابراین دوازده روز آغاز سال روزهای پراهمیتی هستند و وظیفه مهمی را در نگاه داشت جهان و زندگی بشری دارند و روز سیزدهم آغاز زندگی عادی انسان است. بنابراین اعتقاد اسلاوی روز سیزدهم ، روز جشن نجات جهان و دوره تکامل جدید ستون های جهان است .
به خوبی مشخص است که این اعتقاد "هند و اروپایی" از شباهتی بی مانند با اعتقاد باستانی ایرانی که در مورد سیزده به در ذکر شد برخورد است . در واقع می توان گفت ، از این لحاظ " مراسم" سیزده به در" ریشه در یکی از قدیمی ترین مشترکات اعتقادی اقوام هند و اروپایی دارد .
از سویی دیگر با توجه به قدمت مراسم سیزده به در در ایران می توان نمود و تاثیر آن را در دیگر مناطق دنیا از جمله اروپا به خوبی پی گرفت . در همین رابطه دکتر محمود روح الامینی، در کتاب «آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز»، به شباهتی بین «سیزده به در» و برخی از رسم های کاتارها (CATHARA) (بازماندگان مانویان در اروپا) که فرهنگی ترکیبی از اندیشه های زردتشتی و فلسفه باستان و مسیحیت دارند، اشاره می کند و توضیح می دهد : کاتارها در روز عید «پاک» در برخی از سال ها که به روز سیزده فروردین نزدیک است از خانه بیرون آمده و روز را در دامن صحرا و کنار کشتزار می گذرانند، و برای ناهار با خود تخم مرغ می برند. در این روز پنهان کردن تخم مرغ در گوشه و کنار و پیدا کردن آنها سرگرمی کودکان است.
به هر جهت آنچه مشهود است ، اجرای مراسم سیزده به در در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است . از آن جمله می توان به غذاهایی که مردم به طور سنتی در روز سیزده به در می خوردند اشاره کرد . خوردن کاهو سکنجبین و چغاله بادام از خوردنی های مرسوم عصر سیزده به در است.
در تهران قدیم آن گونه که جعفر شهری، نویسنده کتاب «تهران قدیم» روایت کرده در روز سیزده به در مردم نسبت به طبخ و مصرف دمی یا دمپختک باقلا که غذای اصلی محسوب می شد و سپس بلغور یا آش رشته اقدام می کردند .
حبوبات و سبزیجات آش و بلغور در خانه پخته می شد و تنها در دشت و باغ، آب و رشته آن افزوده می شد. اما مرسوم بود که از قابلمه بزرگ آش رشته، حتی شده به اندازه یک پیش دستی یا نعلبکی به اطرافیان بخشیده می شد. زیرا معتقد بودند که ممکن است در آن میان، پسری نابالغ، زنی حامله و یا طفلی باشد که هوس کرده باشد. آنها معتقد بودند که طفل اگر بوی غذایی حس کند و به او داده نشود، روحش می پرد، اگر پسری نابالغ در چنین وضعیتی قرار گیرد، نطفه اش می ریزد و زن حامله، بچه اش سقط می شود یا ناقص به دنیا می آید.
هر چند امروزه مردم بیشتر به همان رسم باستانی کباب کردن گوشت گوسفند در روز سیزده به در گرایش یافته اند تا طبخ دمپختک یا آش رشته ، اما اینک علت اینکار نه اعتقادات اسطوره ای، بلکه راحتی انجام این کار در دامان طبیعت است . به همین دلیل نیز با توجه به بی احتیاطی برخی از خانواده ها در استفاده از آتش در دل جنگل ها در این روز ، هر ساله آتش سوزی های بزرگ و یا کوچکی در برخی نقاط جنگلی رخ می دهد که باعث تخریب محیط زیست می شود .
به نظر می رسد در این روز با توجه به پیشینه اسطوره ای آن ، سیزده به در روندگان باید نسبت به نگهداری محیط زیست نهایت توجه و دقت را نشان دهند .
منبع : خبرگزاری مهر
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
04-01-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
روز سیزده نوروز برای هر ایرانی یادآور خاطرات شیرینی است که حتا طعم تلخ "نحسی" های گاه و بیگاه آن هم نمیتواند از این شیرینی کم کند. البته برای عده ای از بچه های بازیگوش، نحسی روز سیزده به شکل مشقهای ننوشته عید ظاهر میشد و گاهی بزرگترها دلشان به رحم می آمد و کمک میکردند تا مشقهای مفصل عید تمام شوند.
جالب است که در طی سالهای اخیر که بیشتر رسوم عید و سال نو به فراموشی سپرده شده اند، هنوز هم روز سیزده بدر مانند گذشته به دور هم جمع شدن و شادمانی میگذرد و اداب آن تا حدی اجرا میشود. با این حال بد نیست با نگاهی به گذشته، با فلسفه وجودی این روز و چگونگی آداب و رسوم آن بیشتر آشنا شویم.
نحوست سیزده
ریشه اعتقاد به شوم بودن و نحسی عدد سیزده مشخص نیست اما آنچه مسلم است این است که ایرانیان، به خلاف اروپائیان و اعراب سیزده را شوم نمیدانسته اند و اتفاقا روز سیزده هر ماه برایشان روزی گرامی بوده است. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود نوشته است: ایرانیان باستان هر روز از ماه را به نامی می خوانند و سیزدهمین روز ماه ، « تیر » نامیده می شود و « تیر » نام فرشته ای عزیز و نام ستاره ای بزرگ و نورانی و خجسته است. بنا براین سیزده نمی تواند نحس باشد.
- بر اساس اساطیر ایرانی در این روز، سرحد ایران و توران با تیر انداختن آرش مشخص می شود. به این معنا که میان افراسیاب که بر شهرهای ایران مسلط شده بود و منوچهر که در قلعه ترکستان متحصن گردیده بود، صلح می افتد و این دو موافقت می کنند که یک تن از لشکر منوچهر با همه توان خود تیری بیندازد و هرجا که آن تیر فرود آمد مرز دو کشور باشد ؛ وسرانجام ، آرش تیری از قله دماوند می افکند که در کنار جیحون فرود می آید و به این ترتیب ، ایرانیان در" تیر" روز از تیرماه که آن را « تیرگان » می خوانند از محنت رهایی می یابند. به همین سبب در این روز جشنی برپا می داشتند که همچون مهرگان و نوروز خجسته ومبارک است .
- سیزدهم هر ماه ِ شمسی كه تیر روز نامیده می شود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندی است كه " تیر " نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر می گویند. فرشتهً مقدس تیر در كیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد.
- ایرانیان ِ قدیم نیز پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی كردن كه به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را كه روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می كردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند. (به نقل از خانم نسرین قاسم پورملکی، سایت تبیان)
ظاهرا اعتقاد به نحوست سیزده از تبادلات فرهنگی بین ایران و اروپا به وجود آمده است و از آنجایی که علاقه به فرنگی شدن در تمام جنبه های زندگی رسوخ میکرد، یمن و مبارکی سیزده، به راحتی به شومی و نحسی مبدل شد.
گشت و گذار و شادی
روز سیزده برای خانواده ها روز آخر تعطیلات نوروزی به حساب می آمد و باید از فردای آن به سلامتی روانه کار شده و به زندگی عادی خود بازگردند.
این روز ، مبارک یا شوم، در خارج از خانه و در دامن طبیعت سپری میشد و از یکی دو روز مانده به سیزده، خانمها بساط خوردنیها را فراهم میکردند، کاهوی مفصلی تهیه کرده، مقداری سکنجبین میپختند و اسباب غذا، از برنج و روغن و سایر مخلفات را جور میکردند. علاقه مردم به این "پیک نیک" بهاری به قدری بود که حتا عده ای صبحانه را هم در خارج از خانه و در کنار جوی آب و دامن سبزه صرف میکردند.
یکی ازمهمترین کارهای صبح روز سیزده، به آب سپردن سبزه عید بود. این سبزه که بنا به اعتقاد عامه، تمام شر و بدی را از خانه گرفته بود را به آب روان می انداختند و دو مرتبه از روی جوی آب میپریدند و اعتقاد داشتند که ناراحتیها و مشکلات خانه با این سبزه از آنها دور میشود.
یکی از اعتقادات بی اساس سیزده این بود که تا ظهر سیزده، به خانه کسی نروند تا با سردی و بی حرمتی صاحبخانه روبرو نشوند، چرا که مهمان در این روز، نحوست سیزده خودش را به خانه دیگران میبرد.
محل مناسب برای اطراق کردن
مناسبترین محل برای به در کردن سیزده، بیرون دروازه های شهر و در هر زمین سبز و سایه درختی که در نزدیکی آب باشد، بود. در این میان عده ای از افراد نادرست، ناخنکهای فراوانی هم به محصولات باغات میزدند که گاهی به مرافعه شدید ختم میشد و خوشی را از بین میبرد.
اما بیشتر روز، پس از رسیدن و نشستن، به ساز و آواز، بازیهای دسته جمعی مانند الک-دولک، جفتک چارکش و چلتوپ میگذشت. هر دسته برای خود ساز و ضربی جور میکرد و یا از مطربهای اجرتی دعوت میکرد و خلاصه دشت و صحرا پر از آواز و ساز و رقص و شادی بود.
ناهار روز سیزده
غذای سیزده بدر به دو شکل تهیه میشد، یا آنرا در خانه پخته و آماده می کردند، یا با صفای بیشتری در صحرا بار گذاشته میشد. محبوبترین غذا، دمی باقلا، دمی بلغور و آش رشته بود که غالبا نود و لوبیای آنرا در خانه میپختند و سبزی و رشته و مخلفات دیگرش را در صحرا اضافه میکردند تا جا بیافتد.
کسانی که دست و دلباز بودند، هرگز هنگام کشیدن غذا "لقمه همسایه" را فراموش نمیکردند و حتا به اندازه یک نعلبکی هم شده از آش خود به همسایه صحرایی خود تعارف میکردند و آنها که خسیس بودند، حلقه وار مینشستند و بدون نگاه کردن به دیگران غذا میخوردند تا مجبور به تعارف نشوند.
سبزه گره زدن
گره زدن سبزه در روز سیزده بدر از جمله رسومی بود که تقریبا تمام زنان و دختران، به خصوص دختران دم بخت و خانه مانده را در بر میگرفت و به این شکل انجام میشد که باید دو ساقه سبزه را به هم هفت گره بزنند و نیت بکنند تا حاجتشان روا شود. به همین دلیل در اولین فرصت به میان سبزه ها رفته، دو ساقه آنرا در دست میگرفتند و با خواندن اشعاری، نیت خود را بر زبان می آوردند. در ابتدا واجب بود بگویند "سبزی تو از من- زردی من از تو" و بعد مناسب با حاجت خود اشعاری را زمزمه میکردند که مشهورترین آنها این بود "سیزده بدر/ سال دگر/ خونه شوور/ بچه به بغل"
خلاصه، با هر گره نیتی کرده و بزرگترین دلهره آنها این بود که مبادا ساقه نازک سبزه پاره شود و حاجتشان روا نشود.
پایان یک روز خوش
یکی دو ساعت به غروب مانده، خوش گذرانهای روز سیزده کم کم بساط خود را جمع کرده و زرنگها کمی زودتر از غروب، به سمت خانه حرکت میکردند. ساعات آخر روز که همه با شکمهای پر، بچه های خسته و از حال رفته و بارهایی که دیگر سنگین به نظر میرسید، از تمام روز سخت تر و کندتر میگذشت.
بالاخره خانواده ها به خانه رسیده، بچه ها معمولا بعد از خوردن یک قاشق روغن زیتون یا روغن بادام (برای پاک شدن معده از پرخوریهای روز سیزده) به خواب میرفتند و بزرگترها هم خود را آماده روز چهارده فروردین و آغاز کار و کسب میکردند و با امید سالی پر برکت و شاد به استراحت میپرداختند.
|
04-01-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
این روز "1+12 "سیزده بدر
روز سيزده نوروز، ايرانيان بنابر سنتي ديرينه به باغ و دشت و صحرا ميروند و روز خود را در بيرون از خانه سپري ميكنند. سيزده بدر جشن واقعي بهار است. طراوت و سرسبزي به طبيعت بازگشته و طبيعت مردم را به سوي خود ميخواند. در سالهاي اخير كه بحثهاي حفاظت از محيط زيست بيشتر مطرح شده است، سيزده بدر را روز طبيعت نامگذاري كردهاند. طبيعتي كه همواره در ايران مورد احترام و ستايش بوده و مردمان اين سرزمين در حفظ و پاكيزگي آن كوشيده بودند. معلوم نيست بهانه بيرون رفتن در چنين روزي چه بوده است؟ آيا بنابر تصور امروزي، براي پرهيز از نحوست سيزده بوده يا دليل وجودي آن، تجليل از زيباييهاي بهارانه طبيعت است؟
به نظر زنده ياد دكتر «مهرداد بهار»، سيزده بدر نمادي از آشوب ازلي است. جشنهاي نوروزي در واقع جشنهاي پايان يافتن سال گذشته و آغاز سال جديد و سيزدهمين روز نماد آخرين روزهاي سال است.
دوازده روز نوروز تداعي كننده دوازده ماه سال است كه در قديم دوازده ماه سي روزه بوده و پنج روز در پايان سال باقي ميمانده كه به آن «پنجه دزديده» ميگفتند و به صورت نمادين در سيزدهمين روز نوروز باقي مانده است. اين روز يادآور آشوب ازلي پيش از آفرينش است و از آنجا كه هر گونه بينظمي، نحس به شمار ميآيد، اين نحوست دامنگير روز سيزده فروردين نيز شده است و همان طور كه پنجه دزديده مقدس نيست، سيزده بدر هم مقدس نيست. رسمهايي نيز كه در اين روز اجرا ميشود، به نوعي يادآور همان آشوب ازلي است. زندگي از هنجار روزهاي عادي خارج ميشود؛ مردم در خانههاي خود نميمانند تا نحوست اين روز را از خود برانند؛ در اين روز، خانههاي خود را جارو نميزنند (همان پرهيز از نظم)، براي سلامتي و رسيدن به آرزوها سبزه گره ميزنند و در برخي شهرها، سيزده نوع تنقلات ميخورند. حتي در گذشته، مردم قيد و بندي براي رفتارهاي خود در روز سيزده نميپذيرفتند و با پرخوريها و هوسبازيها و شادخوارگيها نظم و قرارهاي اجتماعي را بر هم ميزدند و آشوب و آشفتگيهايي در روال معمول زندگي خود پديد ميآوردند.
زنده ياد دكتر «بهرام فره وشي» ناخجستگي اين روز را ناشي از حوادث بزرگ كيهاني و واقعههاي سهمگين و ناگواري همراه با زمين لرزه و ويراني ميداند كه در دوران اساطيري و تاريخي در روز سيزدهم سال نو در جهان رخ داده بود و اين باور را در انديشه مردم به وجود آورده بود كه در هر چند هزار سال يك بار در همين هنگام سال، بلايي آسماني فرا خواهد رسيد. از اين رو، مردم به طور سنتي در هر سال به هنگام روز سيزدهم فروردين ماه منتظر زمين لرزهاي سهمگين بودهاند و به همين دليل، خان و مان خود را رها ميكردند و در اين روز در زير سقف و بام نميماندند تا اگر زمين لرزهاي فرا رسد از آسيب در امان باشند. رفته رفته روز سيزدهم سال و درپي آن عدد سيزده نحس شمرده شد و ترس و وحشتي رواني براي تمام مردم روي زمين پديد آورد.
برخي از پژوهشگران نيز عقيده دارند كه مفهوم ناخجستگي روز سيزده فروردين در نخستين سال رصد زرتشت پديد آمد كه سيزده فروردين با روز سيزدهم ماه قمري همان سال شد گرديد و آفتاب و ماه در مقابل يكديگر قرار گرفتند. منجمان اين روز خاص استثنايي را نحس خواندند و گفتند مردم از خانهها خارج شوند و به صحرا بروند تا نحوست اين روز را در بيابان به در كنند.
دكتر «صادق رضازاده» شفق منشا اين عقيده را يوناني ميداند و ميگويد: «به موجب عقيده يونانيان قديم، انجمني مركب از خدايان دوازدهگانه منعقد بود، نفر سيزدهمي وارد ميشود و يكي از آنها را ميكشد و مجلس را بر هم ميزند. از آن زمان عدد سيزده منحوس و بدشگون شد.
دكتر «محمود روحالاميني» ضمن تاييد نظر دكتر بهار، عقيده دارد كه سيزده بدر گرچه يادآور آشوب ازلي است اما نحس نيست و نحوست عدد سيزده كه اين چنين در فرهنگ ما ريشه دوانيده است، تفكري مسيحي است. در شام آخر، حضرت عيسي (ع) با دوازده تن از حواريون خود، جمعا سيزده نفر شركت داشتند و سيزدهمين نفر به آنان خيانت كرد كه منجر به مصلوب شدن مسيح شد. اين تفكر چنان در باورهاي مسيحيان جهان رسوخ كرده كه در كشورهاي اروپايي و امريكايي، سيزده نفر بر سر سفره نمينشينند، ساختمانها طبقه سيزدهم و هواپيماها رديف سيزده ندارند. نحسي سيزده در ميان مسلمانان نيز سابقه دارد و از امام صادق (ع) نقل است كه روزهاي سيزدهم در تمام ماهها نحس است.
اما در ايران، ظاهرا قديميترين منبعي كه به نحوست سيزده اشاره كرده، آثار الباقيه ابوريحان بيروني است كه تنها روز سيزدهم تير ماه را منحوس خوانده است و نه سيزده بدر را. به هر حال، باور نحس بودن سيزده و سيزده بدر چه ريشه ايراني داشته باشد و چه بيگانه، باوري است كه در طول زمان به وجود آمده و اكنون چنان در باورهاي مردمي رسوخ كرده كه يك شبه هم از بين نخواهد رفت. شايد لزومي هم به اين كار نباشد. چون باوري نيست كه لطمه آفرين باشد و گردش سيزده بدر فارغ از نحوست آن، پيوند با طبيعت، جمع شدن خانواده به دور هم و تفريح و سرگرمي را به همراه دارد و در يك كلمه نشاط بخش است.
درباره منشا جشن سيزده نوروز نظرها و عقايد گوناگوني ابراز كردهاند. «علي بلوكباشي» ميگويد: «در دين مزديسنا روز سيزده هر ماه به «تير»، ايزد باران، متعلق دارد و به نام او خوانده و مقدس شمرده ميشود. در زمانهاي قديم، ايرانيان ايزد باران را در روزهاي سيزده هر ماه، به ويژه سيزده تير ماه، نيايش ميكردند و مناسك دعا به جا ميآوردند تا باران ببارد و سبزه و گياه برويد و نعمتهاي روي زمين افزون شود و زندگي، تازگي و شادابي بيابد.» «ذبيح بهروز» اين جشن را جشني كهن و آريايي ميداند و روز سيزده نخستين نوروز را سال مبدا گاهشماري ايراني شمرده است.» زنده ياد بهرام فرهوشي روز سيزده را تمثيلي از هزاره سيزده عمر جهان ميداند و احتمال ميدهد كه جشن سيزده نوروز برگرفته از اعتقاد هند و اروپايي باشد. در اساطير ايراني، عمر جهان هستي 12 هزار سال است و پس از اين دوره، با ظهور سوشيانت، آخرين نيروي اهريمني از ميان ميرود و آدميان به جايگاه ابدي خويش به عالم مينو باز ميگردند. روز سيزدهم تمثيلي از هزاره سيزدهم است كه آغاز رهايش از جهان مادي و روز بازگشت ارواح به مينو و روز بزرگ رامش كيهاني است. دكتر فره وشي در توجيهي ديگر مراسم سيزده نوروز را روز ويژه طلب باران براي كشتزارهاي نودميده در دورانهاي كهن نيز ذكر كرده است كه با جشن و نثاري براي تيشتر، ايزد باران، همراه بوده است.
|
04-01-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هر چقدر 7 عددي مقدس و محترم است، 13 عدد نحس و نامباركي تلقي ميشود.
ايرانيها براي اينكه اين بديمني را از خود دور كنند از چند صد سال پيش قرار گذاشتند كه اولين روز 13 از سال جديد به دشت و صحرا بروند، سبزههايي را كه در هفتسين گذاشته بودند در آبي بيندازند و آنقدر شادي و جستوخيزكنند تا نحسي روز سيزده از آنها دور شود.
غذاي روز سيزده بهدر شهرهاي مختلف فرق ميكند. در اغلب شهرها، زنان باقاليپلو، آش، كوكو يا كوفته درست ميكنند.
معروفترين رسم سيزده بهدر پس از به آب سپردن سبزهها، گره زدن دو سبزه به همديگر است.
اين دو
سبزه را تمثيلي از پيوند يك زن و مرد جوان ميدانند.
به همين دليل مادربزرگها جوانها و بخصوص
دختران جوان را به گره زدن سبزهها تشويق ميكنند.
دكتر نيكنام دربارة سابقة رسم گره زدن در روز سيزده بهدر ميگويد: «برخي از آداب نوروز به آيين زرتشتي بازنميگردد بلكه مربوط به باورهاي مردمان آريايي است كه پيش از زرتشت در سرزمين ايران زندگي ميكردند.
طبق يكي از اين باورها، بارندگي به فرشتهاي به نام تِشتر مربوط است كه در آسمانها به صورت اسب سپيدي در حال حركت است و هرگاه با ديوي به نام اَپوش بجنگد و برنده شود،
سالي پر از سبزي و خرمي و باران در پيش است.
به همين دليل ايرانيان روز سيزدهم فروردين كنار سبزهها و جويبارها ميروند و بهويژه زنان كه نمايندة آناهيتا يعني ايزدآب هستند با نوازش سبزهها و گره زدن آنها حمايت خود را از فرشتة باران نشان ميدهند.»
امّا دكتر وكيليان ميگويد:
«در گذشته جامعة ما جامعة بستهاي بوده است. زن هميشه در خانه بوده و منتظر بوده تا به خواستگارياش بروند. امروزه تغييراتي بهوجود آمده اما در گذشته دختران نميتوانستند .
همسرشان را خودشان انتخاب كند.
بنابراين مهمترين آمال و آرزوهاي هر دختري در گذشته اين بود كه شوهر خوبي بكند يا زودتر به خانة بخت برود.
دربارة دخترها اين حرف وجود داشت كه:
دختر كه رسيد به 20، بايد نشست و به حالش گريست. اينها جزء فرهنگ ما بوده است. دختر در 16، 17 سالگي بايد به
خانة بخت ميرفت وگرنه ماية ننگ به حساب ميآمد. اينها واقعياتي بود كه وجود داشت.
به همين دليل دخترها به امامزاده ميرفتند، سبزه گره ميزدند و سفرههاي نذري پهن ميكردند تا شايد نيروهاي غيبي كمك كنند و شوهري برايشان پيدا شود زيرا دختري كه ازدواج نميكرد جايگاهي در جامعه نداشت.»
روز سيزدهم فروردين مانند شب آخرين چهارشنبة سال اهميت ويژهاي دارد. اگر با چهارشنبهسوري به استقبال نوروز ميرويم، با سيزده بهدر نوروزمان را بدرقه ميكنيم. نوروز كه مراسمش محفلي خانوادگي دارد، با دو حركت اجتماعي و عمومي از خانهها به خارج راه مييابد، با دو آيين سنتي كه نشان از
همبستگي جمعي دارند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
04-02-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دروغ سيزده
خوب حتمآ چیز هایی راجع به دروغ سیزده یا همان اول آپریل میدانید. در این روز مردم خیلی از کشور ها به عنوان یک رسم به همدیگر یک دروغ درست و حسابی میگویند که البته شرکت های بزرگ و حتی رسانه ها هم از این موضوع عقب نمانده و یک دروغ جنجالی به مردم میگویند. البته همین دروغ ها خیلی وقت ها باعث ایجاد دردسر هم میشوند مثلآ مردم بعضی از خبر های واقعی و مهم را دروغ میپندارند و این خود مشکلاتی را به بار میآورد.
- Gmail Paper: یکی از دروغ های بزرگ شرکت گوگل معرفی سرویس جدیدی به نام Gmail Paper بود ، گوگل به مردم وعده داد که از این به بعد میتوانند ایمیل های خود را روی کاغذ برای فرد مورد نظر ارسال کنند. یعنی شما ایمیل را مینوسید و گوگل آن را چاپ میکند و به آدرس پستی گیرنده میبرد.
گوگل حتی وعده داده بود که عکس های ضمیمه شده در ایمیل با کیفیت بالا روی کاغذ های مخصوص چاپ میشوند. و همهی اینها کاملآ مجانی است.
۲- Google TiSP: در جریان یکی از دروغ های بسیار بزرگ ، گوگل اعلام کرد به مردم از طریق شبکهی فاضلاب اینترنت وایرلس رایگان ارائه میکند. به این صورت که متخصصان گوگل شبکهی فاضلاب را با فیبر نوری پوشش میدهند و شما فقط کافی است در سایت ثبت نام کنید تا پکیج مخصوص گوگل به همراه راهنمای نصب برای شما ارسال شود. سپس کابل مخصوص را به Router وایرلس وصل کرده و سر دیگر آن را درون توالت انداخته و سیفون را میکشید. حالا دست هایتان را بشورید و از اینترنت لذت ببرید.
فقط تصور کنید روزی را که پارس آنلاین همچین ادعایی بکند
- Google PigeonRank: در جریان یکی از شوخی های گوگل صفحهای در سایتش درست کرد مبنی بر تکنولوژی گوگل و اینکه چگونه گوگل با این سرعت بهترین نتایج را نشان میدهد و آنها را به ترتیب مفید بودن لیست میکند. گوگل نوشته بود با کمک کبوتر ها ! به این صورت که وقتی شما یک عبارت را سرچ میکنید ابتدا نتایج با سرعت خیلی بالا برای کبوتر ها به نمایش در میآید و به خاطر حافظهی خوب کبوتر در به خاطر سپردن وضعیت اجسام او کوچک ترین تغییر در سایت را میبیند و به دستگاه مربوط یک بار نوک میزند و به این ترتیب سایت های زنده و فعال به خوبی مشخص میشوند. هر یک نوک کبوتر را یک Pigeon Rank میگویند و سایت هایی که رنک بیشتری داشته باشند در صدر نتایج جستجو قرار میگیرند.
گوگل در ساختن صفحه های دروغین چنان مهارت و جدیتی به خرج میدهد که جای شکی برای کسی باقی نمیماند ، مثلآ در صفحهی Pigeon Rank نوشته عدهای سعی میکنند با گذاشتن عکس غذای کبوتر و… نوک های بیشتری کسب کنند که البته این راهشان عملی نیست!
شاید الان به نظر شما خیلی احمقانه به نظر برسد ولی وقتی برای اولین بار این خبر را در صفحات گوگل به صورت خیلی جدی ببینید احتمالآ شما هم باور میکنید. حتی بعضی از وبلاگ نویس های بزرگ نیز بلافاصله خبر را منتشر کردند ، آنها هم باور کرده بودند.
البته در نظر داشته باشید که فضای چند گیگابایتی جیمیل آن هم زمانی که بیشترین فضا ها ۵ تا ۶ مگابایت بود هم در روز اول آپریل معرفی شد و خیلی ها اول فکر کردند این فقط یک شوخی است. گوگل از این ترفند استفاده کرد که این خبر به عنوان شوخی گوگل توسط مردم پخش شود و سپس اعلام کند که او عین حقیقت را گفته است که نتیجه همین سرویس پرطرفداری شد که الان میبینید. پس اگر امسال هم چیز عجیبی از گوگل شنیدید زود قضاوت نکنید.
۴- کوییدیچ درفضا: در اول آپریل سال ۲۰۰۷ ناسا در قسمت تصویر روزانهاش اعلام کرد اولین مسابقهی کوییدیچ در فضا برگزار شده و آمریکا نیز روسیه را شکست داده و گوی طلایی را زودتر بدست آورده.
کوییدیچ یک بازی تخیلی است و اولین بار توسط J.K Rowling در کتاب های هری پاتر معرفی شد.
۵- کشف آب در مریخ: ناسا در اول آپریل سال ۲۰۰۲ اعلام کرد منابعی از آب را روی مریخ (Mars) کشف کرده. تصویر این خبر فقط یک لیوان آب بود که روی دو تا شکلات مارس گذاشته شده بود. (Water On Mars)
۶- گجت های فوقالعاده پیشرفته: سایت ....گجت های فوق العاده پیشرفتهای مثل دوست دختر روبات و Memory Stick مخصوص مغز را معرفی کرد که جنجال بزرگی به راه انداخت.
سایت .... هم هر سال گجت های دروغین زیادی معرفی میکند که لیست آنها را میتوانید در اینجا ببینید
۷- کاهش جاذبهی زمین: در سال ۱۹۷۶یکی از منجمان به نام Patrick Moore به مخاطبان رادیو اعلام کرد دقیقآ راس ساعت ۹:۴۸ اول آپریل به خاطر یک پدیدهی نجومی جاذبهی زمین کم میشود و مردم میتوانند با پریدن در همین لحظه حس معلق بودن در هوا را تجربه کنند. خیلی از کسانی که این حرف را باور کرده بودند و پریده بودند به BBC زنگ زدند و گفتند که موفق شدهاند. این حس فقط به آنها تلقین شده بود.
- رنگی شدن تلویزیون: در سال ۱۹۶۲ در سوئد فقط یک کانال تلویزیونی وجود داشت و همهی تلویزیون ها هم سیاه سفید بودند ، در همین حین یکی از مهندسین شبکهی تلویزیونی به استودیو پخش خبر آمد و به مردم اطلاع داد به لطف فناوری جدید همهی مردم میتوانند با کشیدن یک لایه نایلونی بر روی شیشهی تلویزیون های خود تصاویر را رنگی دریافت کنند اما نهایتآ آنها مجبور شدند ۸ سال برای گرفتن تصاویر رنگی صبر کنند
۹- درخت ماکارونی: در سال ۱۹۵۷ شبکهی BBC اعلام کرد کشاورزان سوییسی توانستهاند درخت ماکارونی بکارند و از آن ماکارونی برداشت میکنند. حتی تصاویرساختگی کوتاهی هم پخش شد که باعث شد خیلی از مردم باور کنند. BBC بعدآ اعلام کرد افراد زیادی تماس گرفتند و در مورد نحوهی کاشتن ماکارونی از ما سوال کردند.
- ساعت Big Ben دیجیتال میشود: در سال ۱۹۸۰ BBC اعلام کرد ساعت Big Ben که یکی از بناهای تاریخی انگلیس به شمار میرود قرار است دیجیتال شود. BBC بلافاصله با تماس های زیادی مواجه شد که اکثرآ خواستار لغو این طرح بودند.
|
03-31-2012
|
|
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
همه چیز درباره سیزده بدر
سیزده بدر، یکی از رسوم رایج ایرانی است که قدمتی بسیار دارد. این سنت با فراگیری خود در کل پیکره اجتماعی ایران یک اسطوره معنایی در سطح وسیع اجتماعی به وجود آورده است. اما چرا سیزده را نحس می دانیم؟
افکارنیوز: سیزده بدر، یکی از رسوم رایج ایرانی است که قدمتی بسیار دارد. این سنت با فراگیری خود در کل پیکره اجتماعی ایران یک اسطوره معنایی در سطح وسیع اجتماعی به وجود آورده است. بسیاری براین باورند که سیزده نحس است. در این گزارش به بررسی فلسفه سیزده بدر پرداخته ایم.
نگاه اساطیر به سیزده
در اساطیر ایران، عمر جهان هستی دوازده هزار سال آمده است و پس از این دوره جهان بسته می شود و انسانهایی که وظیفه آنها در جهان هستی، جنگ علیه اهریمن است با سپری شدن این دوازده هزار سال و ظهور سوشیانس، ناجی موعود، سرانجام به پیروزی و ظفر میرسند و در هزاره سیزدهم تحت راهنمایی سوشیانس در بهشت به زندگی خود ادامه می دهند.
به نظر می رسد عدد دوازده از بروج دوازده گانه گرفته شده باشد، که آگاهی نسبت به آنها می تواند نشان از وسعت دانش ایرانیان در آن زمان به علم ستاره شناسی داشته باشد.
بعضی از محققین معتقدند که پس از ورود اسلام به ایران بعضی از دشمنان حضرت علی (ع) وقتی متوجه محبوبیت ایشان نزد ایرانیان شدند شروع به شایعه پراکنی در مورد نحس بودن عدد سیزده بین مردم کردن که شاید بتوانند به اهداف شیطانی خود برسند ولی هرگز نباید فراموش کنیم که تمام وجود حضرت علی(ع) سرشار از حکمت و رمز و راز الهی برای هدایت ما انسان ها می باشد و سالروز تولد آن بزرگوار در سیزدهم رجب نیز نشانه آلهی دیگریست بر این که هرگز عدد سیزده نمی تواند نحس باشد.
وظایف دخترا ها و پسر ها در سیزده بدر!
در تهران قدیم در روز سیزده به در، مردم نسبت به طبخ و مصرف دمی یا دمپختک باقالا که غذای اصلی محسوب می شد و سپس بلغور یا آش رشته اقدام می کردند. حبوبات و سبزیجات آش و بلغور در خانه پخته می شد و تنها در دشت و باغ، آب و رشته آن افزوده می شد. اما مرسوم بود که از قابلمه بزرگ آش رشته، حتی شده به اندازه یک پیش دستی یا نعلبکی به اطرافیان بخشیده می شد. زیرا معتقد بودند که ممکن است در آن میان، پسری نا بالغ، زنی حامله یا طفلی باشد که هوس کرده باشد. خوردن کاهو سکنجبین و چاقاله بادام از رسومات عصر سیزده به در است.
در ایران کنونی، در این روز همه خانواده ها به گردشگاههای خارج از شهر می روند و به گردش در گلزارهای زیبا و باغ ها می پردازند. کودکان و نوجوانان نیز با هم به بازی و ورزش های دسته جمعی می پردازند.
در این روز پسرها و دخترهای جوان به امید برآورده شدن آرزوها و یا یافتن همسری مناسب سبزه ها را گره می زنند. اعتقاد بر این است که وقتی گره سبزه ها باز شوند تمامی مشکلات حل می شوند و آنها به آرزوی خود می رسند. مرسوم است که هنگام گره زدن سبزه دخترها چنین زمزمه کنند: "سیزده به در، سال دگر، بچه بقل، خونه شوهر". در پایان روز، سبزه را به دور می اندازند، زیرا معتقدند که این سبزه تمامی دردها و بیماریها را در خود جمع نموده است. بنابراین دست زدن به سبزه دیگران موجب انتقال این مشکلات به فرد دیگری می شود.
جشن زایش انسان ها
در تقویم ایرانی، نخستین دوازده روز سال، "جشن زایش انسانها" ، تمثیلی از دوازده هزار سال زندگی و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره سیزدهم و آغاز رهایش از جهان مادی است. به همین دلیل نیز، روز سیزدهم که در واقع نمادی از زندگی انسان در پردیس است، متعلق به ستاره باران انگاشته می شد، زیرا نزول باران بهاری باعث سرسبزی و طراوت زمین شده و نمایه ای از بهشت را به وجود می آورد. این اعتقاد در ایران باستان موجب می شد، سیزدهم نوروز، روز ویژه طلب باران بهاری برای کشتزارهای نومید، انگاشته شود.
چرا غربی ها سیزده را نحس می دانند؟
از سویی دیگر در زمان حکومت صفویان این بار فرهنگ اروپایی وارد ایران شد که شوربختانه آنان نیز عدد ۱۳ را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی عمیقاً به این موضوع اعتقاد دارند. سیزده را غربی ها به دلیل در آخرین شامی که حضرت مسیح با حواریون خورد ، ۱۳ نفر حضور داشتند.۱۲ نفر آنها اشخاصی مومن و وفادار بودند ولی یهودا جوداریوس اسکاریوتی سیزدهمین حواریون بود که مسیح را در مقابل ۳۰ سکه فروخت. چنان که تورات در سفر خروج باب ۱۱ و ۱۲، در روز سیزده ی فروردین (= روز سیزدهم سال نو مصری) از برخورد ستارهی دنباله داری با زمین گزارش می دهد که در فضای زمین درخشیده، بطوری که در افق ایران هم دیده شده است. بر اثر این برخورد زمین لرزهی سهمناکی روی داده، آتش فشان ها به آتش فشانی پرداخته، کاخ ها ویران گشته و بسیاری از مردم جان خود را از دست دادهاند.
دروغ سیزده
از دیگر رسم های شوخی آمیز روز سیزده که مشخص نیست نخست از کجا آغاز شده، دروغ روز سیزده است. چنان که اروپاییان نیز روز اول آوریل که به روز سیزدهی فروردین ما بسیار نزدیک است(هر چهار سال یک بار سیزدهی فروردین و اول آوریل برابر می شوند) این رسم را دارند. بطوری که روز اول آ وریل سال رادیو فرانسه در اخبار ساعت هفت صبح اعلام نمود که امروز برج ایفل خراب خواهد شد. با شنیدن این خبر عدهی زیادی حیران و هیجان زده به محل برج رفتند و در آن جا با اعلامیهی دروغ اول آوریل روبرو شدند.
که البته تنها به این ختم نمی شود و مثال های بسیار دیگری مانند دیدن گربه ی سیاه، رد شدن از زیر نردبام یا گذاشتن کلید روی میز و بسیاری موارد خرافی دیگر وجود دارند در فرهنگ نمادها نیز سیزده را عددی می دانند که خود را از نظم هستی جدا کرده و آهنگ طبیعی جهان را دنبال نمی کند.
عدد ۱۳ بدقلق است
تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی در مورد عدد سیزده وجود دارد و دکتر غیاث آبادی به آن اشاره کرده است «بد قلق» بودن عدد۱۳ به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند به سوابق تاریخی زیادی را می یابیم همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد مقدس و بزرگواری در آیین زرتشتی است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد فرودین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یاد آور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی دوره ی نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال.
نحسی های تاریخی ۱۳
¬_سفینه ی " آپولو ۱۳ " به دلیل نقص فنی خراب شد و نتوانست مأموریت خود را انجام دهد. و به دلیل همین نقص فنی، سفر خود را نیمه کاره گذاشت و به زمین بازگشت.
_ تعداد خدایان در یونان دوازده بوده اما وقتی سیزدهمی وارد می شود (خدایی به نام لوکی) یکی از آنها را می کشد و خود به جای او مینشیند و از آن به بعد همه چیز به هم می ریزد و اوضاع خراب می شود.
_ به قول (ویل دورانت) از آنجا که دوازده عددی بوده که به ۲ و ۳ و ۴ و ۶ بخش پذیر بوده و عدد کاملی به شمار می آمده و درست بعد از آن عدد سیزده است که به هیچ کدام از آن اعداد بخش پذیر نیست، نحس شده است.
_شبیه همین موضوع آن است که این عدد، از آنجاییکه اولین عددی است که با شمارش انگشتان دست و دو پا دیگر قابل شمارش نیست انعکاس ترس انسان از نادانستهها است.
_در فرهنگ ایرانیان نیز عدد ۱۳، عدد بد شانسی است. به همین علت ایرانیان سیزدهمین روز سال نو را به گردش در طبیعت میروند تا بلکه نحسی آن روز را در کنند. به روز سیزدهم هر سال نیز سیزدهبهدر میگویند.
فلسفه نحسی سیزده در تاریخ ایران
خشایار شاه مشاوری داشته که فردی یهودی به نام موردخای بوده . در آن زمان خشایار شاه قصد حمله به یونان داشته که همسر او که نام او وشتی بود مانع این کار شد و گفت : ما که بر ۱۲۷ ایالت حکومت داریم حال چرا جنگ و خونریزی به راه بیندازم ؟ از آنجا که یهودیان با یونانیها از قدیم الایام دشمنی خونی داشتند موردخای خواهان جنگ ایران و یونان بود اما همسر خشایار شاه مانعی برای رسیدن موردخای به هدفش بود به همین دلیل موردخای در گوش خشایار شاه خواند که این زن که الان مخالفت میکند چند وقت بعد نسبت به شما توطئه میکند و شما را به قتل میرساند تا پسرش به پادشاهی برسد . و بالاخره توانست در هنگام مستی خشایار شاه حکم خلع وشتی را بگیرد و در بعضی روایات آمده است که شاه به وشتی دستور داد که لخت در برابر انظار سرداران سپاه راه برود او سر پیچی کرد و اعدام شد .
از آنجا که خشایار شاه نمیتوانست عذب بماند دستور دادند زیبا ترین دختران ایران زمین را جمع کنند که این کار یک سال طول کشید و مصادف شد با عید نوروز . در این عید یکی از خواجگان درباره خشایارشاه که یهودی بود با هماهنگی موردخای هر شب برادر زاده ی موردخای به بالای سر شاه میرفت و از روی عمد برای او قصه های عاشقانه میگفت . موردخای این دختر را که نام اصلی آن هاداسا بود را داخل کاندیدا های همسری پادشاه قرار میدهد و نام او را استر (ester) میگذارد . وقتی کاندیدا ها به دیدار شاه می آیند شاه تا صدای آن دختر را میشنود اورا انتخاب میکند .
بعد از مدتی هامان وزذ شاه به موردخای و استر شک میکند اول گمان به خیانت میبرد اما بعدا به ان نتیجه میرسد که اینها فقط با هم صحبت میکنند پس طی پی گیری های هامان متوجه میشود که این دو یهودی هستند و سپس به پادشاه خبر داد که این دو قصده به هم ریختن حکومت را دارند و خشایار شاه راضی شد که آنهارا اخراج کند و خشایار شاه نیز به استر میگوید و استر نیز به عمویش میگوید .
اینجا بود که نقشه فاجعه ای بزرگ ریخته شد . شب دوازدهم فروردین به شاه مشروب دادند حکم اعدام هامان و تمامی دارو دسته و اطرافیانش را امضا میکند .
صبح روز ۱۳ فروردین حکم اجرا شد و ۷۷۰۰۰ ایرانی را قتل عام میکنند به این خاطر است که ۱۳ نحس میشود .
۱۳ بدر به این خاطر از خانه به بیرون میروند که میترسند باز هم در خانه خودشان به قتل برسند .
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
2 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
04-01-2012
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فلسفه سیزده بدر چیست؟
در اين روز كه پايان دوره نوروزي تلقي مي شود، مردم در دشت و بيابان و در فضاي سبز بهاري گرد مي آيند و به شادي مي پردازند. در اين روز پاياني نيز چون روزهاي ديگر عيد، خوراكي ويژه همچون آش رشته و ديگر خوراك هاي سبزي دار مي پزند. گندم هايي را كه براي سفره هفت سين رويانيدهاند با خود به صحرا مي برند و با انداختن آن در جوي و رود و بيرون از خانه نحسي سيزده را كه يا به آن معتقدند و يا بنا به رسم كهن، آن را خوش يمن تلقي نمي كنند از خود و خانواده دور مي سازند.
رسوم جشن سيزده بدر
بسياري از مردم به نحسي عدد سيزده نه تنها اعتقادي ندارند بلكه در اساس تأثير عددي خاص را در سرنوشت خود مؤثر نميدانند اما اين باور كه در قديم عدد سيزده را خوش يمن تلقي نمي كردهاند شايد به اين دليل باشد كه در طالع نماي نجومي، قدما معتقد بودند كه آسمان دوازده برج دارد و هر تولدي كه صورت مي گيرد داراي ستارهاي در يكي از دوازده برج است و بنا براين اينكه كدام ستاره در كدام برج قرار گرفته، طالع و خوي فرد متولد شده شكل مي گيرد و خارج از دوازده برج كه عدد سيزده است ،نابجا و نحس به شمار مي آمده است. در هر حال اكنون ديگر نحسي عدد سيزده مورد پذيرش همگان قرار ندارد و بيشتر جنبه خرافي دارد.
گروهي از مردم معتقدند كه براي دوركردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزهها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان ميسپارند. خوراكي هاي باقيمانده نوروز، به مصرف ميرسد، بساط بازيهاي دستهجمعي پهن است.
روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل ميماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانوادهها با صفا و صميميت در كنار هم مينشينند و گل ميگويند و گل ميشنوند. مردمي كه در طول سال در هياهوي شهر پي نام و نان هستند و با هم روابطي سرد و خشك دارند در اين روز تغييري در رفتارشان روي ميدهد همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هرچند گروهي آن را نحس ميشمارند اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد.
سيزدهبدر نحس است يا مبارك؟
گروهي چنين بيان ميدارند كه روز سيزده هرماه در جدول سي روز ايران باستان به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است،مربوط است و بسيار روز خجسته و مباركي است. در اعتقادات مردم ايران باستان روز سيزده بدربه هيچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است.
مردم ايران باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا ميكرد و بار عام ميداد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.
در تحليلي ديگر اينطور بيان ميگردد كه ايرانيان پس از دوازده روز جشنگرفتن و شاديكردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا ميرفتند و شادي ميكردند و در حقيقت بدين ترتيب رسميبودن دوره نوروز را به پايان ميرسانيدند.
در تحليل ديگري چنين بيان ميگردد كه اعتقاد به عمر ۱۲هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بينالنهرين است كه معتقد بودند هريك از دوازده اختر كه خود به يكي از برج هاي دوازدهگانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد.
بنا براين اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز ميگردد پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش ميآمد، سرنوشت سال خود ميانگاشت. از پيش از نوروز انواع دانهها را ميكاشتند و هر دانه اي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد ميكرد آن دانه را براي كاشت آن سال بهكار ميبردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
درادامه آمده است: ۱۲روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از ۱۲هزار سال عمر ، آشفتگي نخستين باري ديگر باز ميگشت پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت.
علف يا سبزه گره زدن
يكي از كارهاي روز سيزدهبدر، علف گرهزدن است.درمورد سابقه اين رسم ميگويند كه مربوط به فرزندان كيومرث يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه)است. زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد.
__________________
. . . . .
|
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 07:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|