بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 10-09-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض روانشناسی شخصیت

حالتهای هوشیاری

مقدمه

در یک تقسیم بندی کلی حالتهای هشیاری آدمی به دو دسته اساسی تقسیم می‌شوند. در یک دسته حالتهای هشیاری که حالتهای عادی و طبیعی هستند، قرار می‌گیرند، مثل خواب و رویا و در دسته دیگر حالتهایی که در اثر یک موقعیت خاص ایجاد می‌شوند، قرار دارند. آن دسته از حالتهای هشیاری که عادی هستند را تمام مردم تجربه می‌کنند و نیاز به یک موقعیت خاص یا اعمال به خصوصی ندارد. در حالی که در دسته دوم که شامل مراقبه ، هیپنوتیزم و تغییر حالت هشیاری ناشی از مصرف برخی داروها را شامل می‌شود، وجود شرائط یا اعمال خاصی مورد نظر است و لزوما همه مردم آن را تجربه نمی‌کنند، مگر افرادی که علاقه و رغبت به این موارد نشان دهند و شرائط لازم را فراهم کنند.
حالتهای هشیاری در شرائط عادی

خیالبافی ، خواب و رویا دیدن و حالتهای هشیاری در بیداری در این دسته قرار می‌گیرند. هرچند بین افراد از این لحاظ تفاوتهایی دیده می‌شود، مثلا افراد مختلف درجات مختلفی از خیالپردازی را دارا هستند و برخی خیالبافی‌های شدیدتر و زیادتری را دارند، یا مثلا برخی رویاهای بیشتری را گزارش می‌کنند، اما وجود هر کدام از اینها بدون توجه به شدت و ضعفشان در تمام افراد تائید شده است.
حالتهای هشیاری در بیداری

اگر بخواهیم حالتهای هشیاری که در زمان بیداری وجود دارند را بررسی کنیم، به دو نوع اساسی هشیاری برمی‌خوریم. زمانی را در نظر بگیرید که فردی روی موضوع خاصی تمرکز کرده و با دقت و ظرافت کامل روی آن موضوع فکر و عمل می‌کند. چه بسا این فرد توجه خیلی پایینی به محرکات دیگر محیط نشان دهد و شاید کاملا نسبت به آنها بی‌توجه باشد (عوامل موثر بر ادراک). در هرحال تمرکزی که او روی موضوع مورد نظر خود دارد، حالتی از هشیاری را در وی ایجاد کرده است که اصطلاحا به هشیاری فعال معروف است. زمانی که یک مساله ریاضی حل می‌کنیم، به تعمیر وسیله‌ای می‌پردازیم، یا در حال نگارش مطلبی هستیم، در حالت هشیاری فعال قرار داریم. به عبارتی بطور فعالانه روی موضوع مورد نظر عمل می‌کنیم و فعالیتهای لازم را گزینش می‌کنیم.

در مقابل حالت هشیاری فعال ، هشیاری نافعال قرار دارد که شخص طی آن نسبت به رویدادهایی که در لحظه معینی در اطراف او می‌گذرد، حالتی پذیرا دارد. حالتی که تمرکز خاصی روی موضوعی وجود ندارد. با این حال فرد از محرکات اطراف خود آگاهی دارد. پذیرندگی یا حساسیت تنها بخشی از هشیاری در حالت بیداری ما به حساب می‌آید. بخش عمده زندگی ذهنی ما صرف برنامه ریزی فعالانه می‌شود. خواه تمرکز روی یک موضوع ساده و ابتدایی باشد، مثل حاضر شدن سر یک قرار و یا یک موضوع پیچیده‌تری باشد، مانند تصمیم گیری برای اهداف بلند مدت زندگی مثل انتخاب شغل.

در هر حال هشیاری فعال در انتخاب و طرح ریزی برنامه‌های زندگی نقش اساسی بازی می‌کند. در این حالت شخص فعال است، تلاش می‌کند، برنامه ریزی می‌کند، به جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازد و راههایی را برمی‌گزیند. البته باید توجه داشت این دو حالت از هشیاری زمان بیداری ، کاملا متمایز از یکدیگر نیستند. وجود آگاهی با درجات مختلفی در هر دو نوع هشیاری وجود دارد و فرد با قرار گرفتن در جریان تفکر در هر یک از این حالتها قرار می‌گیرد. به عبارتی در هر دو حالت فرد در حال تفکر می‌باشد. این تفکر ممکن است به صورت طرح ریزی برای آینده باشد و یا به صورت دریافت محرک و پذیرندگی در برابر آنها.
خیالبافی به عنوان حالتی از هشیاری عادی

همه افراد کم و بیش گونه‌های مختلفی از خیالبافی را داشته‌اند. خیالبافی‌هایی که مضامینی حول و حوش شجاعت ، موفقیت ، پیروزی ، اعتماد به نفس ، زیبائی و ... دارند. در واقع آرزوهایی که افراد برای خود دارند، آنها را دستخوش خیالبافی می‌کند. بطوری که خیالبافی به صورت روشی که دستیابی به آرزوها را نزدیکتر جلوه می‌دهد، درمی‌آید و تا حدودی نیازهای روانی فرد را ارضا می‌کند. چنین حالتی اغلب معطوف به جنبه‌های مثبت زندگی است و محتوای آن آرزوهای فرد را شامل می‌شود.

به عنوان مثال دانش آموزی که در آرزوی قبولی در کنکور دستخوش خیالبافی می‌شود، خود را در شرائطی تصور می‌کند که در دانشگاه مورد علاقه و رشته مورد علاقه خود پذیرفته شده و الی آخر. اما گاهی محتوای خیالبافی را جنبه‌های منفی نیز تشکیل می‌دهند. خیالبافی در مورد شکستهای احتمالی از این دسته هستند که ناشی از اضطراب و ناراحتی فرد و پیش بینی او از شکست خود در آینده می‌باشند.

در هرحال خیالبافی به عنوان یک حالت هشیاری است که فرد خود را در موقعیتی غیر از موقعیت فعلی خود رها می‌سازد. در این حالت هرچند آگاهی فرد از محیط پیرامون خود و محرکات آن ضعیف می‌شود، ولی کاملا قطع نمی‌شود. بطوری که یک محرک شدید مثل یک صدای بلند می‌تواند او را از این حالت خارج سازد.
خواب به عنوان حالتی از هشیاری عادی

تجربه خواب و رویا دیدن برای کلیه افراد تجربه آشنایی است. همه افراد می‌خوابند و با حالت هشیاری تغییر یافته در خواب آشنا هستند. ما در حالت خواب معمولا آگاهی ضعیفی از محیط پیرامون خود نشان می‌دهیم. حداقل می‌توان گفت این آگاهی در حد آگاهی زمان بیداری نیست.

تحقیقات متعددی نیز برای شناخت پدیده خواب صورت گرفته است. مراحل خواب را تعیین کرده و ویژگیهای آن را نیز مشخص کرده‌اند. حتی به سوالاتی از این قبیل که ما کی خواب می‌بینیم، چه عواملی در خواب دیدن ما تاثیر می‌گذارند، آیا می‌توانیم محتوای خواب خود را از قبل تعیین کنیم؟ پاسخ داده‌اند. حتی سوالاتی از این قبیل که آیا مردم می‌دانند کی خواب می‌بینند، پاسخ داده شده است. در این دسته از تحقیقات نشان داده شده که برخی افراد که اصطلاحا رویای روشن دارند، از خواب دیدن خود آگاه می‌شوند و به عبارتی می‌دانند که در حالت خواب دیدن هستند. پژوهشها در این زمینه نشان داده است که با تمریناتی می‌توان میزان هشیاری فرد را نسبت به خواب دیدن خود افزایش داد.
حالتهای هشیاری در شرائط خاص

این حالتها به مواردی اطلاق می‌شود که تجربه آن یک امر عمومی و همگانی نیست. مثل شیوه‌های مراقبه که در آن افراد با استفاده از روشهایی خاص به تغییر حالت هشیاری خود اقدام می‌کنند و حالتی را تجربه می‌کنند که متفاوت از حالتهای هشیاری آنها در حالت عادی است.

هیپنوتیزم و تجارب افراد در این حالت از هشیاری نیز نمونه‌ای از این موارد است. همچنین مصرف برخی داروها تغییراتی را در هشیاری افراد ایجاد می‌کنند که تجاربی غیر از تجارب عادی هشیاری هستند. مثل داروهای توهم‌زا که معمولا موجب تغییرات ادراکی چشمگیر از جمله توهم می‌شوند، یا موادی مثل الکل که در حالتهای معمول به صورت مستی و خارج شدن از حالت هشیاری عاری عمل می‌کنند و در صورت افراط در مصرف به صورت توهمات و به ویژه توهمات بینائی بروز می‌کنند.
مباحث مرتبط با عنوان
  • انواع روشهای مراقبه
  • تاثیرات مراقبه
  • توهم
  • خواب
  • خیالبافی
  • رویا
  • عوامل موثر بر ادراک
  • مراحل خواب
  • مراقبه
  • هیپنوتیزم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 10-09-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض روانشناسی شخصیت

تاثیرات مراقبه

مراقبه (مدتیشین) در زندگی روزمره

در اصل مراقبه روشی است که سراسر زندگی فرد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و موجب می‌شود تا زندگانی فرد از موهبت بی‌همتای آن سرشار و مملو گردد. استفاده مداوم از مراقبه پویائی خاصی در فرد ایجاد می‌کند و به وی این امکان را می‌دهد تا از تمامی نیروهای درونی و بیرونی خود استفاده نماید و به یک فرد خلاق و سازنده تبدیل گردد و انسانی شود با ظرفیتهای پایان ناپذیر و دارای انرژی جسمی و روانی خاصی که باعث می‌شود تا سلامتی و تندرستی در وجودش لبریز شود. از انفاس خوش آن دیگران هم بهره می‌گیرند.

آشنایی با مراقبه و بکارگیری روشهای آن (انواع روشهای مراقبه) برای هر شخصی می‌تواند نقطه عطف و سکوی پرتابی باشد، به سوی کمال و وصل به ذات احدیت و سرچشمه نامحدود هستی. چرا که به فرد کمک می‌کند تا به فردی سرشار از امید و یابندگی تبدیل شود و در اوج سلامت جسمی و روحی قرار گرفته و پیروزی و کامیابی را در آغوش گیرد.
آثار زیستی مراقبه

تحقیقات گسترده‌ای در رابطه با اثرات زیستی و فیزیولوژیک مراقبه در بدن انجام گرفته است و مدارک روشنی وجود دارد که نشان می‌دهد رابطه مشخصی بین مراقبه و پاسخهای فیزیولوژیک بدنی وجود دارد.
  • اساسی‌ترین تاثیر مراقبه آرام شدن نسبی متابولیسم ، کم شدن نسبی مصرف اکسیژن و کم شدن تولید دی‌اکسید کربن است. این کاهشها به دلیل آرام شدن نسبی متابولیسم است، نه تنفس آرامتر یا کم‌عمق‌تر شدن آن.
  • در حالت مراقبه ضربان قلب هم کاهش می‌یابد و بطور متوسطه به سه ضربه در دقیقه می‌رسد.
  • همچنین با توجه به کاهش نسبت و میزان تنفس در مدت مراقبه غلظت اسید لاکتیک خون نیز کاهش سریعی نشان می‌دهد. سطح اسید لاکتیک خون بستگی به نگرانی و تنفس دارد و سطح پائین آن در موردهای تحت آزمایش در طول مدت مراقبه به احتمال قوی به حالت آرامش فرد مراقبه کننده بستگی دارد.
  • بر اساس نتایج تحقیقاتی انجام شده ، نشان داده شده است که مقاومت پوست در طول مدت مراقبه افزایش می‌یابد. در حالی که در حالت تنش و نگرانی ، مقاومت پوست بسیار پائین می‌آید.
  • الگوی امواج مغزی در طول مدت مراقبه تغییراتی را نشان می‌دهد، بطوری که طول موج آلفا معمولا افزایش می‌یابد.
علت و چگونگی بروز این تغییرات هنوز در دست مطالعه و تحقیق است.
آثار روان شناختی مراقبه

نتایج تحقیقات در این زمینه نشان می‌دهد که افرادی که تکنیکهای مراقبه را تمرین می‌کنند، میزان بیشتری از سلامت روانی را دارا هستند. مقاومت بیشتری در برابر استرسها نشان می‌دهند، سطح اضطراب در آنها عمدتا پائین است و در شرائط بحرانی ، نگرانی و ناراحتی متناسبی نشان می‌دهند. انواع بیماریهای روانی و به ویژه اختلالات روان تنی شیوع کمتری در آنها دارد و مواردی نیز با شروع تمرینات مراقبه ، علائم بهبودی در این اختلالات نشان می‌دهد.

این افراد کم کم عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به گذشته پیدا می‌کنند. توان پیگیری بیشتری در اهداف خود نشان می‌دهند. پرانرژی‌تر هستند و احساس رضایت و خرسندی بیشتر و عمیق‌تری نسبت به گذشته دارند. بطور کلی یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد که تمرین منظم مراقبه ، ظاهرا بر رشد روان شناختی فرد اثر مثبت دارد. تقویت اراده ، قدرت ، حافظه و کاهش تنشها و استرسها از نتایج اساسی این تمرینات است.
مراقبه و روان درمانی

با توجه تغییرات فیزیولوژیک و تغییرات روان شناختی که به عنوان آثار تمرینات مراقبه شمرده می‌شوند، از آن به عنوان یک وسیله درمان برای بیماران و افراد مبتلا به مشکلات روحی می‌توان سود جست. از آنجا که اکثر اختلالات روان نژندی مثل اضطراب ، حاصل عدم آرامش فرد و ناتوانی او در کنترل شرائط زندگی و در نتیجه شرائط روحی و فکری خود است، این تمرینات با تاثیری که روی حس کنترل و تسلط ورزی افراد می‌گذارند، درمان او را تسریع می‌کنند.

با انجام این تمرینات که نتیجه اساسی آن افزایش آگاهی فرد است، فرد درک کاملتری از شخصیت خود و پیرامون خود بدست می‌آورد. این شناخت او را در درک کاملتر مشکلات خود و حل آنها یاری می‌دهد و فرد بصیرت و بینش لازم را بدست می‌آورد. از این رو یافته‌های پژوهشهایی که متمرکز بر کاربرد این روش در درمان ناراحتیهای روحی بوده‌اند، حداقل در مورد اختلافاتی چون انواع اضطراب ، یاسها و ناامیدی‌ها و اختلالات روان تنی امیدبخش بوده‌اند.
مباحث مرتبط با عنوان
  • اختلالات روانی
  • استرس
  • اضطراب
  • انواع روشهای مراقبه
  • حالتهای هشیاری
  • روان درمانی
  • مراقبه
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 10-09-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض روانشناسی شخصیت

اختلالات خواب


  • دانش خواب و رویا
    • چرا مى خوابیم؟
    • درک خواب رم
    • هنگامى که رویا به کابوس تبدیل مى شود
    • انواع اختلالات خواب
      • نشانگان خوردن شبانه
      • نارکولپسى (حمله خواب)
      • توقف تنفس هنگام خواب


دانش خواب و رویا


پستانداران مى خوابند، پرندگان مى خوابند، حتى ماهى ها، خزندگان و حشرات نیز مى خوابند. خواب براى جانداران ضرورى تر از غذا است و انسان در حدود یک سوم از عمرش را در خواب مى گذراند. چرا نیاز داریم که مدتى چنین طولانى را در بى خبرى سپرى کنیم؟ و اگر نخوابیم چه اتفاقى خواهد افتاد؟ در این جا سرى مى زنیم به دنیاى عجیب خواب عمیق، خواب سطحى، رویا و تمام جنبه هاى دیگر یک خواب شبانه خوب (یا بد)
نکته این است که خواب فعالیتى نیست که به انتخاب و سلیقه ما باشد طبیعت خواب را بر ما تحمیل مى کند و حتى اگر پلک هم نداشتیم باز هم به خواب مى رفتیم. بیشتر ما اگر حتى یک شب هم بى خوابى بکشیم دچار تمام دشوارى هایى خواهیم شد که نزدیک بود لیندبرگ را از پاى درآورند. بدون خواب خلق ما تنگ و افسرده مى شود، روابط اجتماعى مان آسیب مى بیند، سلامتى مان دچار اختلال مى شود و خلاصه انجام هر عملى با دشوارى همراه خواهد بود. خواب براى زنده ماندن مان مهم تر از غذاست. با این حال خواب حداکثر یک سوم زندگى ما را به خود اختصاص مى دهد. بیشتر ما هنگام مردن بیشتر از ۲۵ سال از زندگى مان را در سرزمین خواب و رویا به سر برده ایم
چرا لازم است که این همه مدت را در حالت بى خبرى به سر بریم؟ روشن است که بدون نفس کشیدن، تولیدمثل کردن یا غذا خوردن، فواید خواب چندان آشکار نخواهد بود.

چرا مى خوابیم؟



خواب رفتارى است که سابقه آن را مى توان در نردبان تکامل به خیلى دورها رساند. در تمام حیوانات خواب شامل قطع فعالیت فیزیکى و نقصان هوشیارى حسى طى دوره هاى منظم در طول دوره هاى ۲۴ ساعته است. حیوانات دیگر _ حتى مگس میوه- را هم مى توان با محرک هایى چون کافئین بیدار نگه داشت و آنها نیز همچون انسان ها وقتى که نوزاد هستند بیشتر مى خوابند. لذا خواب یکى از پایه هاى بقاى حیوانات به شمار مى رود و میلیون ها سال تکامل و تحول نقش آن را حتى مهم تر و برجسته تر از سابق ساخته است ولى تا سال ۱۹۵۲ دانشمندان بر این گمان بودند که خواب حالتى منفعل است که فعالیت مغز در طول آن متوقف مى شود .
اما در آن سال کشف خارق العاده اى صورت گرفت. ناتائیل کلایتمن یکى از پیشگامان پژوهش در خواب و شاگردش یوجین آسرینسکى از دانشگاه شیکاگو متوجه این نکته شدند که خواب داراى دوره هایى با حرکت سریع چشم ما _ اصطلاحاً خواب همراه با حرکات سریع چشم (خواب رم REM) _ است که با فعالیتى دیوانه وار در مغز درست مانند بیدارى همراه است.تا زمانى که دلیل خواب رم کشف نشده بود، همه آن را حداکثر فعالیت مغز براى ضبط و ثبت وقایع تلقى مى کردند. نخستین دوره خواب رم تا یک ساعت پس از به خواب رفتن ما روى نمى دهد.
خواب در یک دوره ۹۰ دقیقه اى از چهار مرحله خواب غیررم (NREM) و یک دوره خواب رم عبور مى کند که در مجموع حلقه اى را تشکیل مى دهند که در طول شب بار ها تکرار مى شود. این کشف هم شده که بیشتر رویا ها در طول خواب رم اتفاق مى افتند و دو نوع خواب به همان اندازه با یکدیگر متفاوت اند که خواب و بیدارى با یکدیگر تفاوت دارند.
جالب این است که با وجود آن که تمام پستانداران، پرندگان و خزندگانى که از نظر تکاملى جدید ترند داراى هر دو نوع خواب هستند، خزندگان ابتدایى تنها خواب غیررم دارند. این بدان معنا است که خواب رم تحولى جدیدتر و احتمالاً همزمان با ظاهر شدن پستانداران یعنى ۲۵۰ میلیون سال قبل است.
.
جروم سیگل پروفسور روانپزشکى و عضو «انستیتو پژوهش در مغز» در دانشگاه کالیفرنیا اعتقاد دارد که خواب غیررم فرصتى را براى بازسازى سلول هاى آسیب دیده به دنبال یک روز فعالیت سوخت و ساز بدن فراهم مى آورد:

اما پروفسور جیم هورن از دانشگاه نوبلرو که ویراستار یکى از دو نشریه بین المللى است که به موضوع خواب اختصاص دارند، با این مسئله موافق نیست: «شواهد اندکى وجود دارد حاکى از این که سلول هاى بدن صرف نظر از مغز اقدام به ترمیم خویش در طول دوره خواب کنند. تمام شواهد نشان مى دهند که سلول ها در طول بیدارى به همان خوبى دوره خواب آسیب ها را ترمیم مى کنند.» هورن خاطرنشان مى کند که مغز هیچ گاه در طول بیدارى درهایش را نمى بندد حتى زمانى که در تاریکى در بستر دراز کشیده ایم مغز مثل کامپیوترى که در حالت انتظار (Standby) هست در آمادگى کامل به سر مى برد. تصاویر نقشه بردارى از مغز نشان داده اند که مغز به ویژه ناحیه پیشانى قشر مغز تنها در طول دوره خواب غیررم تا حدى در استراحت به سر مى برد. هورن چنین استدلال مى کند که بدین ترتیب مى توانیم نتیجه بگیریم که خواب غیررم فرصتى است براى بافت هاى مغز که خستگى و فرسودگى طول روز را جبران کند.

درک خواب رم


هدف از خواب غیررم (NREM) به احتمال زیاد استراحت و بازیابى مغز است خب پس از خواب رم و رویا چه؟ دکتر کلودیو استامپى رئیس «مرکز پژوهش هاى خواب و هوشیارى» در «انستیتو پژوهش زمان- زیستى» در بوستون مى گوید: «به نظر مى رسد اگر از خواب رم محروم شویم یادگیرى و تحکیم حافظه دستخوش آسیب مى شود. ما نیاز داریم آنچه را که در طول دوره قبلى بیدارى رخ داده مجدداً فرآورى کنیم تا آن اطلاعاتى را که مفیدند ذخیره نماییم.»

مسلماً مطالعات دیگرى هم وجود دارند که بیانگر وجود پیوند محکمى بین خواب رم، یادگیرى و حافظه هستند. انسان ها و حیوانات هر دو پس از یادگیرى یک مهارت جدید افزایشى در خواب رم نشان مى دهند. اگر مانع خواب رم در آنها شویم، یادگیرى و به خاطر آوردن مهارت مزبور برایشان دشوارتر خواهد بود. آزمایش ها بر روى انسان ها نشان داده اند که خواب رم باید ظرف ۲۴ ساعت پس از تجربه یادگیرى رخ دهد، تا بتوانند آن را به خاطر آورند.

هورن با این نقطه نظر مخالف است. وى مى گوید: «داروهاى ضدافسردگى سه حلقه اى که به بیمارانى که از افسردگى رنج مى برند داده مى شود کاملاً خواب رم را از بین مى برند و تا زمانى که مصرف دارو ادامه دارد وضع چنین است. با این حال بیماران با وجود محروم بودن از خواب رم به مدت چندین ماه هیچ نشانه اى از اختلال حافظه از خود بروز نمى دهند.» او همچنین خاطرنشان مى کند که دلفین ها خواب رم کمى دارند یا اصلاً ندارند با این حال آموزندگان درخشانى هستند. هورن در عوض نظریه تکاملى را که نخستین بار توسط پژوهشگر پیشتاز در امر خواب میشل ژووه مطرح شد، مى پذیرد. ژووه بر این باور است که فعالیت شدید در طول خواب رم براى رشد و تکامل سلول ها و شبکه هاى عصبى بدن در اوایل زندگى ضرورى است. مثلاً جنین انسان را در نظر بگیرید. در طول ماه هاى طولانى و تاریک زندگى در داخل رحم محرک هاى خارجى اندکى براى فعال کردن مغزى که در حال رشد و تکامل است وجود دارند؛ از این رو ژووه این فرضیه را مطرح مى کند که مغز خود محرک هاى خویش را به شکل خواب رم و رویا ها فراهم ساخته و به این ترتیب به رشد و تکامل خویش کمک مى کند.
این نظریه با این واقعیت نیز کاملاً سازگار است که مغز هایى که کمتر تکامل یافته اند بیشتر از مغز تکامل یافته افراد بزرگسال در خواب رم به سر مى برند.
خلاصه آن که کارکرد خواب رم هنوز در پرده ابهام قرار دارد. امید است که با پیشرفت تکنیک هاى اسکن مغز آن نواحى از مغز که در این دو نوع خواب نقش دارند، بیشتر شناخته و درک شوند. با این حال احتمالاً این پرسش پاسخ سرراستى نخواهد داشت. به گفته هورن: «تاکنون ۱۰۰ نوع ماده شیمیایى در ناحیه مغز، که به نحوى به موضوع خواب مربوط مى شوند کشف شده اند و بسیارى نیز در راهند لذا آنچه که مسلم است هیچ مرکز واحدى براى خواب وجود ندارد.»
خواب احتمالاً کارکرد پیچیده اى است که از آثار محرومیت از آن بر روح و تن نیز این موضوع کاملاً آشکار است. یک چیز مسلم است و آن اینکه هرگز بدون خواب نخواهیم بود. بسیار غیرمحتمل است که در آینده دارویى یا تکنیکى کشف شود که بتوانیم به کمک آنها بیدار بمانیم و در عین حال سالم باشیم.

هنگامى که رویا به کابوس تبدیل مى شود


آسیب زدن به خود و کسان مورد علاقه خود در حین خواب به نظر هولناک مى رسد ولى مى تواند در طول انواع رم و غیررم خواب هر دوم اتفاق بیفتد. پدیده اى که در طول خواب غیررم که امواج آهسته اى دارد اتفاق مى افتد. گاه گاهى در خواب راه رفتن در کودکى بسیار شایع است و در این سن و سال نمى توان آن را مشکلى تلقى کرد لیکن اگر این وضعیت تا دوران بزرگسالى ادامه یافت مى تواند نشانه اى دال بر وجود نوعى بیمارى روانى باشد همچنین به نظر مى رسد این عارضه در خانواده ها باقى مى ماند و از والدین به فرزندان به ارث مى رسد. لیکن باید گفت خشونت در طول راه رفتن در خواب بسیار نادر است. بیشتر موارد نیازى به درمان ندارند.
خشونت در اختلالى به نام «اختلال رفتارى خواب رم» بسیار شایع است. این بیمارى که تنها اخیراً (۱۹۸۷) کشف شد، حاصل شل و بى حرکت نشدن عضلات در خواب رم است. این بدان معنا است که قربانیان این اختلال از لحاظ فیزیکى مانعى در پیش روى خویش براى عملى کردن رویا هایشان- که بیشتر ماهیتى خشونت آمیز و آ زارد هنده دارند _ ندارند. این اختلال بیشتر مردان سالخورده را گرفتار مى کند، ولى مى توان با دارویى به نام کلونازپام آن را درمان کرد. راه رفتن در خواب مى تواند به قدر کافى خطرناک باشد ولى اختلالات خواب بسیار نگران کننده ترى هم وجود دارند

انواع اختلالات خواب


نشانگان خوردن شبانه


بیماران سه یا چهار بار در طول شب بیدار مى شوند و احساس مى کنند که مجبورند چیزى بخورند. الگوى ترشح هورمونى این افراد غیرعادى است. سطوح بالاى کورتیزول که هورمون استرس محسوب مى شود، افزایش کمتر از حد طبیعى ملاتونین به هنگام شب و سطوح پایین لپتین که هورمون مهار کننده اشتهاست. به عقیده یکى از کارشناسان الویس پریسلى از این بیمارى رنج مى برد.

نارکولپسى (حمله خواب)


در این بیمارى خواب همراه با حرکات سریع چشم و شل شدگى عضلانى حاصل از آن- تکه تکه شده و فرد بیدار مى شود. عامل شروع کننده حملات بیمارى اغلب هیجانات هستند. از هر ۲ هزار نفر یک تن مبتلا به این بیمارى است. به نظر مى رسد بیمارى ناشى از سطوح نازل یک مولکول مغزى موسوم به هیپوکرتین باشد.

توقف تنفس هنگام خواب


این بیمارى که در اثر مسدود شدن مجارى هوایى بالایى در حین خواب پیش مى آید درست مثل آن است که مرتب سرتان را به زیر آب فرو مى برید. نهایتاً بیمار تا حدى از خواب مى پرد و قدرى هوا مى بلعد ولى مجدداً مجراى هوایى بسته مى شوند. تصور مى شود چهار درصد مردم دچار این بیمارى اند (درست به اندازه آسم) و محتمل ترین علت آن چاقى است.
فکر مى کنید نیاز ما به خواب در روز چقدر است؟
متوسط ۵/۷ ساعت در روز؛ ولى بین افراد تفاوت هاى بسیارى وجود دارد از شش ساعت در روز گرفته تا نه ساعت. هر شخص داراى یک هسته مرکزى خواب و یک خواب انتخابى است. به طور طبیعى باید هر دو مورد را به طور کامل رعایت کنیم ولى در موقعیت هاى ویژه کافى است ۷۵ درصد زمان معمول را بخوابیم تا بتوانیم تقریباً به طور طبیعى کار کنیم.

منبع :

اما بیلى
ترجمه: ع. فخریاسرى
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 10-09-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض روانشناسی شخصیت

افسردگی


  • شرح بیماری
  • علایم‌ شایع‌
  • علل
  • عوامل تشدید کننده بیماری
  • پیشگیری‌
  • عواقب‌ مورد انتظار
  • عوارض‌ احتمالی‌
  • درمان‌
  • فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
  • رژیم‌ غذایی‌
  • درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟




شرح بیماری


افسردگی‌ عبارت‌ است‌ از احساس‌ غم‌، دلسردی‌، یا ناامیدی‌ به‌ مدت‌ حداقل‌ 2 هفته‌ در اغلب‌ روزها و اغلب‌ ساعات‌ روز، به‌ علاوه‌ علایم‌ همراه‌.

علایم‌ شایع‌


از دست‌ دادن‌ علاقه‌؛ بی‌حوصلگی‌ و دل‌زدگی‌؛ ناتوانی‌ از لذت‌ بردن‌

احساس‌ ناامیدی‌؛ بی‌حالی‌ و خستگی‌

بی‌خوابی‌؛ خواب‌ زیاد یا ناراحت‌

گوشه‌گیری‌ اجتماعی‌؛ احساس‌ بی‌ارزش‌ بودن‌ ومورد نیاز نبودن‌

بی‌اشتهایی‌ یا پرخوری‌؛ یبوست‌

از دست‌ دادن‌ میل‌ جنسی‌

مشکل‌ داشتن‌ در تصمیم‌گیری‌؛ مشکل‌ داشتن‌ در تمرکز

یکباره‌ به‌ گریه‌ افتادن‌ بدون‌ توضیح‌ مشخص‌

احساس‌ گناه‌ شدید به‌ خاطر وقایع‌ بی‌اهمیت‌ یا خیالی‌

تحریک‌پذیری‌؛ بی‌قراری‌؛ افکار خودکشی‌

دردهای‌ مختلف‌، مثل‌ سردرد، درد قفسه‌ سینه‌ بدون‌ شواهدی‌ از بیماری‌ جسمی‌

علل


برای‌ بیماری‌ افسردگی‌ واقعی‌ هیچ‌ علت‌ یگانه‌ و روشنی‌ نمی‌توان‌ متصور بود. بعضی‌ از عوامل‌ زیست‌شناختی‌ مثل‌ بیماری‌های‌ جسمی‌، اختلالات‌ هورمونی‌، یا بعضی‌ داروها می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
عوامل‌ اجتماعی‌ و روانی‌ نیز می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
اختلالات‌ ارثی‌ نیز می‌توانند مؤثر باشند.
بروز این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ با تعداد وقایع‌ ناراحت‌کننده‌ زندگی‌ فرد ارتباط‌ داشته‌ باشد.


عوامل تشدید کننده بیماری


عصبانیت‌ یا احساس‌ دیگری‌ که‌ فرو خورده‌ شده‌ باشد.

داشتن‌ شخصیتی‌ وسواسی‌، منظم‌ و جدی‌، تکامل‌گرا، یا شدیداً وابسته‌

سابقه‌ خانوادگی‌ افسردگی‌

وابستگی‌ به‌ الکل‌

شکست‌ در کار، ازدواج‌، یا روابط‌ با دیگران‌

مرگ‌ یا فقدان‌ یکی‌ از عزیزان‌

از دست‌ دادن‌ یک‌ چیز مهم‌ (شغل‌، خانه‌، سرمایه‌)

تغییر شغل‌ یا نقل‌ مکان‌ به‌ یک‌ جای‌ جدید

انجام‌ بعضی‌ از اعمال‌ جراحی‌ مثل‌ برداشتن‌ پستان‌ به‌ علت‌ سرطان‌

وجود یک‌ بیماری‌ یا معلولیت‌ عمده‌

گذر از یک‌ مرحله‌ از زندگی‌ به‌ مرحله‌ای‌ دیگر، مثلاً یائسگی‌ یا بازنشستگی‌

استفاده‌ از بعضی‌ از داروها مثل‌ رزرپین‌، داروهای‌ مسدودکننده‌ بتا آدرنرژیک‌، یا بنزودیازپین‌ها
محرومیت‌ از داروها و مواد محرک‌ مثل‌ کوکائین ‌، آمفتامین‌ها، یا کافئین‌

بعضی‌ از بیماری‌ها مثل‌ دیابت‌، سرطان‌ لوزالمعده ‌، و اختلالات‌ هورمونی‌


پیشگیری‌

  • تغییرات‌ عمده‌ زندگی‌ را پیش‌بینی‌ و آمادگی‌ لازم‌ برای‌ مواجهه‌ شدن‌ با آنها را کسب‌ کنید.
  • حتی‌الامکان‌ از عوامل‌ خطر پرهیز کنید.
عواقب‌ مورد انتظار


در بسیاری‌ از موارد، بیماری‌ خود به‌ خود خوب‌ می‌شود، اما با کمک‌ گرفتن‌ از پزشک‌ می‌توان‌ مدت‌ افسردگی‌ را کم‌ کرد و روش‌های‌ مقابله‌ با افسردگی‌ را فرا گرفت‌. عود افسردگی‌ شایع‌ است‌. درصد بهبودی‌ بالا است‌، حتی‌ اگر فرد به‌ هنگام‌ افسردگی‌، نسبت‌ به‌ بهبودی‌ خود دید منفی‌ داشته‌ باشد.

عوارض‌ احتمالی‌


خودکشی‌. علایم‌ هشداردهنده‌ آن‌ عبارتند از: ـ گوشه‌گیری‌ از خانواده‌ و دوستان‌ ـ عدم‌ توجه‌ به‌ ظاهر خود ـ به‌ زبان‌ آوردن‌ این‌ که‌ فرد می‌خواهد «همه‌ چیز را تمام‌ کند» یا اینکه‌ «زیادی‌ است‌ و مزاحم‌ دیگران‌.» ـ شواهدی‌ از داشتن‌ نقشه‌ برای‌ خودکشی‌ (مثلاً نوشتن‌ وصیت‌نامه‌ یا توجه‌ به‌ یک‌ سلاح‌ قتاله‌) ـ خوشحالی‌ ناگهانی‌ پس‌ از احساس‌ نومیدی‌ طولانی‌ مدت‌ ـ عدم‌ بهبود افسردگی‌

درمان‌


اصول‌ کلی‌
در صورتی‌ که‌ علایم‌ خفیف‌ تا متوسط‌ باشند، روش‌های‌ به‌ عهده‌ گرفتن‌ مراقبت‌ از خود را در پیش‌ گیرید:

با دوستان‌ و خانواده‌ صحبت‌ کنید.

به‌ طور منظم‌ ورزش‌ کنید.

یک‌ رژیم‌ غذایی‌ متعادل‌ و کم‌چرب‌ داشته‌ باشید.

الکل‌ مصرف‌ نکنید؛

کارهای‌ عادی‌ زندگی‌ خود را ادامه‌ دهید.

فیلم‌های‌ خنده‌دار و شاد ببینید.

در صورت‌ امکان‌ به‌ تعطیلات‌ بروید.

احساسات‌ خود را در یک‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنویسید.

سعی‌ کنید مشکلات‌ در روابط‌ با دیگران‌ را حل‌ کنید (البته‌ بهتر است‌ که‌ در این‌ زمان‌ تصمیمات‌ عمده‌ نگیرید).

تا حدی‌ که‌ می‌توانید فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را حفظ‌ کنید.

مسؤولیت‌های‌ خود را تا زمان‌ بهبودی‌ به‌ فرد دیگری‌ واگذار کنید.

به‌ گروه‌های‌ حمایتی‌ در مورد افسردگی‌ بپیوندید.


داروها
داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ بعضی‌ از افراد که‌ افسردگی‌ طولانی‌مدت‌ یا نسبتاً شدید دارند.
لیتیم‌ برای‌ مواردی‌ که‌ دوره‌هایی‌ از سرخوشی‌ غیرطبیعی‌ و افسردگی‌ متناوباً رخ‌ می‌دهند.

فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری


محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ها و علایق‌ روزانه‌ را حفظ‌ کنید حتی‌ اگر حوصله‌ آنها را ندارید.

رژیم‌ غذایی‌

یک‌ رژیم‌ عادی‌ و متعادل‌ داشته‌ باشید حتی‌ اگر اشتها به‌ غذا ندارید.

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟


اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ افسردگی‌ دارید.

اگر احساس‌ تمایل‌ به‌ خودکشی‌ یا ناامیدی‌ دارید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:33 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها