بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-27-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید اوضاع دربار ناصري از زبان علويه کرماني

اوضاع دربار ناصري از زبان علويه کرماني


در ميان اثار مکتوب،سفرنامه ها به خاطر نشان دادن چشم اندازي از جوامع ديگر ونقل مسائل سياسي اجتماعي آن جوامع و آشنا کردن خواننده با دنيايي ناشناخته حائز اهميت فراوان هستند .در عصر قاجاري سفرنامه هاي فراواني نوشته شد که هر يک در جاي خود داراي ارزش و اهميت است از ميان سفرنامه هاي ايراني ، سفرنامه هاي زيارتي جايگاه ويژه اي دارد؛زيرا علاوه بر نشان دادن مسايل جغرافيايي و تاريخي و فرهنگ و اجتماعيات ، در مورد مسايل مذهبي و شرح مکان هاي زيارتي مورد توجه ايرانيان مثل سفر حج و عتبات و نحوه انجام اين فرائض نيز اطلاعاتي به خواننده مي دهند .سفرنامه حاجيه علويه خانم کرماني يکي از اين سفرنامه هاست که از نظر مذهبي و تاريخي داراي اهميت است و نکات جالبي درباره نحوه حج گزاري و همچنين اوضاع دربار ناصري ارائه مي دهد .
مهمترين قسمت اين سفرنامه مربوط به اوضاع دربار ناصري است که حاوي نکاتي حائزاهميت است .نويسنده هنگامي که به تهران مي‌رسد در تهران اقامت مي‌کند و به کرمان نمي‌رود. بيشترين حجم اين کتاب مربوط به اين دوران يکسال و نيمه است. حدود 87 صفحه يعني نزديک به نيمي از سفرنامه به اين بخش اختصاص دارد فضاي حاکم بر اين بخش از سفرنامه، شادي و سرور است.
اين قسمت از سفرنامه شامل شرح ميهماني هايي است که نويسنده رفته و رجالي که از او دعوت کرده‌اند و همچنين، اوضاع دربار ناصرالدين‌شاه، عروسي‌ها، تعزيه‌ها، عزاها، رفتار شاه‌ با زن‌ها، زن‌ها و دخترهاي شاه، مشغوليات درباريان.
بيشترين مطالب اين بخش هم مربوط به عقد و عروسي و مراسم‌هاي آن است. نويسنده در اين مدت کارهاي عقد و عروسي دخترهاي قوم و خويش و درباريان و حتي دختر ناصرالدين‌شاه را سر و سامان مي‌دهد.به طوري که خود مي‌گويد او را چنان قبول دارند که بي او هيچ کار نمي‌کنند. دست او را سبک دانسته براي بريدن پارچه‌ها او را مي‌خواهند، دوخت و دوز رخت و چادر عروسي را او بايد بکند. جهاز عروس را بايد مهيا کند چه آن چيزهايي که از بازار مي‌خرند و چه اسبابي که بايد دوخته شود. يکي از اين مراسم عروسي تاج‌السلطنه دختر نه ساله ناصرالدين شاه است که خيلي دقيق و زيبا نقل کرده، در مراسم نامزدي و عقدکنان او، نويسنده حضور دارد و همه کاره است. زنان دربار به او احترام مي‌گذارند حتي آرايش عروس را هم او بر عهده دارد.
در تهران بيشتر اوقات منزل غلامحسين‌خان، پسر ابراهيم‌خان ظهيرالدوله است که دخترش يکي از زنان ناصرالدين‌شاه است که به واسطه همين دختر، نويسنده ما به دربار راه دارد. در طول اقامت وي در تهران رجال معروف عصر مانند حشمت‌الدوله، عزيز‌الدوله و… او را دعوت کرده نهايت احترام را به جاي مي‌آورند و مصر به ماندن او در منزل خود هستند. نويسنده گرچه از الطاف ايشان سپاسگزار است اما گاهي هم اظهار ملال کرده و مي‌گويد:
«از وقتي که من آدم يک کار خودشان نمي‌کنند، همه را واگذاردند به بنده، يک دقيقه آسودگي ندارم. مي‌گويند ما بلد نيستيم کاري بکنيم حالا خدا خواسته چنين مادري براي ما رسانده، اگر يک چادر نماز چيت مي‌خواهند ببرند تا من نباشم نمي‌برند. حضرت والا هم تمام کارهاشان را گردن من گذاردند. بيني [و] بين‌الله خسته شدم»
اطلاعاتي که از بازار و قيمت اجناس مي‌دهد نيز قابل توجه و جالب است او که مجبور است براي خريد اسباب جهاز چند عروسي که در مدت اقامت او، نامزد و عقد شده‌اند، به بازارهاي دوري که او را خسته مي‌کند برود، اقلام خريده شده را با قيمت تمام شده نقل مي‌کند که از نظر تاريخي اهميت دارد:
«رفتيم دکان يک ارمني ديگر، اسباب ورشو خريديم. مقوه سني [سيني] خريديم جفتي چهل تومان، آئينه خريديم جفتي چهل تومان، امروز هم به اين طور معطل شديم عصري رفتم اندران»
از ويژگي‌هاي جالب نثر و زبان نويسنده کاربرد بعضي لغات به غلط است که يا در لفظ آن موقع معمول بوده يا او نتوانسته درست تلفظ کند چنانکه، اندرون را اندران، ختنه‌سوران را ختنه‌سيران و گلابتون را گلابتان نوشته و چنه به جاي چانه، شباش به جاي شاد باش و اين غير از اغلاط املايي است که در سراسر سفرنامه، ديده مي‌شود.
از جمله اطلاعاتي که از دربار ناصري در اين قسمت مي‌بينيم مشغوليات شاه و دربار است. وي ابتدا از ديدن آنهمه زن در دربار ناصري تعجب کرده. حدود هشتاد زن که همه بزک کرده زرد و سرخ و سبز، همه‌رنگ با چارقد‌ دنبال شاه مي‌افتند. وي ضمن توصيف قصر و خوابگاه شاهي، توضيح مي‌دهد که: «زن‌ها هم همه توي اين اطاق‌ها پايين و بالا منزل دارند. بعضي‌ها حياط خارج دارند».
همچنين از انيس‌الدوله به عنوان زن مقرب شاه نام مي‌برد که حتماً بايد موقع غذا خوردن شاه حاضر باشد. به طوري که نويسنده مي‌گويد، هر شب در دربار بساط سرگرمي هست حالا اين سرگرمي يا مطرب و بازيگر است و يا تعزيه و روضه‌خواني که همه اسباب سرگرمي شاه براي ديدن زن‌ها و پسند کردن دخترها است. در اين قسمت از سفرنامه، نويسنده بر خلاف زماني که در سفر مکه و عتبات بود، همه چيز را وصف مي‌کند و هر چيز زيبايي را توضيح مي‌دهد از قبيل جواهرات و تزئينات قصر و حياط و اندازه هر چيزي را به تفصيل بيان مي‌کند چنانکه يک شب چراغان را اينگونه توصيف مي‌کند:
«يک شب هم در نارنجستان چراغان بود. قرق کردند رفتيم چه نارنجستان. يک جايي ساختند عرض شش زرع هفت زرع، وسط اين نهر آبي که متصل مي‌رود. اول که داخل مي‌شوي، يک حوض بلوري است که آب مي‌آيد از سرش مي‌ريزد و در نهر جاري مي‌شود. طولش را چه عرض کنم چقدر است. در ميان اين نهر، هر يک زرع، يک فواره آب مي‌آيد. وسط اينها يک جار گذاشته. دو طرف نهر درخت نارنج، مرکبات جوربه‌جور، پر از بار، درخت‌هاي بلند، چراغ‌هاي جوربه‌جور، الوان، با اينها آويزان کردند…»
مراسم تعزيه دربار را هم با وضع جالبي توصيف مي‌کند. بعد از آنکه افراد تعزيه‌چي را با وسايل و شتر و قاطرشان وصف مي‌کند، مي‌گويد چون چند روزي که در اندرون است خاطراتش را نمي‌نويسد، وقتي مي‌آيد خانه، درست يادش نمي‌ماند که تفصيل همه چيز را بگويد با اينحال خيلي از مطالب را بيان کرده بويژه احوال ناصرالدين‌شاه و کارهاي او را به خوبي بيان مي‌کند:
«شب يا روز که شاه تعزيه مي‌نشيند، دو سه دفعه برمي‌خيزد، دوره توي بالاخانه‌هاي زن‌ها مي‌آيد. قدري شوخي مي‌کند. تقليد تعزيه‌ها را بيرون مي‌آورد، باز مي‌رود».
يکي از کارهاي جالبي که در آن زمان انجام مي‌دادند دعوتنامه‌هاي جشن و عروسي بوده است که تمام را بايد با خط خود مي‌نوشتند و براي دوستان و آشنايان فرستادند، يکي از کارهايي که در اين زمان بر عهده نويسنده گذاشته مي‌شد، همين نوشتن دعوت‌نامه‌هاست:
«حضرت والا فرمودند بنشينيد کاغذ بنويسيد. مردم را وعده بخواهيد… شصت هفتاد کاغذ نوشتيم تا عصري گرفتار کاغذ بوديم».
پختن شيريني هم يکي از کارهايي است که اين شخص براي عقد و عروسي به عهده دارد. شرح کارهايي که براي بردن عروسي و مراسم عقد انجام مي‌دهند رسوم اجتماعي آن دوره را خيلي خوب تصوير کرده است.
مراسم عزاداري دربار در دهه‌هاي محرم نيز از جمله مواردي است که نويسنده در آن حضور دارد. روضه‌خواني در ميان رجال آن زمان و خود دربار رواج دارد که نويسنده شرح مفصلي از آن ارائه مي‌دهد. از جمله ساختن علم و بيدق و چشم و هم‌چشمي براي بهتر بودن از ديگري و همچنين توضيح مي‌دهد که هر دهه‌اي يکي از زنان شاه روضه مي‌گيرد.
«امروز که دوشنبه سوم ماه است. هر کس بچه دارد، علمي نذر دارد، امروز همه مشغول علم درست کردن هستند. ما هم مشغول علم عضدالسلطنه هستيم سعي مي‌کنيم که مال ما بهتر شود».
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:00 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها