نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 11-04-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفي
تو اون شب اومدي دنيا ، آدم برفي
شبي كه عمرش از هر شب دراز تر بود
به او شب ما مي گيم ، يلدا ، آدم برفي

يه جورايي من و تو عين هم هستيم
توام تنها ، منم تنها ، آدم برفي
من عاشق بودم و خواستم پناهم شي
توام عاشق بودي اما ، آدم برفي
همه انگار پي اونن كه كم دارن

تو بودي عاشق گرما ، آدم برفي
منم از عشقم و اسمش واست گفتم
نوشتم با دسام زيبا ، آدم برفي
تو خنديدي و گفتي ، قلبت از يخ نيست
تو عاشق بودي عين ما ، آدم برفي

تو گفتي كه براش مي ميري و مردي
آره مردي همون فردا ، آدم برفي
ديگه يخ سمبل قلباي سنگي نيست
سفيدي داشتي و سرما ، آدم برفي
تو آفتاب و مي خواستي تا دراومد اون

واسش مردي ، چه قدر زيبا ، آدم برفي
نمي ساختم تو رو اي كاش واسه بازي
تو يه پروانه اي حالا ، آدم برفي
چه آروم آب شدي ، بي سر و صدا رفتي

بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفي
كسي راز تو رو هرگز نمي فهمه
چه قدر عاشق ، چه قدر رسوا ، آدم برفي
من اما با اجازت مي نويسم كه

تو روحت رفته به دريا ، آدم برفي
تو روحت هر سحر خورشيد و مي بينه
مي بينيش از همون بالا ، آدم برفي
ببخشيد كه واسه بازي تو را ساختم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید