بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-16-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید درمان با سینما

فيلم هايي همچون «روز موش خرما» ديگر تقريباً در كتابخانه فيلم درماني استاندارد شده اند. «پتي نولان» مي گويد: «ما مي توانيم روزها و هفته ها و سال ها را به گونه يي تكراري و يكنواخت سپري سازيم يا اينكه به گونه يي قاطع در راستاي پديد آوردن يك دگرگوني بزرگ در زندگي روزمره و انجام كارهايي متفاوت حركت كنيم.»
فيلم «مردمان معمولي» كه در آن پسري نوجوان با احساس گناه دست و پنجه نرم مي كند و پس از مرگ برادرش، دست به كوشش هاي نافرجام براي خودكشي مي زند، نگاه عاطفي ژرفي را به خانواده هايي كه با مرگ و از دست رفتن اعضايشان روبه رو بوده اند، برمي انگيزد.
«پتي نولان» مي گويد: «فيلم «جادوگر اوز» به گونه يي ژرف بر او به عنوان يك كودك اثر گذاشت. او به مرد حلبي آبادي كه نشان از پدر الكلي اش داشت، نزديك شد. پدري كه نمي انديشيد دلي براي نشان دادن عشق دارد.»پتي نولان مي گويد: «من همواره شيفته پيوستن به مرداني همچون مرد حلبي آبادي بودم تا به درون دل آنها دست يابم و كنجكاوي كنم. به عنوان يك دختر كوچك بر من در جايگاه يك راه اميدبخش اثر گذاشت.»
برژيت ولز، يك زوج درمانگر و خانواده درمانگر در اوكلند است كه «گروه سينمادرماني» را به پيش برده است. او تماشاي فيلم هاي سينمايي را به عنوان تكليف خانگي براي اعضاي گروه درماني قرار مي دهد تا در جلسه هاي «گروه درماني سينمابنياد» خود، روان درماني گروه را بر پايه رخدادها و نماهاي فيلم انجام دهد.
برخي درمانگران استوارانه چنين مي انديشند كه فيلم ها به آساني امكان رهايي هيجاني سالم را براي همگان پديد مي آورند. ولز به پژوهش هاي پزشكي اشاره مي كند كه نشان مي دهند خنديدن مي تواند توان سامانه ايمني بدن را افزايش بخشيده و اندازه هورمون هاي استرس را كاهش دهد. در حالي كه گريه و مويه كردن پيام رسان هاي لئوسين - انكفالين را آزاد مي كند كه بهبود و تسكين دهنده درد هستند. گريه اندازه پرولاكتين را نيز افزايش مي دهد كه هورموني است كه طي استرس آزاد مي شود و افزايش آن سبب پديد آمدن مشكلات و اختلالات جنسي و زناشويي مي شود. پس پيدا و هويداست كه آدمي تا اندازه ممكن بايد از گريه بگريزد و به خنده و خوشي و شادماني رو آورد.
شايد اين پيام پاياني فيلم نوستالژيك «فاني و الكساندر» برگمان نيز باشد: پاياني كه با جشن و شادماني خانوادگي پس از پشت سر گذاشتن رنج ها و دردها صورت مي گيرد. اين فيلم مي تواند براي همه كساني كه در دوره يي كوتاه و گذرا يا طولاني و چندساله درگير و گرفتار رخدادهاي ناگوار هستند، نويدبخش اين واقعيت بارها آزموده باشد كه: «پايان شب سيه، سپيد است.» هرچند رخدادهاي فيلم به ظاهر بيش از اندازه وابسته و پيوسته به فضا و فرهنگ سوئد و اروپاي قطبي - شمال غربي است، اما در كار باليني فيلم درماني من، تماشاي اين فيلم براي دردمندان ايراني بسيار سودمند و اثرگذار بوده است. اميدواري و خستگي ناپذيري گوهر سترگ و يگانه يي است كه آدمي را در برابر دشوارترين و ناگوارترين رخدادها پاسداري كرده و زنده نگاه مي دارد. به باور من، فيلم ماندگار و آموزنده «فاني و الكساندر» يكي از بهترين فيلم ها براي فيلم درماني دردمندان و گرفتاران است.

آيا هنگام آن فرا نرسيده است كه چنين پژوهش هاي پزشكي مد نظر مديران بخش سريال و سرگرمي صدا و سيماي ما ايرانيان قرار گيرد و اين سريال هاي پراشك و ناله و گريه و مويه به نمايش ها و سريال هاي شاد و خنده آفرين دگرگون شود. جاي افسوس و شگفتي فراوان دارد كه برخي در اجتماع ما خنده و خوشي را مايه ابتذال و از دست رفتن شايستگي و كمال آدميان دانسته و گريه و اندوه را سرچشمه رشد و سازندگي و بالندگي مي شناسانند،
اي كاش روانپزشكان و روانشناسان در پژوهش هايي نقش ويرانگر رواني - اجتماعي پخش سريال هاي گريه و اندوه برانگيز را آشكارا نشان مي دادند و البته اين همه در حالي است كه طرحواره جمعي كهن ما ايرانيان در قد و قواره ضرب المثل در پيش چشم و ذهن مان است كه «خنده بر هر درد بي درمان دواست»،
آيا در آستانه پايان دهه نخست هزاره سوم، هنوز هنگام دگرگوني پندارها و كردارهايمان فرا نرسيده است؟
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:36 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها