زنی 3 دختر داشت که هر3 ازدواج کرده بودند.یک روز تصمیم گرفت
میزان علاقه ای که دامادانش به او دارند ارزیابی کند.
یکی از داماد ها را به خانه اش دعوت کرد ودر حالی که در کنار
استخر قدم می زد از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود
را درون استخر انداخت...
زنی 3 دختر داشت که هر3 ازدواج کرده بودند.یک روز تصمیم گرفت
میزان علاقه ای که دامادانش به او دارند ارزیابی کند.
یکی از داماد ها را به خانه اش دعوت کرد ودر حالی که در کنار
استخر قدم می زد از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود
را درون استخر انداخت...
دامادش فورا داخل آب شیرجه زد و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پراید نو جلوی پارکینگ داماد اول بود که روی
شیشه اش نوشته شده بود:متشکرم از طرف مادر زنت.
زن همین کار را با داماد دومش انجام داد واین بار هم داماد فورا او را
نجات داد و مادر زن نیز مثل داماد اول یک پراید به او هدیه کرد که
همان جمله روی آن نوشته شده بود.
نوبت به داماد سوم رسیدو مادر زن نیز خود رابه درون آب انداخت
ولی داماد او رانجات ندادو مادرزن مرد. فردای آن روز یک بنز جلوی
در خانه ی داماد بود که روی آن نوشته شده بود:متشکرم از طرف
پدر زنت.