بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-19-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید انسان در نهج البلاغه( فصل دو)

سعي كن در هنگامي كه با والدين صحبت مي كنند با اعتدال و ميانه روي صحبت كني كه خصلت مداخله نكني و كسي را از خود نرنجاني و ناراحت نكني و هميشه خوب و مهربان باشي اگر چه موضوع ملاقات با مردم به عنوان يك موضوع خاص و مسئله مستقل در كنار ديگر موضوعات مطرح نيست و بلكه خود زير مجموعه موضوعات ديگري چون خدمت به مردم و يا مهرباني و يا دوستي با مردم است اما به جهت ضرورت رسيدگي به امور مردم كه ملاقات با آنها بهترين و مهم ترين شكل آن و مورد عنايت خاص امير مومنان علي (ع) بوده آن را بعنوان يك موضوع مجزا و با اهميت مطرح كرديم امير مومنان (ع) در نامه خود به مالك اشتر هنگامي كه او را به فرمانداري مصر گماشت اين چنين به ديدار و ملاقات با مردم سفارش مي كند هيچ گاه خود را طولاني از مردم پنهان مكن كه پنهان بودن از مردم نمونه اي از ننگ خويي و كم اطلاعاتي در امور جامعه است و درباره هموار كردن تنگ خويي و خود بزرگ بيني را از خود دور ساز درباره رعايت مساوات در ملاقات مي فرمايد در نگاه و اشاره به چشم در سلام كردن و اشاره كردن با همگان يكسان باشد در مجلس عمومي با آنان بنشين هرگاه مردم به تو گمان بردند عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار و با اين كار از بدگماني نجاتشان بده كه اين كار رياضتي براي خودسازي تو و مهرباني كردن نسبت به مردم است و اين پوزش خواهي تو آنان را به حق وا مي دارد در كاري كه تو را خشنود و عموم مسلمانان را ناخشايند است بپرهيز.
دل اگر چه در اين باديه بسيار شتافت يك مو ندانست ولي شكافت اندر دل من هزار خورشيد بتافت آخر به كمال روايي راه نيافت دوست داشتن چيزها در نزد تو در حق ميانه روي ترين شما را گوش داد تا بشنود آنچه به كارش آيد و ديده كه تاريكي را بدان زدايد و اندامهايي فراهم كردن عضوها را به كار و با خميدگيهاي آن سازوار به صورت تركيب شده با هم و چندانكه دوام دارند با يكديگر فراهم با كالبدها كه منافع خود را مي رسانند و دلهايي كه روزي خود را خواهانند و مي ستانند همه غرقه در نعمتهاي او كه همگاني و فراگير و به جان او منت پذير ترين عافيت بي گزند و به سلامت و براي هر يك از شما بهري از زندگي انگاشت و پايان آنها را پنهان داشت و براي عبرت شما آثار پيشينيان را به جا گذاشت از آنچه بهره شان بود و خوردند و از لذتي كه در فراخناي پيش از مرگ بودند و مرگي كه شتابان در رسيد و دشتهاي آرزوهايشان را بريد و اجلها كه ناگاه بتاخت و پروبرگشان را بر انداخت به هنگام تندرستي كاري نكردند چنانكه شايد در بهار جواني عبرت نگرفتند انسان كه بايد آن كه در شادابي جواني است چرا انتظار مي برد جز شكست پيري را كه نزد وي رخت گشايد و آن كه دچار بالش تندرستي است جز بيماريها را كه بر سر او آيد و آن كسي كه لختي در اين جهان به سر مي برد جز مرگ را كه از در آيد زمان رفتن نزديك است دلها از اضطراب تپيده و سوزش درد را مزيده و شربت غصه ها را جرعه جرعه چشيده براي ياري خود فرياد خواهان از فرزندان و نوادگان و خويشان و عزيزان و همتايان و همسالان ،آيا خويشان مرگ را از او باز دارند . يا نوكران وي را سودي رساندن حالي كه كويي مردگان باز داشته است و در خوابگاه تنگ تنها هشت خزندگان پوستش پاره كرده و خورده خشت و خاك گورشان را از تن او ستوده گردبادها بر آثار او خاك افشانده و گذشت روزگار نشانه هاي او را پوشانده كالبدهايي كه آكنده از گوشت بود نزار گرديد و استخوانها از پس سختي پوسيد و جانها در گرو سنگيني بار گناه درستي خبرهاي غيبي را به يقين ديده و آگاه نه كاري يك افزون از آنچه
كرده اند. توانند و نه راهي براي پوزش از لغزشهايي كه داشته اند دانند چگونه خانه دنيا حساب است و در حرام آن عذاب آن كه در آن بي نيازي است گرفتار است و آن كه نيازمند است اندوهناك آب دنيا همواره تيره و تار و جاي درآمدن به آب گل آلود است من شما را از دنيا مي ترسانم كه در كام شيرين است و در ديده سبز و رنگين پوشيده به شهوات و خواهش هاي نفساني است دوستان خدا آنانند كه به درون دنيا نگريستند.
هنگامي كه مردم برون آنها را ديدند و به فرداي آن پرداختند آن گاه كه مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند پس هواي نفساني كه آنان را از پاي در
مي آورد مي داندند و آن را كه دانستند به زودي رهاشان خواهد كرد را ندهند و بهره گيري فراوان ديگران را از جهان خوار شمردند و دست يافتنشان را بر نعمت دنيا از دست دادن آن خواندند دشمن آن اند كه مردم با آن آشتي كرده اند و با آنچه مردم با آن دشمن اند در آشتي به سر برده اند قرآن به آنان شناخته شد و آنان به كتاب خدا آگاهند قرآن به آنان پابرجاست و آنان به قرآن برپايند بيش از آنچه بدان اميد بسته اند در ديده نمي آرند و جزء از آنچه از آن مي ترسند از چيزي بيم ندارند پسرم من تو را از دنيا آگاه كردم و از دگركون شدنش و از ميان رفتن و دست به دست گريدندش و تو را از آن جهان خبر دادم و آنچه در آنجا براي مردم آماده است براي تو درباره تو درباره هر دو مثل ها زدم تا از آن ها پند گيري و دستور كار خويش گرداني داستان آنان كه دنيا را آزمودند و شناختند همچون گروهي مسافر است كه به جايي منزل كنند ناسازگار و آب و آباداني به كنار و قصد جايي كنند بر نعمت و دلخواه و گوشه اي پر آب و گياه پس رنج راه را بر خود هموار كند.
خصوصيات دنيا پرستان همانا دنيا پرستان چون سگهاي درنده عوعوكنان براي دريدن صيد در شتابند برخي هجوم آورند و نيرومندشان ناتوان را
مي خورند و بزرگترها كوچكترها را و يا چون شتراني هستند كه برخي از آنها پاي بسته در بيابان رها گشته كه راه گم كرده اند و در جاده هاي نامعلومي در حركت اند و در وادي پر از آفتها و در شنزاري كه حركت با كندي صورت مي گيرد گرفتارند نه چوپاني دارند كه به كارش برسد و نه چراننده اي كه به چراگاهشان ببرد دنيا آنها را به راه كوري كشاند و ديگانشان را از چراغ خود قرار داده اند هم دنيا آنها را به بازي گرفته و هم آنها با دنيا به بازي پرداخته اند. و آخرت را فراموش كرده اند اندكي مهلت ده بزودي تاريكي برطرف شود گويا مسافران به منزل رسيده اند و آن كس شما را از دنيا پرستي مي پرهيزانم كه منزلگاهي است ناپايدار به خانه ماندن است و نه جايگاه قرار خود را آراست و به آرايش خويش شيفته است و ديگران را به زينت خويشتن فريفته خانه اي نزد خداوند آن خوار از كيفرهايي كه بر اثر كردار بد و كارهاي ناپسند بر امتهاي پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد و حالات گذشتگان را در خوبي ها و سختي ها به ياد آوريد و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگي گذشتگان است .عجيب اين است كه
نهج البلاغه در ديار خودش در ميان شيعيان علي (ع) در حوزه هاي علميه شيعه غريب و تنهاست همچنان كه خود علي (ع) غريب و تنهاست بديهي است اگر محتويات كتابي و يا انديشه و احساسات و عواطف شخصي با دنياي روحي مردم سازگار نباشد اين كتاب و يا آن شخص عملاً تنها و بيگانه
مي ماند هر چند نامشان با هزاران تحليل و تعظيم برده شده اما بايد اعتراف كنيم كه با نهج البلاغه بيگانه ايم دنياي روحي اي كه براي خود ساخته ايم دنياي ديگري است و غير از دنياي نهج البلاغه اما خوش بختانه امروزه
جرقه هاي اميدي در انديشه ها و روحيات افراد جامعه بوي آن دنياي متعالي و انديشه هاي ناب و خردمندانه هويدا گشته كه جاي بسي تشكر از راهنماي بشر خالق يكتاست و لازمه شكر اين نعمت تلاش وافر دانشمندان دين است.
از دنياي نهج البلاغه و محتوا و مزامين متعالي آن چه بگوييم دنياي بيكران و دريايي بي ساحل عالمي فراتر از *** و مكان همچون روح علي (ع) كه در دنياي خاصي نمي گنجد در همه جهان ها حضور جامع همه حضرات است و دارنده همه مراتب سخنش نيز به دنياي خاصي محدود نيست .
چگونه خانه دنيا را توصيف كنم كه ابتداي آن سختي و مشقت و پايان آن نابودي است در خلال آن حساب است و در حرام آن عذاب آن كه در آن
بي نياز است گرفتار است و آن كه نيازمند است اندهناك : كسي كه تقوا را انتخاب كند سختي ها از او دور گردند تلخي ها برايش شيرين شوند و فشار مشكلات و ناراحتي هايش برطرف خواهند شد و مشكلات پياپي و خسته كننده برايش آسان گرديده مجد و بزرگي از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو مي بارند و نعمتهاي الهي پس از فرو نشستن به جوشش در مي آيند و بركات تقليل يافته فزوني مي گيرند پرهيز از گناه اولين محصول تقوا و پرهيز از گناه مصونيت از خطاست چنان كه محصول بي تقوايي مطيع نفس و هواي نفساني بودن است حضرت علي (ع) در سخنان خويش به زيبايي تمام اين مطلب را بيان نمود:
زن نبايد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود و بايد خود را براي هر لذتي كه او مي خواهد آماده كند اگر دراين ها از شوهر اطاعت كند تهيه غذا و لباس و لوازم ديگر بر شوهر واجب است و اگر در آنها اطاعت شوهر را نكند گناهكار است و حق غذا ولباس و منزل و همخوابي ندارد فرزندانتان را بر سه خصلت پرورش دهيد و دوستي پيامبرتان و دوستي اهل بيت او وخواندن قرآن رهنمون كنيد، فرزند بد، شرافت و آبرو را مي برد و گذشتگان را معيوب و ننگين مي سازد و حضرت علي (ع) مي فرمايد قطع رحم موجب فقر و تنگدستي مي گردد از ما نيست هر كس با همسايه اش خوشرفتاري ننمايد هر كس همسايه اش را اذيت كند بوي بهشت بر او حرام است از نيكي به همسايه واحوالپرسي دوري نكنيد ،خوبي به همسايه روزي را زياد مي كند از نگاه كردن به چيزهاي حرام پرهيز كنيد كه آن تخم شهوت و پديد آورنده گناهان است خداوند دوست نمي دارد كه كسي به گفتار زشت سخن بگويد جزء اينكه ستمي به او شده باشد در روايتي حضرت علي (ع) مي فرمايد بازبان خوب با مردم تكلم نمائيد پس از خدا بترسيد و به درستي سخن بگوييد .
هر كس در نمازش سستي كند خداوند او را به 15 بلا گرفتار مي سازد بركت را از عمر او بر مي دارد. زيبايي صالحان را از صورت او محو مي كند. هر كاري كه انجام دهد پاداش به او نمي دهد . دعاي او را به اجابت نمي رساند قبرش به او تنگ خواهد شد.
در هنگام فتنه و آشوب آرامش و خود دار بوده و وقت بلا شكيبا بوده و در نعمت و خوشي سپاسگذار به آنچه خداوند نصيبش كرده قانع باشد به دشمنان هم ستم نكند دوستان را به زحمت نيداخته بدنش در اطاعت خدا و خدمت به مردم از او در آسايش باشند به خدايي كه جانم در دست اوست هنگامي كه روز جمعه شد فرشتگاني بر دربهاي مسجد مي ايستند تا وقتي كه امام مشغول خطبه شود، هر كس روز جمعه غسل كند و مسواك بزند و بوي خوشي كه دارد بزند و بهترين لباسهايش را بپوشد سپس براي نماز جمعه حركت كند و پا بر دوش مردم نگذارد كفاره گناهان او از آن جمعه تا جمعه قبل است نماز جمعه بر هر كسي كه تا 2 فرسخ فاصله دارد واجب است.
انسان هر اندازه زيرك دانا و خردمند باشد و با تجربه باشد ولي باز هم
نمي تواند در كارهاي خود تصميم بگيرد و از اشتباه در امان است و لذا براي اينكه كمتر گرفتار خطا و زيان گردد و در كارهايش بيشتر موفق گردد.دور انديشي اين است كه صاحب نظر مشورت كرده و دستورش را پيروي نمائي سزوار است كه خردمند را به رأي خويش بيفزايد و دانش دانشمندان را به دانش خود ضميمه كند مردان و زنان با ايمان يار و دوستدار يكديگرند مردم را به كار نيك وداشته و از زشتي منع مي كنند .با خردمندان مشورت كن تا از لغزش و پشيماني در امان باشي بهترين كسي كه با او مشورت مي كني صاحبان خرد و دانش و تجربه و دورانديش مي باشند هرگاه كاري را قصد كردي نخست با خدايت مشورت كن،صدبار بگو استغفرالله و سپس با مردم مشورت كن كه خداوند خير و بركت به زبان هر كسي كه دوست بدارد قرار مي دهد اي اهل ايمان به خدا و رسول خيانت نكنيد و در امر دنيا با آگاهي به خيانت به يكديگر ننمائيد.
بالاترين جهاد اين است كه انسان صبح كند در حالي كه در صدد ظلم كردن به كسي نباشد . جهادي كه در آن ترس از خدا نباشد سودمند نخواهد بود . پيروزي بزرگ اين است كه انسان بر نفس خود پيروز باشد هرگاه شخصي گناه مي كند در دلش لكه سياهي پيدا مي كند پس اگر توبه كند محو گردد و اگر برآن بيفزايد آن سياهي نيز افزايش يابد تا بر دلش غالب شود پس هرگاه رستگار نشود هركس درباره مؤمن چيزي بگويد كه چشم او ديده يا گوشش
( از او ) شنيده است وي از كساني خواهد بود كه خداوند بزرگ درباره آنها مي فرمايد آنانكه دوست مي دارند كه زشتي ها در ميان هركس وسيله كار زشت گردد از گناه و زشتي آن سهم بسزائي خواهد داشت از غيبت و سخن چيني پرهيز كن براستي كه روزه غيبت را فاسد مي كند و سخن چيني باعث عذاب قبر مي گردد دوروئي از پايه هاي ذلت است .




منابع
بر گرفته از كتابهاي :
پرتوي از نهج البلاغه
كتاب انسان شناسي
كتاب نهج البلاغه خطبه 244
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها