بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فرش دستبافت خدا!




فرش دستبافت خدا!

تفسیرآیه شریفه:

الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(البقرة/22)
آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [= جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

در زبان عربی به هر یک از زن و مرد "فراش" گفته می شود. از اینرو اگر کسی ازدواج مجدد کند می گویند: تجدید فراش کرد. و فراش به معنای بستر است، و از آنجا که زن و مرد باید بستر راحت و آسایش و آسودگی یکدیگر را فراهم کنند به هر یک از آن دو "فراش" گفته می شود.
و یادمان باشد که بستر همیشه افتاده است. پس مرد و زن نیز نسبت به یکدیگر باید افتاده و خاشع باشند.
دیگر آنکه بستر راحت نه باید خیلی نرم و نه خیلی سخت باشد. مرد و زن نیز در زندگی باید متعادل باشند درست مثل زمین که نه چنان نرم است که تا زانو در آن فرو روی و نه چنان سخت و خشن که کلنگ در آن فرو نرود. البته چنین زمین هایی برای زندگی و کشت سودمندند و ارزش دارند. اما زمین های نرم مثل حاشیه ی دریا و یا سخت مثل سنگلاخ ها ارزش چندانی نداشته زیرا قابل سکونت و کشت نیستند.
حال خداوند در این آیه ی کریمه می فرماید: الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الاَرضَ فِرَاشاً
یعنی: پروردگار شما همان کسی است که زمین را بستر آرامش شما قرار داده است.
و کسی که بداند زمین در روزگاری یک پارچه آتش و سوز بوده است و اکنون خداوند از آن بستری برای آسودن قرار داده است سراپا بهجت و شور و امید می شود و با خود می گوید: خدایی که از آتش بستر می سازد، پس از من نیز که آدمی عصبی، عصبانی و پرخشم هستم، و به این سبب دیگران روز به روز از من دور و دورتر می شوند، می تواند موجودی نرم و آرام و افتاده بسازد.
آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد(1)

چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش

نانوایی ها اگر غربال نداشته باشند یک لقمه نان خوش از گلوی ما فرو نمی رود، چون لابلای آردها پر از خس و خاشاک و سنگ و کلوخ و پوسته های گندم است.
همین درخت ها و بوته ها اگر غربال طبیعی نداشتند، و آب ها را تصیفه نمی کردند، میوه ها هر بو و مزه ای داشتند جز بو و مزه ی خودشان، یعنی وقتی سیب می خوردی، مزه ی خاک می داد، و یا وقتی گلابی را بو می کردی بوی کود می داد.(2)
همین شعاع های روشن و تابان خورشید که هر روز بر ما می تابند ، اگر غربال نشود بسیار زیانبار و خطرناک خواهند بود، زیرا در کنار اشعه های بسیار مثبت، بسی اشعه های منفی و زیانبار هم قرار دارد. از اینرو خداوند لایه ای گرداگرد زمین قرار داده است که آن را لایه ی "اوزن" می نامند، کار این لایه آنست که مانع ورود اشعه های منفی به زمین می شود، مگر اینکه این لایه مثل تور غربال شکافته و پاره یا سوراخ شود.
بر همین پایه می توان گفت: زمین و آسمان چیزی شبیه خیمه و خیمه گاه هستند. یعنی محلی که خیمه را بر آن بنا می کنند. یا بقول قرآن کریم زمین همچون فراش و بستر و آسمان شبیه خیمه، اما خیمه ای چند لایه که یکی از آنها لایه ی "اوزون" می باشد، چنانکه برخی گفته اند درست مثل پیاز، پوست بر پوست و لایه بر لایه یا به تعبیر قرآن کریم طبق بر طبق است.
در زبان عربی به هر یک از زن و مرد "فراش" گفته می شود. از اینرو اگر کسی ازدواج مجدد کند می گویند: تجدید فراش کرد. و فراش به معنای بستر است، و از آنجا که زن و مرد باید بستر راحت و آسایش و آسودگی یکدیگر را فراهم کنند به هر یک از آن دو "فراش" گفته می شود.


و "بناء" در زبان عربی به معنای خیمه آمده است.
وَ السَّمَاءَ بنَاءٌ

یعنی همان پروردگاری که آسمان را خیمه ی شما قرار داد تا شما را از گزند و آسیب ها محفوظ و در امان بدارد. خیمه ای که در عین سادگی نقش هایی فراوان در زندگی بشر ایفا می کند، و تا کنون همچون معمایی سر به مهر مانده است، و کسی آنگونه که باید از راز و رمزهای نهفته در آن، آگاهی نیافته است.
چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست(3)

آسمان شو ابر شو باران ببار





باران که می بارد دانه هایی را که بر روی زمین اند و خودنمایی می کنند و طالب و دوستدار دیده شدن می باشند، سرانجام سر از فاضلاب ها و منجلاب ها در می آوردند، و دانه هایی که در زمین اند و دور از چشم دیگران بوده، و در دل خاک نشسته اند، آنها را سبز کرده و رشد داده و بالا می آورد همچنانکه در همین آیه ی کریمه می فرماید:

وَ أنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزقاً لَّکُم

پروردگار شما همان کسی است که از آسمان باران فرو می فرستد و به وسیله ی آن از دل زمین، میوه ها و محصولات فراوان جهت روزی و ارتزاق مخلوقات خود پدید می آورد.
و یادمان باشد در یک نگاه دیگر قرآن کریم شبیه باران است که فرود آمده تا از وجود کوچک و حقیر ما که چیزی شبیه همان بذرهای ناچیز است، انواع زیبایی های اخلاقی و معنوی بیرون کشد، تا سفره ای باشیم برای خلق خدا، مثل خود ابر که سفره ی باران و رحمت برای مخلوقات خداست.
آسمان شو ابر شو باران ببار(4)
پشه مرده هما را شد شریک
در روایات آمده است:
الدنیا سوق(5)
دنیا بازار است.
وی به یاد داشته باشیم که بازار مشترک نیست، بلکه صانع و سازنده ی آن یکی است، یعنی اگر زمین فرش است خدا بافته و اگر آسمان خیمه ی است، خدا ساخته، و در این آفرینش و سازندگی هیچکس یار و همراه او نبوده و نیست و هر کس کسی را و یا چیزی را در هر کاری شریک خدا سازد تو گویی پشه ای مرده را همپای هما دانسته باشد.
از اینرو در قرآن کریم می فرماید:
فَلَا تجعَلُوا لِلَّهِ أندَاداً

هیچ کس و هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهید.
وَ أنتُم تَعلَمُون

و تو خود دانی اگر عاقل و دانا باشی!
قرآن کریم شبیه باران است که فرود آمده تا از وجود کوچک و حقیر ما که چیزی شبیه همان بذرهای ناچیز است، انواع زیبایی های اخلاقی و معنوی بیرون کشد، تا سفره ای باشیم برای خلق خدا، مثل خود ابر که سفره ی باران و رحمت برای مخلوقات خداست.




____________________

1- حافظ.
2- غرب هم شبیه غربال است زیرا که انسان های سلیم و سلامت را بوسیله ابتذال خود از یکدیگر تفکیک و جدا می سازد، درست مثل روز خرمن که با ورزش باد گندم ها را جدا کرده تا پوست ها از مغزها جدا شوند.
3- مثنوی معنوی.
4- حافظ.
5- بحارالانوار، ج 46، ح 326.



تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
تنظیم: گروه دین و اندیشه_شکوری

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها