بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-10-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض ریشه نام کوروش - جستاری در ریشه‌شناسی واژه‌ی كورش

ریشه نام کوروش - جستاری در ریشه‌شناسی واژه‌ی كورش

جستاری در ریشه‌شناسی واژه‌ی كوروش (زهرا الماسی)

« منم كوروش، شاه جهان . . . . . »
شاید بهترین و آشکارترین سرآغاز را پیرامون نام این شاه بزرگ از زبان خود او می‌باید دانست. او خود را کوروش می‌نامد. متنی كه شاید بهترین سند درباره‌ی شاهی است که پیرامون سرگذشت و سرنوشت نامش سخن خواهیم گفت.
به راستی چرا این واژه، یکی از ناشناخته‌ترین نام‌هایی است که تا کنون زبانشناسی معنی آشکاری برای آن نیافته است؟!
این نام در سنگنبشته‌های پارسی باستان (میخی هخامنشی): كورو وكورَئوش، در سنگنبشته‌های بابلی (گاهنگارهای نبونئید): كوروش و در كتیبه های ایلامی نام این پادشاه را كوراش نوشته‌اند.
در زبان سرزمین‌های گوناگون نیز واژه های بیشماری از نام كوروش را می بینیم.
در زبان یونانی كورُس و كیرُس (kyros) و یا سیریوس به چَم كسی كه موی به هم بافته و پیچیده (پیچیده مو) داشته باشد و همین واژه با دوگانگی تلفظ در زبان فرانسه سیروس نام گرفته است.
در این جا بهتر است اشاره كنیم كه: «مهمترین کره‌ی آسمانی در مصر قدیم سیریوس (sirius) بود زیرا که هنگامی که این ستاره در بلندترین نقطه‌ی خود در آسمان قرار می‌گرفت، مصادف با زمان طغیان سالیانه‌ی رود نیل می‌شد. این کره گاهی به منزله‌ی الهه‌ی ایسیس و زمانی به منزله‌ی یک گاو ماده در هنر مصر ظاهر می‌گردیده است.»
آشیل (آیسیخولیوس) تراژدی‌سرای برجسته‌ی یونانی می نویسد: پارس‌ها به خورشید كوروش می گفتند و كوروش را برگرفته از واژه‌ی هور (خور) می‌داند، اگر چه این دیدگاه رنگ و بوی افسانه‌ای نیز دارد.
دیدگاه دیگر را سایس (sayce) در كتاب «the ancient empires of the east» بیان میدارد كه: كوروش به زبان انزانی به چَم چوپان است.
همچنین نام كوروش در روایات اسلامی به گونه‌های: كیرُش، كی ارش آمده و پادشاهی غیلمی (ایلامی؟) به شمار آمده است.
مورخین سده های اسلامی این نام را چنین انگاشته اند: ابوالفرج بن عبری در مختصر الدول- كورُش، ابوریحان در آثار الباقیه بنا بر مدارك غربی نیز او را كورُش می نامد. مسعودی در مروج الذهب وی را كورُش، ابو جعفر محمد بن جریر طبری در تاریخ الرسل و الملوك او را كیرُش می‌نامد و لقب سپهبد بابل را به وی می‌دهد.
ابن اثیر در تاریخ كامل خود وی را كیرُش و حمزه‌ی اصفهانی در تاریخ سنن ملوك الارض و الانبیاء وی را كوروش می‌نامد و در ادامه بیان می دارد كه: كی اردشیر را همان می دانند كه اسرائیلیان گویند بهمن است و در اخبار آنان به كوروش تعبیر شده و ما می دانیم كه حروف «واو» در برخی از گویش‌های مناطق و نواحی ایران نیز (همچو لهجه‌های جنوبی) گاهی به یاء دگرگون می‌شود، چنانكه خون را خین و دور را دیر گویند، و به همین دلیل كوروش نیز در نوشته های كهن (كی رش، كی ارش) نگاشته شده كه گونه‌های درست آن است.
اندیشه‌های قومی یهود درباره ی نام كوروش و پاژنام سامی او (ذوالقرنین):
این واژه در در تورات به گونه‌ی كورُش و یا كورِش است.
یشیعاه كوروش را به «راعی و شبان خدا و مسیح او» نام می دهد و اشاره می كند كه،
كوروش خواستِ خداوند را اجرا كند. باور قومی یهود در این باره بنا به استناد متون مقدسه‌ی خود، كوروش را ذوالقرنین پنداشته و پدید آمدن او را برابر نوید پیشین پیغمبرانشان درست و راست می‌دیدند. بر پایه‌ی آنچه تاكنون یاد كردیم، روشن است كه خواسته‌ی پرسش یهود از ذوالقرنین همان كوروش بوده است و كلمه ی (لوقرانائیم) را لقب او قرار داده است.
ابوالفتوح رازی درباره‌ی ذوالقرنین اشاره می كند: «خلاف كردند در آن كه او را چرا ذوالقرنین خواندند. بعضی گفتند برای آنكه پادشاه مردم و پارس بود و بعضی گفتند برای آنكه بر سرش مانند دو سرود بود و بعضی گفتند برای آنكه بر سر او دو گیسو بود.»
در این باره استرابون اشاره می كند كه: نام كوروش پیش از سلطنت، كلمه ی دیگری بوده و پس از مدتی آن را دگرگون ساخته است. وی بیان می كند: نام شاه در آغاز «آگراداتس» agradates بود، سپس او نام خود را برگردانیده، نام رود (كور) را كه در نزدیكی تخت جمشید (پرس‌پولیس) جاری است، جایگزین كرده است. این گفته ی استرابون درست به اندیشه نمی‌آید، زیرا دو نفر از اجداد كوروش، چنانكه بالاتر اشاره شد، همین نام را داشتند و دیگر گمان این است كه نام رود نوشته شده اسم كوروش (كر) باشد. اما درباره‌ی این که نام كوروش پیش از فرمانروایی، «آگراداتِس» بوده، باید گفت: این نام می‌تواند برنشست از واژه‌ی « آگرا » agra باشد كه در زبان های هندو اروپایی به چَم «پیش و ابتدا و جلو» است و بنابراین اگر پاره دوم واژه را (دات) فارسی بدانیم كه چَم «قانون و عدل و داد» می دهد، كلمه‌ی آگراداتس درست برابر همان كلمه‌ی پیشداد می‌شود.
همچنین می‌توانیم بگوئیم كه واژه‌ی آگراداتس به چَم فرزند نخست می‌دهد و نخستین فرزندی كه برای خانواده‌ی كامبیز به دنیا آمده، این نام را به او داده اند. هم چنان كه ما امروز فرزند نخست را (اَكبَر=بزرگتر) نام می گذاریم و این گزاره برای كودكی كه هنوز نام و نشانی ندارد و قانون و نوآوری ننهاده است، مناسب‌تر می نماید.
البته گمان دیگری هم كه وجود دارد و آن است كه این نام پیوندی از كلمه ی (آگیرا= آذر، آتش) و بخش دوم واژه (زاده، داده) بوده باشد، بدان حساب آتش مورد احترام ایرانیان بوده است. هنوز هم در اصطهبانات (صابنات) كه مولد و زادگاه كوروش بوده است، یك (ش مضموم) به دنبال هر اسم اضافه می كنند، برای نمونه می گویند: حسنش را ندیدی؟ یعنی حسین را ندیدی، كه این حرف (ش) در واژه ی كوروش هم از نوع همین اضافه است كه به زبان یونانی رسیده و همان كورو بوده وابسته به رودخانه كر.
اما آرنولد توین بی در نگرشی شگفت در مورد نام پادشاه ایران سخن خود را با این پرسش آغاز می كند كه: چرا پدر كوروش اول، چیش‌پیش ( به یونانی teispas) فرزند خود را كورو (kuru) می نامد؟ این اسم به گونه ای یك در میان در میان دودمان هخامنشی گذاشته می‌شود كه از نام‌های ملی دو قوم غیر پارسی برگرفته شده است.
در متون ارمنی، تا آنجا كه آنتونی جان كینس در یادداشت های خود از رود سائروس (=كوروش) نام برده است كه همان رود كُر است.
دشتی در مرز شمال شرقی بیابان هندوستان، در مرز حوضه‌های رود سند و رود گنگ وجود دارد كه در ادب سانسكریت «دشت كورو» خوانده می شود. جستجوی این مسئله را شاید بتوان در وجود همین واژه «كمبوجیه» و « كورو» به دیباچه نام مكان، از یك سو در ماوراء قفقاز، از سوی دیگر در هندوكش و شبه جزیره هند یافت. همچنین وی اشاره می كند كه، شاخه اصلی دست چپ رود ارس كور خوانده می شود. اما در مورد این رودخانه باید یادآور این نكته شد: كُر رودی است در حدود ‌آذربادگان بر سه فرسنگی شهر بردعه كه آن را كُر خوانند. سرچشمه ی آن از كوه‌ها و به میان تفلیس و اران می گذرد و به جیحون ارس می پیوندد. نه تنها رود كور را جغرافی‌نویسان یونانی سیروس می خواندند، بلكه شاخابه دست چپی آن را رود كامبیز می دانستند. بنابراین نه تنها شاهد وجود دو اسم مكان سیروس (كورو) و كام‌بیز ‌(كمبوجیه) در نقشه محل هستیم، بلكه می بینیم این دو نام مكان در كنار هم می‌باشد. شاید از همین نكته بتوان به این سرانجام رسید كه، این دو قومی كه اسم‌های خود را روی سرزمین زیستگاه خود گذاشتند با یكدیگر ارتباط و بستگی نزدیك می‌داشته‌اند. اما بعید و غیر محتمل است و یا این كه خاندان هخامنشیان اسم‌های خود را از اسم دو قوم ساكن ماوراء قفقاز گرفته باشند و یا نام دو قومی را كه نزدیكی هندوستان می زیسته‌اند بر خود گذاشته باشند. اما وجود این دو اسم در مجاورت یكدیگر در قفقاز و هندوستان راهبری می‌كند به آن خرده كه باز هم با نام های اقوام بیانگرد آسیائی- اروپایی سرو كار داریم كه در كنار یكدیگر در مهاجرت‌های دسته جمعی شركت داشته‌اند.
در پایان توین بی چنین نتیجه می‌گیرد كه: «شاید مجاز باشیم حدس بزنیم كه بعید نیست یك گروه مركزی از این دوشاخه اقوام مهاجر، سرانجام به سرزمین لرستان راه می یابند و با كوروش اول، چیش پیش دست اتحاد و همكاری می دهند.»

کوروش کبیر (ذوالقرنین)، مولانا ابوالکلام آزاد، ترجمه‌ی محمد ابراهیم باستانی پاریزی، نشر کوروش، 1375
تاریخ دوهزار و پانصد ساله‌ی ایران، ج1، عباس پرویز، موسسه‌ی مطبوعاتی علمی، 1343
جغرافیای اداری هخامنشیان، آرنولد توین‌بی، ترجمه‌ی همایون صنعتی زاده، نشر موقوفات دکنر محمود افشار یزدی، 1379
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 07-10-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نام کورش
رضا مرادی غیاث آبادی
نام كورش بزرگ، پادشاه هخامنشی در كهن‌ترین سند شناخته‌شده كه همانا منشور کورش هخامنشی باشد، به گونه «كـو ـ رَ ـ اَش» آمده است. از آنجا كه متن منشور به خط و زبان اَكَـدی (بابلی نو) نگاشته شده است، می‌توان بر این گمان بود كه نام كورش نیز در آن فرمان بر مبنای آوا و تلفظ بابلی آن نویسانده شده است.
اما در بخشی از سنگ‌نبشته‌های پاسارگاد كه به خط و زبان پارسی باستان هستند، این نام به گونه «كوروشَـه/ كوروش» آمده است: «اَدَم/ كوروش/ خشایـثی‌یـه/ هخامنیشی‌یـه»، «من كورش، شاه هخامنشی». البته در باره زمان نگارش این سنگ‌نبشت‌ها، پرسش‌ها و تردیدهایی جدی مطرح است. در تاریخ‌نامه‌‌های سده‌های میانه، نام كورش به آوای عربیده آن، همچون «قورس/ قورش» ثبت شده است.
اما نكته جالب و مهمی كه برانگیزاننده این یادداشت كوتاه می‌بوده، در این است كه گویا كورش نام دیگری نیز داشته است. استرابو نقل می‌كند كه «كورش» نامی است كه او پس از پادشاهی و با الهام از رود «كُـر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد. او همچنین گزارش كرده كه پیش از آن، نام كورش «اَگـرَداتوس Agradatus» (اَگـرَداد/ اَگـراداد) بوده است. می‌دانیم كه اگرَداد، نامی یكپارچه ایرانی است و پسوند «-ُ س» را به قاعده تلفظ یونانی بر خود پذیرفته است.
در باره معنای نام اگرَداد و كورش آگاهی چندانی در دست نیست. ممكن است نام اگرَداد، آنگونه كه جهانشاه درخشانی در «آریاییان، مردم كاشی و دیگر ایرانیان» (تهران، 1382) باز آورده است، به معنای «اهوراداد» باشد و همچنین ممكن است با «آتش» در پیوند باشد، بدانگونه كه امروزه نیز در برخی نواحی ایران، آتش را بگونه «آگُـر» ادا می‌كنند. اما معنای واژه كورش یا كُـر، مانند بسیاری از دیگر نام‌های كهن در همه زبان‌ها، ظاهراً به تمامی از دست رفته است و كوشش‌های برخی پژوهشگران برای دریافت معانی و بخش‌های برسازنده آن تاكنون به نتیجه‌ای پذیرفتنی نرسیده است. اما می‌توان گمان داد كه اصطلاح فقهی «آب كٌـر» از ریشه‌ ایرانی ناشناخته‌ رود كر برگرفته شده باشد و نام‌ها و اصطلاح‌هایی از این قبیل فراوان هستند.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 07-10-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

من چیز دیگه ای هم شنیده ام ....


کور شاه یعنی پسر شاه (کور در کردی یعنی شاه)
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-25-2010
forrest آواتار ها
forrest forrest آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Mar 2010
محل سکونت: کرج
نوشته ها: 353
سپاسها: : 35

47 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
forrest به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه نمایش پست ها
من چیز دیگه ای هم شنیده ام ....


کور شاه یعنی پسر شاه (کور در کردی یعنی شاه)
مطمئنی درست نوشتی؟؟؟؟؟؟
کور یعنی پسر

کور شاه
پسر شاه
__________________
سوال نکن تا به تو دروغ نگویند
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:52 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها