برج قابوس
يكي از بينظيرترين يادمانهاي معماري ايران در دوره اسلامي برج قابوس ابنوشمگير است كه در شمال شهر گنبد و در سه كيلومتري بازمانده شهر قديم جرجان مركز حكومت آل زيار قرار دارد كه از نظر هنر معماري و تاريخي، يادگاري بس ارزنده از دوران آبادي و شوكت سرزمين جرجان و دودمان آل زيار است.
اين بناي باشكوه در ميان پاركي بزرگ و زيبا جاي گرفته و از كيلومترهاي دور نظر هر بينندهاي را به خود جلب كرده و در گذشته هادي و راهبر مسافريني بوده كه از اين سرزمين عبور ميكردهاند.
اثر مذكور به سال 397 هجري جهت آرامگاه شمسالعماره بر روي تپهاي به بلندي 15 متر ساخته شده است. ارتفاع برج 55 متر است كه با احتساب بلندي تپه، در مجموع 70 متري از سطح زمين بلندي دارد.
اين بنا به صورت برج بلندي با نقشه ستارهاي شكل و گنبد مخروطي به ارتفاع 18 متر است كه بر بدنه آن 10 ترك دارد. راس ترك 1.60 متر و قاعده آن 1.4 متر از هم فاصله دارد، محيط اصلي گنبد 30 متر و 144 ميليمتر است. در بدنه شرقي روزنهاي تعبيه شده است كه ارتفاع آن 1.90 متر است و همان روزنهاي است كه ميگويند پيكر بيجان قابوس به جهت وداع در تابوتي بلورين آويزان شده بود. در ضلع جنوبي يك در ورودي قرار دارد و درون طاق هلالي و سر درآن دو رشته مقرنسكاري زيبا به چشم ميخورد.
اين مقرنسها در عين سادگي در شمار نخستين مقرنس كاريهايي است كه در بناهاي ايراني بعد از اسلام ديده ميشود.بر روي بدنه آجري به بلندي سه متر از پايين و فاصله حدود دو متر از زير قاعده مخروط، دو رديف كتيبه آجري به خط كوفي ساده در ميان قابهاي آجري كه از نظر متن و كلمات عينا مانند يكديگرند نصب شده است. كتيبه مذكور با آجر ساده قرمز و در ضمن سادگي بسيار زيبا برجسته و خوانا است.
ترجمه متن كتيبه چنين است: اين كاخ شمسالمعالي است_ امير شمسالمعاليالامير_ فرنزد امير قابوس بن وشمگير به ساختن آن در طول حيات خود دستور داد به سال 397 هجري قمري.
از اين كتيبه معلوم ميشود كه بناي كنوني به نام آرامگاه ابوالمعالي قابوس بن وشمگير آل زيار شهرت دارد كه در اصل شامل ساختمان كاخ بلندي بوده كه سپس به آرامگاه پادشاه مشهور آل زيار اختصاص يافته است. برج گنبد از آجرهاي مخصوص كه اصطلاحا آجرهاي ريشهدار ناميده ميشود و با ملاط ساروج ساخته شده است.
آنچه در اين برج به شدت جالب توجه است ضد زلزله و ضد نم بودن اين برج است.
پروفسور ارتوافام پوپ در مورد اين بنا چنين نوشته است : در زير سمت شرق كوههاي البرز و در برابر صحراهاي پهناور آسيا يكي از بزرگترين شاهكارهاي معماري ايران با تمام شكوه و عظمت خود قد برافراشته است . اين بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگير مي باشد و برج آرامگاه از هر گونه آرايش مبراست . جنگنده اي با نيروي ايمان در قتال رو در روي ، پادشاهي شاعر در نبرد با ابديت ، آيا آرامگاهي چنين عظيم و مقتدر وجود دارد ؟ محمد علي قورخانچي نيز تحقيقي در مورد گنبد قابوس داشته و در كتاب نخبه سينيه خود گنبد قابوس را در نيم فرسخي خرابه هاي شهر جرجان دانسته و نظيري را براي اين گنبد در ايران زمين موجود ندانسته است در معماري سنتي ايران به چنين بناهاي عظيم و كشيده اي كه ( ميل نيز ناميده مي شوند ) در طول راهها براي راهنمايي و تعيين مسير كاروان ها احداث مي شده زياد بر مي خوريم ولي هيچكدام آنها به پاي عظمت گنبد قابوس نمي رسند .
مشخصات بنا : گنبد قابوس شامل دو قسمت است :
1- پي يا پاي بست بنا و بدنه
2- گنبد مخروطي
پي سازي بنا از زمين سفت شروع و تا ارتفاع حدود 15 متري با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است . درون پاي بست سردابي وجود داشته كه پا كار طاق آن هنوز بر جاي است ولي بر اثر كاوش هاي پياپي كاوشگران كه در پي گنج بوده اند آثاري از كف آن بر جاي نمانده است . بدنه مدور خارجي گنبد قابوس داراي 15 ترك ( دندانه نود درجه ) مي باشد ( همانند ستاره ده پر ) اين ترك ها كه در اطراف آن و به فواصل مساوي از يكديگر قرار دارند ، از پاي بست بنا شروع و تا زير سقف گنبدي ادامه مي يابد و ميان اين ترك ها با كوهه اي آجري پر شده است ( به جز درب ورودي ) رأس اين تركه ها به اندازه يك متر و سي چهار سانتي متر از يكديگر فاصله دارند . قطر داخلي گنبد به طول نه متر و هفتاد سانتي متر و قطر آن از قاعده تركها به طول چهارده متر و شصت و شش سانتي متر و طول قطر آن از رأس تركها يا به عبارتي قطر ارباب يا پاي بست آن هفده متر و شش سانتي متر مي باشد ضخامت ميل از پائين به بالا كرنش كمي دارد و در ارتفاع 37 متري گنبد مخروطي بناي برج را تكميل مي كند . اين گنبد كه با آجرهاي مخصوص دنباله دار كفشكي ساخته شده است دو پوسته است .
گنبد دروني مانند گنبدهاي خاكي به شكل نيم تخم مرغي و از آجر معمولي است و پوسته بيروني با آجر دنباله دار ، و ارتفاع اين گنبد مخروطي 18 متر است در بدنه شرقي روزنه اي تعبيه شده كه ارتفاع آن يك متر و نود سانتي متر است عرض روزنه در قسمت بالا 73 و در وسط 75 و در پائين 80 است . در ضلع جنوبي آن يك ورودي مي باشد كه 5/1 متر عرض و 55/5 متر ارتفاع دارد . در درون طاق هلالي سر در آن ، مقرنسي است كه به نظر مي رسد در مراحل نخستين پيشرفت اين نوع تزئينات معماري و گچ بري است . شايد اين مقرنس ساده و در عين حال زيبا از اولين نمونه هاي مقرنس سازي در بناهاي اسلامي مي باشد كه به تدريج تكميل شده است دكتر ويلسن آمريكايي نماينده دانشگاه پنسيلواني نيز در بازديد و تحقيقاتي كه از اين بنا داشته راجع به اين مقرنس ها چنين نوشته است :
بالاي در ، داخل هلال مدخل گيلوئي مقرنسي است كه در مراحل اوليه ترقي مي باشد و اين يكي از نمونه هاي تزئيني است از اصول يك معماري كه بعد اهميت پيدا كرده است ? در رديف كتيبه صوفي به صورت كمربند وار بدنه را آرايش كرده است كه يك رديف آن در 8 متري پاي آن و ديگري بالا در زير گنبد مخروطي قرار دارند نوع نوشته كوفي كتيبه ها ساده و آجري است حروف آن آرايش ندارند . برجسته و خوانا مي باشد و حاشيه دور آنها قاب مستطيلي شكلي است از آجر .
متن كتيبه ها چنين است :
1- بسم الله الرحمن الرحيم بنام خداوند بخشيده مهربان
2- هذ القصر المعالي اين است كاخ عالي
3- الاصير شمس المعالي امير شمس معالي
4- الاصير ابن الاصير امير سپر امير
5- قابوس ابن وشمگير قابوس فرزند وشمگير
6- امر به نبائه في حياتي فرمان داد به بناي آن در زندگي خويش
7- سنه سبع و تمسين و ثلثماته قمريه سال سيصد و نود و هفت قمري
8- و سنه خمس و سيعين و ثلثماته سال سيصد و هفتاد و پنج شمسي
اين برج در طي عمر خود سه بار تعمير ومرمت شد آخرين بار نيز در سال 1349 تعمير اساسي آن انجام گرفت بطوري كه اين شاهكار معماري اسلامي كه با شكوه كمترين ابنيه قرن چهارم هجري است حفظ و مصون گشت . مصالح بكار رفته در اين بنا ملات ساروج و آجر است اين بنا تماماً از آجرهاي پخته قرمز ساخته شده است آجرهاي سخت اين بنا بدليل عوامل جوي بمرور به رنگ برنزي در آمده است در نحوة اجراي اين ساختمان بدليل نبودن امكانات و تكنولوژي پيشرفته به جاي چوب بست از كوبه و متراكم كردن خاك به دور نما بصورت مارپيچ و پله اي تا انتهاي آن استفاده شده است كه بعد از اتمام بنا خاكها را بصورت تپه در اطراف بنا پخش نموده اند .
شمس المعالي قابوس ابنوشمگير
قابوس ابن وشمگير، مشهورترين پادشاه آل زيار است كه به گفته ياقوت حموي هم جنگجويي بيهمتا و هم اديبي فاضل بود.
شمسالمعالي خود مردي فاضل، هنرپرور، خطاط و نويسندهاي زيردست و متفكر بوده است و به زبان فارسي و عربي مطلب نگاشته و دربار وي محل تجمع علما و دانشمندان بوده به طوري كه ابوريحان بيروني كتاب معروف خود آثار الباقيه را به سال 390 ه.ق به نام او تاليف كرده است. در عين حال متون تاريخي نيز او را مردي تندخو، بيرحم و سياستمداري افراطي معرفي كردهاند. برج عظيم شهر گنبد قابوس در سال 1316 هجري برگرفته از نام اين حكمران است.
افسانهاي هست كه ميگويد پيكر بيجان ابوالمعالي در تابوت بلورين جاي داشت و از درون برج آويخته بود و هر بامداد فروغ خورشيد از روزنه گنبد بدان ميتابيده است اين افسانه همان جوهر فرار و انديشه بنيادين معماريست.