غزلی از پرتو کرمانشاهی ، که به استاد محمدرضا شجریان تقدیم شده است
پرتو كرمانشاهي رو كه حتما ميشناسيد با شعر بسيار زيباي ارمني كه سعي خواهم كرد به
زودي اون رو در سايت بگذارم
اين شعر رو هم بسيار زيبا سروده و آقاي كامكار هم انصافا زيبا ميخونه مخصوصا قسمت اوج
اونرو كارهاي كامكار براي من هميشه شنيدني بوده و هميشه پيشرفت و نوآوري رو ميشه در
كارهاي اين گروه پركار و باسواد ديد
آلبوم سيوي سور رو كه كاست اون موچود هست رو حتما تهيه كنيد و گوش كنين
-----------------------------------------------------------------------------------------
نميدونم من خيلي بين شعر ارمني و زمستان اخوان احساس قرابت ميكنم و الان بين ارمني و اين شعر هم همينطور
زمستانه شبه بارندگي هست و عاشق خطاب به معشوق پناهدگيشو ميگه
نقل قول:
ئامــان وه تو هاوردم ، دي بال و پهرم نهشكن
|
يا در ارمني : ترسم وه گهردم تا نهکهی بیوشی بچوو دهر وا نهکهی (ترسم كه مرا نپذيري و بگويي برو و در را به رويم نگشايي)
البته در اين شعر اميد بيشتري موج ميزنه و وصال محتملتر و اين بار معشوق است كه نزد عاشق آمده است