بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-18-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Cool توجه به دارندگیها

در دنيايي كه در پيش داريم ' هر كدام جوابگوي نعماتي خواهيم بود كه خداوند به ما ارزاني كرد و ما از آن بهره اي نگرفتيم . تالمود
وقتي همه چيز را عادي و بي اهميت در نظر مي گيريم ' هرگز به آن همه عظمت و نعمتي كه پيش روي ما گسترده است توجهي نداريم . اينگونه است كه به جاي وفور و تنعم كم يابي و نايابي مي بينيم .
ممكن است در اينجا از من بپرسيد "از چه حرف مي زني سوزان ؟ به اطرافت نگاه كن ببين چه آشفته و درهم است . " بله دنيا آشفته و درهم است . زندگي شما ممكن است آشفته باشد و با اين حال ' چيزهاي زيادي هست كه بايد از آنها سپاسگذار باشيم .
و چرا نمي توانيم ببينيم ؟ نمي توانيم ببينيم زيرا ما انسان ها بنده عادت هستيم و عادت فعلي جامعه ما هم اين است كه آنچه را وحشتناك است ببينيم و آنچه را كه زيبا و اعجاب انگيز است فراموش كنيم . بنابراين به نظر مي رسد كه وظيفه ساده اي داريم : به آنچه بد و وحشتناك است نظر نكنيم و به جاي آن به خوبي ها و مثبت ها چشم بدوزيم . اما همه مي دانيم كه اين كار ساده اي نيست . در واقع اين يكي از مهمترين چالش هاي ماست . دليلش اين است كه شكستن عادت هاي كهنه به راستي دشوار است و با اين حال براي رقصيدن با زندگي به ناچار بايد عادت شكني كنيم .
براي شكستن هر عادتي تكرار رفتار مورد نظر امر ضروري است .
اگر اين كار را نكنيد به عادت قديم باز مي گرديد . تكرار به شما امكان مي دهد كه اندك ،اندك ، و قدم به قدم به شرايط مطلوب نزديك شويد . متعجب خواهيد شد كه چرا قبلا نتوانستيد آنچه را كه حالا مي بينيد ، ببينيد .
اگر خوب چشمانتيان را باز كنيد خواهيد ديد جايي براي گرسنگي كشيدن نيست . متوجه خواهيد شد كه ...
شادي ،خوشبختي ،رضايت خاطر و توانايي شما در رقصيدن
با زندگي صرفا بستگي به اين دارد كه شما به چه توجه مي كنيد .
و خوشبختانه اينكه به چه نگاه كنيد ، موضوعيست كه صرفا به شما بستگي دارد .
امتحان كنيد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها