مهندسی مکانیک گرایش جامدات باید چه مهارت هایی کسب کند

[bigbang]

سلام این بخش به مهندسی مکانیک گرایش جامدات اختصاص داده شده ، این که باید برای موفقیت در این گرایش چه میزان تلاش کرد
و در چه زمینه ای ، چه مهارت هایی باید داشت ، و به چه نرم افزارهایی باید مسلط بود ، همه اینها یک صورت مسئله مهم هست
البته من خودم صاحب نظر نیستم ، ولی سعی میکنم نظر اساتید اهل فن استفاده کنم این تالار برای بازدید بیشتر تاسیس نشده و فقط به مهندسان مکانیک گرایش جامدات اختصاص دارد

[bigbang]

خوب بزارید اولین پست رو بی مقدمه و عریضه نویسی شروع کنم من وقتی لیسانسم رو تموم کردم هیچ ایده ای نداشتم دارم چی رو پاس میکنم و اصلاً بعدش میخوام چه کاره بشم ! این اشتباه هست ، اولین توصیه من به اونهایی که همین الان شاغل به تحصیل در رشته مهندسی مکانیک هستند این هست ، که حتماً ، حتماً هر کجا که محیط آموزشی عملی براشون فراهم هست از فنی حرفه ای گرفته تا فامیل و آشنا و دوست برن بیرون و دنبالش رو بگیرن تا از قافله عقب نمونن تا بعد از 4 سال لیسانس گرفتن تازه به این فکر کنن که چه مهارت هایی باید در واقع کسب میکردند !
و چه آمادگی ها باید میداشتند ؟ فرصت های شغلی ایده آل برای آدمهای بهتر هست و کاربلد تر هست ، مخصوصاً در گرایش مکانیک چون این جا دیگه صحبت پارتی بازی نیست و باید کار بلد باشید و اگر کار بلد نباشید به مشکل برمیخورید و کار مجموعه ای که در حال فعالیت هست رو زمین میمونه ، پس باید دقت کنید این جا چه پارتی داشته باشید چه نداشته باشید اولین فاکتور بسیار مهم بلد بودن کار هست ×!
بعد از اون فاکتور های دیگه هست ، حسن تحصیل در حین کار یا آموزش عملی این هست که آدم با خودش رو راست میشه و ذهنش رو از اون حالت کاغذی میاره بیرون و با واقعیات جامعه و بازار کار خودش رو وفق میده و از همون آغاز تحصیل یک راهی رو برای آینده خودش انتخاب میکنه
ببینید ما در ایران زندگی میکنیم و فرصت های شغلی محدود هست ، و اونطور که شاید ما دوست داشته باشیم نیست ولی خوب اگر لااقل میخوایم در زمینه رشته خودمون فعالیت کنیم باید حداقل مهارت های حضور در اون محیط ها رو بدست بیاریم
به عنوان مثال هم برای یک مهندس مکانیک ساخت و تولید و هم برای یک طراحی جامدات واجب هست که به یک نرم افزار طراحی قطعات مسلط باشه
واقعاً مسلط باشه ، و تنها راه تسلط به یک نرم افزار هم زیاد کار کردن باهاش هست
هر چی بیشتر با یک نرم افزار کار بیشتر بهش تسلط پیدا میکنی
من خودم نرم افزار کتیا یا سالید رو پیشنهاد میدم البته من خودم از کتیا استفاده میکنم ولی مهم نیست ، فرقی نداره هر کی استفاده ی خودش رو از نرم افزار داره
مهم این هست که چطور از نرم افزار استفاده میکنید
من خودم یک پست جامع به زودی در مورد کتیا میزنم ، تمرین های کتیا رو هم در سایت قرار میدم ، این جزو واجبات هست که کار با نرم افزار طراحی قطعات رو در سطح بالا یاد بگیرید ، چرا ؟ چون اگر بلد نباشید قطعه مدل کنید ، با لنگه کفش از همون جایی که حضور پیدا کردید بیرونتون میکنند !
دومین فاکتور برای یک مهندس مکانیک ساختی و طراحی آچار به دست بودن و با روغن و گریس ابزار سر و کار داشتن هست ممکن هست بپرسید چه ربطی داره ؟ الان خدمت شما عرض میکنم همین امروز صبح که دارم این متن رو برای شما یادداشت میکنم
بودم پشت دستگاه ، و ارورهای مختلفی از دستگاه دریافت کردم بعضی ارور ها رو از قبل دیده بودم الکی بود با یک ریست و رفرنس مشکل حل میشد ، اما امروز 3 نظام رو بچه های دیروز طوری تنظیم کرده بودند که قطعه مثلاً با قطر 80 رو دستگاه سوار نمیشد
مهندسمون گفت برو آچار آلن رو بیار 3 نظام رو تنظیم کن ! ( آچار کشی ) من و میگی ؟ بعد بهم سریع یک مطالبی گفت گفت این دستور رو بزن 3 نظام رو قفل کن ببر درجش رو بالا اینو اونجوری کن اینو اینجوری کن .................. فهمیدی ؟ میگ میگ پیشتشوووووووووووووو ! رفت ! من 3 نظام .... 3 نظام من ..... حالا چی کار کنم ؟ شروع به باز کردن پیچ ها کردم با یک بدبختی هر 3 تا رو 15 دندانه تنظیم کردم 7 صبح رفته بودمها آدم صبحم ، تازه یک دستور رو هم باید اجرا میکردم 3 نظام قفل شه راحت کارم رو انجام بدم= spos کنم که 3 تا دستور بود یکی تو 45 درجه یکی تو 180 یکی دیگه هم 300 بعد سوال هم کنی طرف ضایعت میکنه !
درجه ها رو هم خودم پیدا کردم ، حالا درجه ها تنظیم همه چی درست ، قطعه هم جا میشه میخوام قطعه رو بزارم ، یک دستور chuck close گیره باز نمیشه قطعه رو بر دارم ! دوبار من تنظیم کردم همین کار رو تکرار کردم تا این که مهندسه خودش اومد چک کنه رفت پشت دستگاه سنسور دستگاه مشکل داشت تشخیص نمیداد گیره بسته هست یا باز هست پدر من در اومد
یعنی همش من بودم و آچار آلن ، ولی الان تجربه کسب کردم ، یا مثلاً یک دستگاه دیگه بود هیدرولیکش ایراد داشت دستگاه کلت گیرش کار نمیکرد ظاهراً نشتی روغن داشت از من کمک خواست من هم رفتم کمکش کنم یاد گرفتم چطور باید مثلاً فلان کار رو انجام کدوم شیلنگ رو باید دست زد ، کجا رو باید تنظیم کرد
اینها رو نمیشه تو کتاب پیدا کرد ! ببین دیدین این کتاب ها رو میان در مورد مثلاً چگونه ماشین تعمیر کنیم مطلب نوشتن ؟
آیا شما میتونید حالا ماشین تعمیر کنید ؟ آیا مثلاً کار با cnc رو تو کتاب میشه یاد گرفت ؟ یا قطعه زنی و ماشین کاری و قالب سازی ؟
نمیشه ؟ میدونی چرا ؟ به خاطر این که همیشه یک اتفاق غیر قابل پیش بینی میفته ! همیشه همینطوری هست ها . دقت کن نمیگم شاید میگم حتماً ! حتماً یک اتفاق غیر قابل پیش بینی میفته ، تا پای دستگاه نباشی تا تجربه نکنی تا راه حل خودت انجام ندی یاد نمیگیری ، بعد مطمئن باشید اونی که تو کارخونه یا مجموعه صنعتی هست ، حتماً به سر و وضع شما دقت میکنه
حتماً به مهارت شما دقت میکنه ، حتی وقتی میخواید گیره ببندید ! حتی وقتی میخواید قطعه ببندید دقیقاً شما رو وارسی میکنه تو همون نیم ساعت اول متوجه میشه شما چند چند هستید ، به خودتون زحمت ندین ، هر چقدر هم که بازیگر باشید ، هر چقدر هم که ادعاتون باشه در مقابل 25 سال سابقه کار در مقابل 30 سال سابقه کار هیچ کاری نمیتونید بکنید مثل موم تو دست طرف نرم میشید هر چی تو مشتتون دارید وا میشه ، اگر بلد باشید خود طرف متوجه میشه اگر بلد نباشید هم متوجه میشه
هیچوقت سر آدمهای فنی رو تو مسائلی که براش عرق ریختن و تجربه کسب کردن نمیشه کلاه گذاشت چون واقعاً پدر آدم در میاد تا یاد بگیره ولی وقتی یاد گرفتی دیگه یاد گرفتی
خوب من امروز یک کار ساده انجام دادم تا 10 ، 11 طول کشید ؟ چرا ؟ چون بلد نبودم ،اگر بلد بودم اینقدر طول میکشید ؟ قطعاً نه !
امروز قرار بودم یک سایکل بدم به دستگاه تست کنم ، وقت نکردم
اگر بیکار هستید سریع یک محیط برای کار و آچارکشی برای خودتون پیدا کنید سریع برید هر جایی که میتونید دستتون رو بند کنید
اصلاً خودتون رو محدود به دانشگاه نکنید ، هر ثانیه ای که از کار عملی فاصله میگیرید ، بیشتر ضرر میکنید
من خودم با یکی از اعضای فروم گفتگو دارم که تو بازار کار هست اون بازاری که مربوط به رشته ما هست
قسمتی از گفتگوی خودم رو باهاش میگذارم

به عنوان یک مهندس مکانیک جامدات چه توصیه ای به افرادی که در حال تحصیل هستند میکنید ؟ (یعنی هنگام تحصیل باید چه کار فوق برنامه ی دیگه ای انجام بدند و کدوم مهارت خودشون رو افزایش بدند و پیشنهاد شما تمرکز بیشتر رو کدوم درسها هست ؟ )

دانشجو اسمش روشه مخصوصا رشته هاي مهندسي كه نياز به كار عملياتي نيز دارند. واحدهاي كارگاهي دانشگاه فقط آشنايي با ماشين آلاته زياد كاربردي نيست ، شما سعي كنيد با شركتهاي صنعتي علي الخصوص قطعه سازي ارتباط برقرار كنيد. بيشترين تمركز شما روي درسهاي نقشه كشي ، برق صنعتي ، ترموديناميك ، ارتعاشات ، ديناميك ، شيمي و زبان.


فضای کسب و کار چقدر با اون چه که در قبل تصور میکردید متفاوت هست ؟ و این تفاوت ها در چی بوده و هست ؟
من چون در در زمان تحصيل شاغل هم بودم تفاوتي زيادي رو احساس نكردم. ولي واقعيت اينه كه تفاوت بسيار زياده ، اگر از همين حالا با شركتها و كارگاههايي كه قبلا متذكر شدم ارتباط بگيريد مشكلي پيش نخواهد آمد

از نظر شما در ایران برای یک مهندس طراحی جامدات امکان کار تخصصی در زمینه رشته خودش هست ( منظورم خود اشتغالی هست ) مثلاً یک دفتر مهندسی بزنه میتونه در چه زمینه ای فعالیت کنه ؟

بله فراوان ، مثل دفاتر خدمات صنعتي در زمينه هاي نصب و راه اندازي و تعميرات و سرويس و نگهداري ماشين آلات صنعتي مانند تراشها، فرزها، پرسها، فرمينگها ، كوره هاو.... البته با همكاري مهندسين الكترونيك و IT.

حداقل امکانات برای تاسیس یک شرکت مهندسی در زمینه مهندسی مکانیک چی هست ؟

براي فعاليتهايي كه اسم بردم ، بيشتر سرمايه لازمه ، بعدشم به نوع فعاليت بستگي داره كه تجهيزات تهيه شود، حداقل 100000000 تومان بجز مكان.

ریسک های شغلی ممکنه چقدر هزینه بر باشه ؟ آیا بیمه تقبل میکنه این هزینه رو ؟ مثلاً اگر یک خسارتی یا اشتباهی در محاسبات رخ بده ؟

چون پروژه ها متفاوته معمولا بايستي براي هر مورد با توجه به ارزش پروژه اونو بيمه كني ، بله بيمه ها قبول ميكنن.

فضای کسب و کار چطور هست ؟ آیا از همون روز اول اونطور که زیاد شنیدیم اونهایی که تازه کار هستند رو مسخره میکنند ؟

اگه خاكي باشي و ادا و اطوار مهندسي در نياري در قشر كارگر مسخره نميكنن، در هم صنف خودت هم كه معمولا اين كارو نميكنن ، نترس.

مدرکهای غیر دانشگاهی مثلاً مدرک کتیا یا مدرک فنی و حرفه ای یا مدرک مثلاً مجتمع فنی اینها چطور هست آیا ملاک مهمی در رزومه کاری هست ؟
گه كسي اين مدارك رو داشته باشه نشون دهنده آشنا با فضاي كاري هست بي تاثير نخواهد بود.
مدرک چقدر مهم هست تو شرکتهای مهندسی ؟ یا شرکتهای دولتی (مثلاً فرق لیسانس و فوق لیسانس ؟ )
الحق و الانصاف امروز مدرك مهمه ولي اگه تخصص به اندازه مدرك نداشته باشي فضا طوريست كه خودت نميتوني دوام بياري و در شركتها و موسسات دولتي هرچه مدرك بالاتر باشه رتبه و جايگاه شغلي بالاتر و البته حقوق بيشتر و امتيازات رفاهي بيشتر.
یادم میاد اولین باری که تو کارگاه اتومکانیک بود داشتم موتور پژو رو میبستم دستم خون اومد چقدر اون لحظه واقعاً حس کردم اُمل هستم ! واقعاً حس بدی هست ، که تجربه نداشته باشی بعد ببینی یک بچه مکانیک بهتر از تو آچار کشی انجام میده
دانشگاه های ما تئوری هستند بدرد کار نمیخورن ، کار یاد نمیدن ، یاد میدن شما پست میز بنشینید ، بقیه اش دیگه اهمیتی نداره
خلاصه کنم ، باید اعصابتون بهم بریزه تا کار با دست انجام ندی و واقعاً مهارت نداشته باشی هیچ شخصی از شما حرف شنوی نداره

من خودم میگم مثلاً مهندس مکانیک دیگه باید تراش و فرز دستی و cnc رو مسلط باشه ، به عنوان کار عملی یا محض احتیاط دوره ی برق صنعتی رو سپری کرده باشه ، تا وارد بشه به همه چیز ، وقتی تو این محیط ها رفتی میدونی داری درس میخونی کدوم بخش هاش مهم هست ، کدوم بخش هاش مهم نیست ، بعد مطالب کتاب برات خودش ترجمه میشه
مثل مقاومتی که ما خوندیم نیست که سریع یک کرنش پیچشی گفتند وقتی رفتی یک آزمایشگاه تست مقاومت قطعه رو رنگ آمیزی کردن بهت قشنگ خطوط رو نشون دادن ، اون موقع تو هستی که باید به جانسون مقاومت درس بدی !
جوگیر نشم ! به هر حال گفتم این پست مقدمه ای هست برای پستهای بعدی که بیشتر به مشاغل و مهارتهای مربوط به این گرایش میپردازه

[bigbang]

این رو هم از یک جای دیگه گرفتم »:
با سلام خدمت همه برادران عزیزم
نمیدونم شما دانشجو هستید یا فارغ التحصیل و یا حتی پشت کنکوری ، ولی من یک مهندس مکانیک هستم که حدود 4 ساله مدرک گرفتم
بذارید اینطور بهتون بگم که یک مهندس مکانیک با یک حسابدار فرق داره ، قرار نیست همیشه پشت میز بشینید و قرار هم نیست که همیشه دستاش تو گریس و روغن باشه. شما به عنوان یک مهندس باید (بسته به محیط کاری و منسبتون) گاهی طراحی کنید ، گاهی مدیریت کنید ، گزارش برای رییستون بنویسید ، گاهی به کارگرهای زیر دستتون کار یاد بدین ، بهشون دستور بدین و از کارهاشون ایراد در بیارین و گاهی هم خودتون آچار بدست بشین
در واقع اگر شما طراح خوبی باشید و با کارگر جماعت کار نداشته باشید ،فقط و فقط مدرکتون کفایت میکنه و میشینید پشت میزتون ، ولی آیا واقعا اینطوره ؟؟؟
به نظر من نه
بذارید یک نمونه از خودم بگم
من مدیر فنی یک کارخونه نسبتا بزرگ هستم . دیروز صبح (4شنبه 17آبان) به کارگرهای واحد تعمیرات ، برنامه تعمیرات جرثقیل های واحد فرآوری رو دادم که یکیش جرثقیل دروازه ای و 2 تاش سقفی هستن. اونا رفتن و من ساعت 3 رفتم به کارشون سر بزنم. دیدم واستادن و همدیگرو نگاه میکنن. علت رو جویا شدم ، گفتن وینچ گیر کرده و ما نمیتونیم کاری بکنیم
برگشتم اتاقم و لباس عوض کردم و برگشتم. رفتم بالا ، ارتفاع 14 متری . و تا ساعت 5 کار رو تموم کردم و اومدم پایین. سرتا پام گریس بود و سیاهی . یک حسابدار یا یک مهنس عمران هم از این کارا میکنه ؟
منظورم از گفتن این حرفا اینه که یک مهندس مکانیک خوب باید کاربلد باشه. "نه" تو کارش نباشه. به وقتش همه کار بکنه من هم موافقم که شما یک مهندس هستید یا خواهید شد و کارگر نیستید ، ولی گاهی باید کار یک کارگر رو بکنید و البته بیشتر مواقع هم یک مهندس باشید و مدیریت کنید.
رفته بودیم ایتالیا برای بازدید از یک کارخونه ، من اونجا به این نتیجه رسیدم . اونجا مهندسا به وقتش اپراتور و تکنسین و کارگر میشدن و به وقتش مهندس. اصلا براشون عیب و عار نبود که دستاشون سیاه بشه
من هم اون رویه رو پیش گرفتم و الان تو محل کارم همه میدونن که کار بلدم و به وقتش اگه لازم بشه کت و شلوارمو میکنم و لباس کار میپوشم. اگر اینطور نباشی کارگرهای زیر دستت قبولت نخواهند داشت و به چشم یک مهندس سوسول بهت نگاه خواهند کرد
این تجربه من بود که بهتون گفتم. ممکنه توی کارخونه های دیگه اینطور نباشه ولی خیلی جاها همینه
عزیزان ، خلاصه اینکه مهندسی مکانیک بهترین رشته روی زمینه و در عین حال گاهی سخت ترین هم هست و آدم رو تا حد یک کارگر هم میاره پایین

[bigbang]

سال 86 من در کارخانه ایران ترانسفو بودم و در سالن ابزارسازی کار میکردم
یک مهندسی بود به اسم ... که تازه اومده بود. یک روز همین مهندس با نقشه یک قالب پرس اومد پیش من و گفت این رو برای سالن آهنگری بسازید. من هم گفتم چشم. نقشه رو گرفتم و دادم به اوستا کار که ببره واسه ساخت. ولی اوستا کار رفت و بعد 5 دقیقه برگشت. گفت مهندس این نقشه غلطه ؟ گفتم کجاش؟ گفت محصولی که میندازه بیرون از فلان جا جر می خوره. گفتم خوب بادخور بهش بده. گفت نمیشه. آخر سر گفتم خوب حالا نقشه ای که دادن و ما باید بشازیم. دقیقا همینو بشاز و بده بره
همون لحظه زنگ زدم به این مهندس ... و گفتم نقشتون ایراد داره و قطعه درست ازش بیرون نمیاد و غیره . با اعتماد به نفسی که داشت بهم گفت شما کاریت نباشه و لطفا طبق نقشه بسازیدش. من دقیق طراحی کردم.شما ساخت و تولیدیا از طراحی ما ایراد در میارین ؟!!
گفتم اولا من مهندس مکانیک گرایش طراحی هستم و خودم کتیارو تدریس میکنم و ... . بعدشم گفتم شاید اشتباهتون رو بهتون گوشزد کنم تا مرتفعش کنید. حالا که گوش شنوا ندارید دیگه خود دانید
4 روز بعد قالب رو برای واحدشون فرستادم. تو اون سالن قطعات پرس دست پیمانکار بود. اونم نامردی نکرده بود و در حالی که میدیده قطعه بد در میاد با این حال ازش 800 تا زده بود. مهندس ... به خاطر اشتباهش تو طراحی از اون سالن به سالن تعمیرات تبعید شد و من هم به خاطر ساخت سفارشی که میدونستم کار نمیده توبیخ شفاهی شدم
می خوام بگم درسته مهندسی علم میخواد و کارش ذهنی و از این جور حرفا ولی تا وقتی ندونه از علمش به چه شکلی استفاده کنه و از امکاناتی که دور و برشه چطور بهره برداری کنه علمش به دردش نمیخوره
بارها و بارها شده که محاسباتی رو روی کاغذ و در کامپیوتر دقیق دقیق در آوردم ولی به دلیل شرایط کارگاهی و عملی و تفاوت های فاحش تئوری با عملی (حداقل در کشور ما) حاصل کار چیز دیگه ای از آب دراومده
یک مهندس باید با این شرایط آسنا باشه