مشاعره سنتی

[دانه کولانه]

زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم
چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه
ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم

ديوان شمس ( ناظري هم اونو خونده خيلي قشنگه)

نوشته اصلی توسط یگانه

1. که در خیلت به از ما کم نباشد

تورا نادیدن ما غم نباشد

جاي مصرعها عوض نشده ؟

[haj_amir]

ما آبروي فقر و قناعت نمي‌بريم
با پادشه بگوي که روزي مقدر است

[mohabat]

توپي دارم قلقليه سرخ و سفيد و آبيه ميزنم زمين هوا ميره نميدوني تا كجا ميره
من اين توپو نداشتم از آشغالي برداشتم بابام بهم عيدي يه توپ قلقلي داد

[دانه کولانه]

بابا بامزه !!! ممد جان اينجا هم بايد ثابت كني خيلي باحالي ؟ مگه ننوشته مشاعره سنتي ؟
تو هميجوري دانشگا قبول شدي ؟

در ضمن لازم نيست كل شعر را بگي 2 مصرع كافيه
دل به تو دادم، فتادم به بند
اي گل بر اشك خونينم بخند
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز

[haj_amir]

ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است
ببين که در طلبت حال مردمان چون است

[k@vir]

تعبير رفت‌ يار سفر كرده‌ مي‌رسد
اي‌ كاش‌ هر چه‌ زودتر از در درآمدي‌
ذكرش‌ به‌ خير ساقي‌ فرخنده‌ فال‌ من‌
كز در مدام‌ با قدح‌ و ساغر آمدي‌

[haj_amir]

ياران همنشين همه از هم جدا شدند
ماييم و آستانه دولت پناه تو

[chooooobin2000]

ورا پنج ترک پرستنده بود

پرستنده و مهربان بنده بود


بدان بندگان خردمند گفت

که بگشاد خواهم نهان از نهفت


شاهنامه/>منوچهر

[haj_amir]

تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار
آن گه عيان شود که بود موسم درو

[Motahareh]

وای بر حافظه ی ما که ز طفلی همگی
کرده از حفظ الفبای فراموشی را