|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد:
< The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)
ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود:
< The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد:
This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود)
ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:
< This house was built by my father.(اين خانه توسط پدرم ساخته شد)
This picture was painted by a great painter.
(اين نقاشي توسط يک نقاش بزرگ کشيده شده )
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:42 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
َآموزش گرامر
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:معلوم:
Somebody cleans this room every day.
مجهول: This room is cleaned every day.
معلوم: He bought this car last week.
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:
زمان
معلوم
مجهول
حال ساده
keeps
نگه ميدارد
is kept
نگهداري ميشود
حال استمراري
is keeping
دارد نگه ميدارد
is being kept
در حال نگهداري شدن است
گذشته ساده
kept
نگه داشت
was kept
نگهداري شد
گذشته استمراري
was keeping
داشت نگه ميداشت
was being kept
در حال نگهداري شدن بود
حال کامل
has kept
نگه داشته است
has been kept
نگهداري شده است
گذشته کامل
had kept
نگه داشته بود
had been kept
نگهداري شده بود
آينده
will keep
نگه خواهد داشت
will be kept
نگهداري خواهد شد
شرطي
would keep
نگه ميداشت
would be kept
نگهداري ميشد
شرطي کامل
would have kept
نگه داشته بودند
would have been kept
نگهداري شده بود
مصدر
to keep
نگه داشتن
to be kept
نگهداري شدن
مصدر حال کامل
to have kept
نگه داشتن
to have been kept
نگهداري شدن
وجه مصدري اسم مصدر
keeping
نگهداري
being kept
نگهداري شدن
منبع جدول: کتاب آموزش و خودآموز گرامر انگليسي آکسفورد، ترجمه حسن اشرفالکتابي
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:36 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:
1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):
She said, 'It is raining.'
و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:
She said that it was raining.
در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:
1- در نقل قول غير مستقيم هميشه ميتوانيم that را حذف کنيم
:I told her (that) I wasn't hungry
.
He said (that) he was feeling ill.
2- پس از tell حتماً بايد نام شخص مخاطب (اسم يا ضمير) ذکر شود ولي پس از say چيزي نميآيد
:He told her that ...
He said that ...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:34 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:
مثال
غير مستقيم
→ مستقيم
'I love you,' he said. → He told her that he loved her.
گذشته ساده
حال ساده →
'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone.
گذشته استمراريحال استمراري →He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped.
گذشته کاملحال کامل →He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours.
گذشته کامل استمراريحال کامل استمراري →He said, 'I met him in the theatre.' →He said he had met him in the theatre.
گذشته کاملگذشته ساده →'I was driving carefully,' he told the police. →He told the police he had been driving carefully.
گذشته کامل استمراريگذشته استمراري →
1- اگر در جمله نقل قول مستقيم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غيرمستقيم تغييري ايجاد نميشود: Tom said, 'when I arrived, she had gone.' → Tom said when he had arrived, she had gone.
2- هميشه مجبور نيستيم كه فعل را در جمله نقل قول غيرمستقيم تغيير دهيم. اگر ما چيزي را نقل قول کنيم که همچنان صحيح ميباشد، ديگر نيازي به تغيير فعل (از زمان حال به گذشته) نيست. مثلاً:
'He loves ice-cream,' his mother said. → His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream)
در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستني علاقمند است و دليلي ندارد اين علاقمندی تغيير کرده باشد.
افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني:
نقل قول غيرمستقيم
WOULD, COULD,
MIGHT, SHOULD
تبديل ميشود به
→
نقل قول مستقيم
will, can,
MAY, SHALL
مثال:
'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car.
'I can help you,' he said.
He said he could help me.
'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.
ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند:
I told her that I used to smoke twenty a day.
تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد:
غيرمستقيم
مستقيم→
that
this
those
these
there
here
then
now
that day
today
the previous day / the day before
yesterday
the next day / the following day
tomorrow
the following week / year ...
next week / year ...
the previous week / year ...
last week / year ...
چند مثال:< 'I like it here,' he said.
He said that he liked it there.
He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
He said that he would visit the factory the next day
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 03:02 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
قيدها
از قيدها براي اضافه کـردن اطلاعاتي بـه يک عبارت استفاده ميشود. همچنين قيدها ميتوانند به يک کلمه ديگر از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلاعاتي اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت معرف (modifier) ناميده ميشوند.
انواع قيد
قيود اقسام مختلفي دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره ميشود:
1- قيد حالت:
well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...The children are playing happily.(بچهها دارند با خوشحالي بازي ميکنند)
Snails crawl very slowly.
(حلزونها خیلی به آرامی میخزند)
2- قيد مکان:
up, down, there, here, above, below, near, ...
How long have you been waiting here?
(شما چه مدتي اينجا منتظر بودهايد؟)
3- قيد زمان:
today, yet, still, recently, soon, now, then, ...
You can stay with us until then.
(تا آن موقع ميتوانيد با ما بمانيد)
4- قيد مقدار:
very, too, so, quite, much, rather, ...
They are not really my parents.
آنها واقعاً والدين من نيستند)
5- قيد تکرار:
twice, sometimes, often, always, never, ...
Sometimes I write to him.
(گاهي به او نامه مينويسم)
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:38 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جاي قيدها
سه جا يا مکان اصلي براي قيدها وجود دارد:
1- در ابتداي عبارت (قبل از فاعل) (ابتدايي)
قيدفاعلعبارت فعلي+ ...Sometimesshearriveslate.
2- در ميانه جمله (مياني):
الف) بعد از اولين فعل معين:
فاعلاولين فعل معينقيدبقيه عبارت فعلي+ ...Shehasalwaysarrivedlate.
ب) پس از فعل be:
فاعلBEقيد+ ...Sheisalwayslate.
ج) اگر فعل معيني وجود ندارد، قبل از فعل مسندي (قابل صرف):
فاعلقيدفعل مسندي+ ...Shesometimesarriveslate.
3- در انتهاي عبارت (پاياني):
فاعلعبارت فعلي+...قيدShearriveslatesometimes.
در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملات نشان داده شده است:
نوع قيدمکان قيدمثالحالتپايانيHe never drives fast.
مکانپايانيWe can stay there.زمانپايانيI'll see you tomorrow.مقدارميانيThis book is rather boring.تکرارميانيI have never seen him before.
گاهي اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهاي جمله ظاهر شود. در اين صورت معمولاً ترتيب قرارگيري آنها در جمله بدين صورت خواهد بود:
1- قيد حالت
2- قيد مکان
3- قيد زمان
مثال:You are driving too fast today. (به ترتيب قيود حالت و زمان) Sit quietly here. (به ترتيب قيود حالت و مکان)
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 09-22-2009 در ساعت 02:32 AM
|

09-21-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
ساختار قيد
از لحاظ فرم و ساختار ميتوان قيدها را به سه دسته طبقه بندي کرد:
1- قيدهايي که با اضافه کردن ly به يک صفت ساخته ميشوند، مانند:
slow → slowly
brave → bravely
quick → quickly
2- قيدهايي که همان ساختار صفات را دارا هستند، يعني هم ميتوانند به صورت قيد به کار روند و هم به صورت صفت. برخي از مهمترين آنها عبارتند از:
just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward, deep, direct, near, wrong
3- قيودي که اصلاً ارتباطي با صفات ندارند. مانند: so, now, very, there, here, too, as, quite
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|

09-22-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
جمع
بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و ميتوانند به صورت جمع درآيند. معمولاً براي اينکه يک اسم مفرد به صورت جمع درآيد، يک -s به انتهاي آن اضافه ميکنيم:
cat, cats
face, faces
boy, boys
ولي آن دسته از اسامي که به ch، x، z، s يا sh ختم ميشوند، -es ميگيرند:
bus, buses
box, boxes
brush, brushes
watch, watches
در ضمن اسمهايي کـه به يک حرف بيصدا و y ختم ميشوند، y را حذف کرده و به جاي آن ies ميگذاريم:
baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries
اسامي جمع بيقاعده
1- بعضي از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها، به حالت جمع در ميآوريم:
مفرد
→جمع
man→
menمرد(ها)woman→
womenزن(ها)mouse→
miceموش(ها)foot→
feetپا(ها)tooth→
teethدندان(ها)goose→
geeseغاز(ها)
2- بسياري از اسمهايي که به -f يا -fe ختم ميشوند، هنگام جمع اين -f يا -fe به -ves تبديل ميشود: calf→calvesگوساله(ها)
half→
halvesنيمه(ها)knife→
knivesچاقو(ها)leaf→
leavesبرگ(ها)life→
livesجان(ها)loaf→
loavesقرص(هاي) نانshelf→
shelvesقفسه(ها)thief→
thievesدزد(ها)wife→
wivesهمسر(ها)wolf→
wolvesگرگ(ها)
3- اسم بعضي از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييري نميکند:
deer آهو(ها)
sheep گوسفند(ها)
fish ماهي(ها)
و نيز آن دسته از اسامي مليتها که به -ese يا -ss ختم ميشوند: a Chineseيک چيني →two Chineseدو چيني
one Swissيک سوييسي→
some Swissچند سوييسي
همچنيـن آن دسته از اسامي که بـه اعداد و مقياسها اشـاره ميکننـد، هنگاميکه بعد از يک عدد و ... واقع ميشوند:
two hundred
three dozen
4- بسياري از اسمهايي که ريشه خارجي دارند (مثلاً لاتين، فرانسه يا يوناني)، گاهي حالت جمع خود را حفظ ميکنند: cactus→cacti/cactuses octopus→
octopi/octopusessyllabus→
syllabi/syllabusesalga→
algaelarva→
larvaenebula→
nebulaeindex→
indices/indexesanalysis→
analysesthesis→
thesesphenomenon→
phenomena
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|

09-22-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
افعال کمکی (معین)
افعال کمکی یا معین (auxiliary verbs) معمولاً قبل از یک فعل دیگر (فعل اصلی) در جمله قرار میگیرند و کارشان کمک به فعل اصلی جمله در تشکیل عبارات فعلی میباشد.
افعال کمکی را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
افعال کمکی اصلی
be, have, do افعال کمکی وجهی
must
ought to
used to
shall
should
may
might
can
could
will
would
ویژگیهای افعال کمکی
الف) افعال کمکی اصلی
حالت سوم شخص مفرد (-s form)، گذشته ساده و اسم مفعول (قسمت سوم فعل) آنها نامنظم (بی قاعده) است:
past participlepast tense-s form
be:
have:
do:
been
had
done
was / were
had
did
is
has
does
ب) افعال کمکی وجهی
1- در حالت سوم شخص مفرد (بر خلاف افعال معمولی) -s نمیگیرند:
She can play the piano quite well. (not: She cans ...)
He must work harder. (not: He musts ...)
2- در جملات پرسشی و منفی، از فعل کمکی دیگری استفاده نمیکنند:
What would you buy if you won the lottery?
(not: What did you would buy ...)
3- هیچگاه to بعد از آنها قرار نمیگیرد (به استثنای ought to و used to):
You should phone the police immediately. (not: you should to phone ...)
4- هیچگاه -ed یا -ing نمیگیرند:
musting, musted
5- هیچگاه با همدیگر به کار برده نمیشوند:
I might could wash the car.
قابلیت های مختلف افعال کمکی
1- برای منفی کردن یک جمله کافی است پس از فعل کمکی، not اضافه کنید و یا از حالت مخفف آن استفاده کنید:
She will come → She will not (won't) come.
2- برای پرسشی کردن یک جمله، فعل کمکی را قبل از فاعل جمله قرار دهید:
She will come → Will she come?
3- گاهی میتوان فعل اصلی پس از فعل کمکی را حذف کرد به شرط آنکه معنی آن (با توجه به شرایط) واضح باشد:
'Will she come tonight?' 'No, she can't.' (='she can't come.')
'I've never been to China. Have you?'
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|

09-22-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آموزش گرامر
ترتيب صفات
ميدانيم که صفتها معمولاً قبل از اسم ميآيند، اما اگر بيش از يک صفت اسمي را توصيف کنند، در اينصورت صفتها معمولاً به ترتيب خاصي قرار ميگيرند. هر چند ترتيب قرار گيري صفتها پيش از يک اسم هميشه ثابت نيست، اما جدول زير به شما کمک ميکند تا نحوهی جاگيري کلي آنها را ياد بگيريد:
6
جنس
5
مليت
4
رنگ
3
سن
2
اندازه
1 بيان عقيده يا احساس
flower yellow beautifulanurse Indian young handsomethattableswooden big thosecat Persianwhiteold
صفات تفضيلي و عالي
بيشتر صفتها ميتوانند هر دو حالت تفضيلي (با افزودن -er يا more) و عالي (با افزودن -est يا most) را داشته باشند. در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهيد آموخت.
تفضيلي
عالي
large بزرگ
larger بزرگترthe largest بزرگترينtall بلند
taller بلندترthe tallest بلندترينbeautiful زيبا
more beautiful زيباترthe most beautiful زيباترين
1- نحوه ساخت صفات تفضيلي:
الف- با افزودن -er به انتهاي صفات يک هجايي:
old, older
bright, brighter
ب- با افزودن more به ابتداي صفات چند هجايي:
difficult, more difficult
interesting, more interesting
2- نحوه ساخت صفات عالي:
الف- با افزودن -est به انتهاي صفات يک هجايي
old, oldest
bright, brightest
ب- با افزودن the most به ابتداي صفات چند هجايي: difficult, the most difficult interesting, the most interesting
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|