بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-14-2010
abadani آواتار ها
abadani abadani آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Apr 2009
نوشته ها: 1,022
سپاسها: : 0

13 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
abadani به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بسیار عالی بود یک نکته اضافه کنم و آن اینکه متن حسنک وزیر در تاریخ بیهقی تدوین شده توسط مرحوم ابوالفضل بیهقی در قرن ششم از جمله زیباترین و به یادماندنی ترین متون ادب فارسی می باشد "فصلی خواهم نبشت در ابتدای این حال بردار کردن این مرد پس به سر قصه خواهم شد. امروز که من این قصه آغاز می کنم از این قوم که سخن خواهم راند یک دو تن زنده اند به گوشه ای افتاده و خواجه بوسهل چند سال است تا گذشته است و به کیفر آنچه از وی رفت گرفتار... و اگر کرد دید و چشید..." و خود ابوالفضل بیهقی در اثنای داستان شعر بالا از رودکی را آورده که به زیبایی و اثر گذاری واقعه نگاریش لطفی دیگر بخشیده. به هر تقدیر داستان مفصل بردار کردن این مرد در کتاب گرانقدر تاریخ بیهقی آمده و از آنجا که متفقا بیهقی را مورخی منصف می دانند رجوع به آن هم از جهت لذت یابی ادبی از متن بینهایت زیبای آن و هم از جنس آشنا شدن با بخشی از تاریخ این آب و خاک مظلوم و همواره مجروح مفید است. از ساقی عزیز و فرهیخته و سخن شناس هم تشکر می کنم به سهم خود و هم از ایشان خواهش می کنم در صورت دسترسی به تذکرة الاولیای عطار متن حلاج را هم در یکی از پستهایشان مرحمت نموده بگذارند که به تعبیری از این جنس است و موجب اخلاص بیشتر به حضرتشان
یا علی مدد

ویرایش توسط abadani : 02-14-2010 در ساعت 11:50 AM
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-14-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadani نمایش پست ها
بسیار عالی بود یک نکته اضافه کنم و آن اینکه متن حسنک وزیر در تاریخ بیهقی تدوین شده توسط مرحوم ابوالفضل بیهقی در قرن ششم از جمله زیباترین و به یادماندنی ترین متون ادب فارسی می باشد "فصلی خواهم نبشت در ابتدای این حال بردار کردن این مرد پس به سر قصه خواهم شد. امروز که من این قصه آغاز می کنم از این قوم که سخن خواهم راند یک دو تن زنده اند به گوشه ای افتاده و خواجه بوسهل چند سال است تا گذشته است و به کیفر آنچه از وی رفت گرفتار... و اگر کرد دید و چشید..." و خود ابوالفضل بیهقی در اثنای داستان شعر بالا از رودکی را آورده که به زیبایی و اثر گذاری واقعه نگاریش لطفی دیگر بخشیده. به هر تقدیر داستان مفصل بردار کردن این مرد در کتاب گرانقدر تاریخ بیهقی آمده و از آنجا که متفقا بیهقی را مورخی منصف می دانند رجوع به آن هم از جهت لذت یابی ادبی از متن بینهایت زیبای آن و هم از جنس آشنا شدن با بخشی از تاریخ این آب و خاک مظلوم و همواره مجروح مفید است. از ساقی عزیز و فرهیخته و سخن شناس هم تشکر می کنم به سهم خود و هم از ایشان خواهش می کنم در صورت دسترسی به تذکرة الاولیای عطار متن حلاج را هم در یکی از پستهایشان مرحمت نموده بگذارند که به تعبیری از این جنس است و موجب اخلاص بیشتر به حضرتشان
یا علی مدد
آباداني جان ..منصور حلاج چه وجه اشتراكي با حسنك وزير داره ؟!
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها