بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان

پزشکی بهداشتی و درمان در این تالار مطالب پزشکی و آموزشی در مورد بهداشت و سلامتی قرار خواهند گرفت

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-28-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مغز

چگونه اطلاعات در مغز ذخیره می ‌شود؟




تعداد سلول‌های عصبی یا نورون‌ها (neurone) در مغز به اندازه تعداد ستارگان کهکشان راه شیری یا 166 برابر جمعیت روی کره زمین، یعنی حدود صد میلیارد است.

این نورون‌ها یا سلول ‌های تخصص‌ یافته مغز می ‌‌توانند در غشای پوشاننده بیرونی خود تکانه‌های الکتریکی کم‌ ولتاژی ایجاد کنند. در واقع اگر کل قدرت الکتریکی سلول‌‌های مغز را جمع کنید می‌ توانید تنها یک لامپ 10 وات را روشن کنید!

این ضربان‌های الکتریکی در طول دنباله‌ های رشته ‌مانند تخصص‌ یافته این سلول‌ ها که آکسون نام دارند، حرکت می کنند و در انتهای آن ها باعث رها شدن مواد شیمیایی می‌ شوند که پیام را به سایر بخش‌های مغز منتقل می کنند.

به نظر می ‌رسد که همین ضربان‌های الکتریکی که ماهیتی دوتایی "همه یا هیچ" دارند، اطلاعات درباره دنیای خارج را حمل می ‌کنند: این که من چه چیزی را می ‌بینم؟ این که گرسنه هستم یا نه؟ این که به کدام مسیری باید حرکت کنم؟ و ... .
اما کدها یا رمزهای این ضربان‌های چندهزارم ‌ثانیه ‌ای ولتاژ الکتریکی، چه هستند؟

این ضربان‌ها ممکن است در مکان‌های مختلف مغز در زمان ‌های مختلف، معانی مختلفی داشته باشند.

در بخش‌ های مغز و نخاع یا دستگاه عصبی مرکزی سرعت این ضربان‌های الکتریکی اغلب به طور آشکار با خصوصیات قابل ‌تعریف دنیای خارج مانند وجود یک رنگ یا یک چهره تطبیق می‌ کنند.

در دستگاه‌ عصبی محیطی (یعنی در اعصابی که به اندام‌ های مختلف بدن می ‌روند) ضربان‌های الکتریکی بیشتر بیان گر حرارت بالاتر، یا صدای بلندتر یا انقباض عضلانی قوی ‌تر است.

اما هنگامی که به عمق مغز می ‌رسیم، به گروه‌هایی از نورون‌ها برخورد می ‌کنیم که در پدیده‌های بسیار پیچیده‌ تر مانند یادآوری وقایع، قضاوت بر مبنای ارزش‌ها، شبیه‌ سازی آینده‌های محتمل، تمایل به جفت ‌‌یابی و مانند این ها دخیل‌ هستند و در چنین جاهایی رمزگشایی از این پیام‌های الکتریکی بسیار مشکل می‌ شود.
مغز

چالشی که در این جا با آن روبرو هستید مانند این است که شما سرپوش یک کامپیوتر را بردارید و با اندازه‌ گیری فعالیت چند ترانزیستور درون آن که میان دو ولتاژ بالا و پایین نوسان می‌ کند، بخواهید محتوای صفحات اینترنتی را که فرد کاربر این کامپیوتر در حال مرور کردن آنهاست، حدس بزنید!

احتمال دارد که اطلاعات ذهنی ما نه در سلول‌هایی منفرد، بلکه در گروه‌هایی از سلول‌ها و الگوهای فعالیت‌های آن ها ذخیره شود.

اما در حال حاضر روشن نیست که چگونه می‌ توان مشخص کرد که کدام نورون‌ها به یک گروه خاص تعلق دارند و بدتر این که تکنولوژی‌های فعلی (مانند قراردادن مستقیم الکترودهای ظریف درون مغز) برای اندازه‌ گیر ی همزمان فعالیت‌های چند هزار نورون مناسب نیستند.

حتی بررسی اتصالات یک نورن منفرد هم آسان نیست. یک نورون معمولی در قشر مغز از حدود 10000 نورون دیگر پیام دریافت می ‌کند.

گرچه تغییرات ولتاژ الکتریکی می‌ تواند به سرعت پیام‌ها را در مغز هدایت کند، این ضربان‌های الکتریکی ممکن است تنها شیوه( یا حتی شیوه اصلی) انتقال اطلاعات در دستگاه عصبی نباشد.

پژوهش‌های آینده‌ نگر در حال بررسی سایر انتقال‌ دهنده‌های احتمالی اطلاعات هستند، از جمله: سلول‌های گلیال( سلول‌های مغزی که اطلاعات نسبتا کمی از آن ها داریم و نسبت به نورون‌ها یا سلول‌های تخصص ‌یافته عصبی ده برابر تعداد بیشتری دارند)، سایر انواع ساز و کارهای پیام ‌رسانی میان سلول‌ها(مانند پپتیدها و سایر مواد شیمیایی به تازگی کشف‌ شده) و آبشارهای بیوشیمیایی که درون سلول‌ها رخ می ‌دهند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 09-28-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مغز

قلب دستگاه مركزي بدن است. خون را به مغز، فرمانده بدن، و تمامي احشا و نسوج مي‌رساند. همچنين، عروق شبكة ارتباطي وسيعي ميان قسمت‌هاي مختلف بدن ايجاد مي‌كند. براي صدور فرمان مغز به بخشي از بدن، خون و اكسيژن لازم است. قلب تأمين‌كنندة خون مورد نياز دورترين اعضاي بدن است. هرچه مراقبت‌هاي انجام‌شده در جهت حفظ سلامت دستگاه قلب و عروق بيشتر باشد، هماهنگي بين ساير اعضا و قسمت‌هاي بدن بيشتر خواهد بود. از جمله مسائلي كه به منظور حفظ سلامت اين دستگاه مورد توجه قرار مي‌گيرد كنترل فشار خون است.
پرفشاري خون، بخصوص در سنين پس از يائسگي، خطر بزرگي براي سلامت بسياري از زنان جامعة ما محسوب مي‌شود. رژيم‌هاي نادرست غذايي، مصرف زياد غذاهاي چرب و پرنمك، بي‌تحركي و زندگي ماشيني ازجمله عوامل مستعدكننده براي ابتلا به بيماري پرفشاري خون است.
دكتر شاهرخ حوائجي، متخصص بيهوشي و فلوشيپ بيهوشي قلب و آي‌سي‌يو، در گفت‌وگويي، به معرفي بيماري پرفشاري خون، علل ايجادكننده و تغييرات لازم در نحوة زندگي مبتلايان مي‌پردازد.


 آقاي دكتر، ابتدا بفرماييد فشار خون چه اهميتي دارد و چرا ميزان آن مقياسي است براي سلامت دستگاه قلب و عروق؟
 فشار خون به‌معني فشاري است كه خون در هنگام عبور از رگ‌هاي خوني به ديوارة آن وارد مي‌كند. وجود فشار خون در بدن لازم است و بدون آن نمي‌توان زندگي كرد. فشار خون يك اندازة طبيعي دارد و يك اندازة غيرطبيعي. اگر در اندازة طبيعي باشد، فرد زندگي عادي و روزمره خواهد داشت، در غير اين صورت، مشكلاتي براي بدن و دستگاه گردش خون ايجاد مي‌شود. چنان‌كه فشار خون طبيعي داريد، با اطمينان برنامه‌هايتان را براي زندگي‌اي طولاني و سالم دنبال كنيد.

 فشار خون با دو عدد اعلام مي‌شود. عدد اول فشار خون سيستوليك يا ماكزيمم و عدد دوم فشار خون دياستوليك يا مينيمم را نشان مي‌دهد. سيستول و دياستول در دستگاه گردش خون چه مفهومي دارد؟
 هنگامي كه قلب منقبض مي‌شود و خون را وارد دستگاه گردش خون مي‌كند، فشاري ايجاد مي‌شود. اين فشار، كه ناشي از انقباض عضلة قلب است، فشار خون سيستوليك ناميده مي‌شود. در فاز دياستول چرخة ضربان قلب، عضلة آن شل مي‌شود و خون وريدي به داخل قلب برمي‌گردد، دريچة آئورت بسته مي‌شود و ديگر خوني به سيستم شرياني بدن وارد نمي‌شود. در اين مرحله، فشار خون نسبت به مرحلة سيستول پايين مي‌آيد. اين فشار خون فشار خون دياستوليك نام دارد. سيستول و دياستول همان ماكزيمم و مينيمم است كه براي بيشتر افراد آشناست.

 ميزان طبيعي و غيرطبيعي فشار خون سيستولي و دياستولي چقدر است؟
 ميزان طبيعي فشار خون در كتب مختلف متفاوت در نظر گرفته شده است. ميزاني كه بيشتر مورد قبول است حداكثر 140 ميلي‌متر جيوه براي فشار سيستول يا ماكزيمم و 95 ميلي‌متر جيوه براي فشار دياستول يا مينيمم است. در مقالات تحقيقي اخير آمده است كه فشار سيستوليك نبايد بالاتر از 120 ميلي‌متر جيوه و فشار دياستوليك هم نبايد بيشتر از 70 ميلي‌متر جيوه باشد. هر عاملي كه باعث شود فشار سيستوليك از اين ميزان بالاتر رود، باعث پرفشاري خون سيستوليك خواهد شد. اضطراب، تصلب شرائين و چاقي از جمله علل پرفشاري خون سيستوليك هستند.

 علت پرفشاري خون چيست؟
 با افزايش سن، خاصيت كشساني يا نرمي ديوارة عروق شرياني از بين مي‌رود. هرچه ميزان غيرطبيعي شدن ديوارة شريان‌ها بيشتر باشد، نوسان و تغييرات فشار خون بيشتر خواهد بود. روند تصلب شرائين يعني سخت شدن ديوارة شريان‌ها از اواسط عمر شروع مي‌شود و با افزايش سن شدت مي‌يابد. به‌طوركلي، هر عاملي كه باعث كاهش خاصيت كشساني عروق شرياني يا نرمي آنها شود، پرفشاري خون ايجاد مي‌كند. افزايش سن، وزن و چربي خون، همچنين استرس‌هاي محيطي از جمله عوامل دخيل در پرفشاري خون شناخته شده‌اند.

 بين فشار خون سيستولي و دياستولي ارتباطي وجود دارد؟
 بله، معمولاً فشار خون دياستوليك نصف به علاوة يك فشار خون سيستوليك است. مثلاً اگر فشار خون سيستوليك 120 ميلي‌متر جيوه باشد، فشار خون دياستوليك 70 خواهد بود. در اغلب موارد، با افزايش فشار خون سيستوليك، فشار خون دياستوليك هم افزايش مي‌يابد؛ اما آنچه باعث تخريب ديوارة عروق مي‌شود فشار خون دياستوليك است. يعني اگر فشار خون دياستوليك به‌طور مداوم در حدود 110 ميلي‌متر جيوه باشد، اين وضعيت در مقايسه با افزايشِ گاه‌گاه فشار خون سيستوليك تا اندازة 170 يا 180 ميلي‌متر جيوه مشكلات جانبي بيشتري ايجاد مي‌كند. در بيماران مبتلا به پرفشاري خون مزمن، اين ارتباط به‌هم مي‌خورد و فشار خون سيستوليك آنها در حدود 140 تا 160 و فشار خون دياستوليك در حدود 100 تا 110 ميلي‌متر جيوه خواهد بود. اين بيماران نياز به درمان دارند.

 به‌نظر شما، ميزان فشار خون در بازوي راست و چپ متفاوت است؟
 من به‌شخصه نمي‌دانم تفاوت فشار در دو بازو تا چه اندازه از نظر علمي صحت دارد، اما عدة زيادي به اين تفاوت معتقدند. بارها به بيماراني برخورد كرده‌ايم كه تقاضاي اندازه‌گيري فشار خون در هر دو بازو را دارند. به هر شكل، فشار خون در دست چپ مختصري از دست راست بيشتر است، اما اين تفاوت آن‌قدر فاحش نيست، مگر در فردي كه به يك ضايعة عروقي در شريان زيرترقوه‌اي (ساب‌كلاويَن) راست يا چپ مبتلاست.

 فشار خون در حالت خوابيده بالاتر است يا ايستاده؟
 در وضعيت ايستاده و نشسته، فشار خون در مقايسه با وضعيت خوابيده بالاتر است. بنابراين اگر فشار خون ماكزيمم فردي در حالت استراحت 140 ميلي‌متر جيوه و فشار مينيمم او 90 ميلي‌متر جيوه يا بالاتر باشد، اين فرد مستعد ابتلا به بيماري پرفشاري خون است. چنين فردي قطعاً در وضعيت نشسته و ايستاده فشار خوني بالاتر از حد طبيعي خواهد داشت.

 فشار خون سيستوليك مهم‌تر است يا دياستوليك؟
 فشار خون دياستوليك يا مينيمم اهميت بيشتري دارد تا فشار خون سيستوليك يا ماكزيمم. در حقيقت، تخريب عروق و ضايعاتي كه ايجاد مي‌شود بيشتر ناشي از افزايش فشار خون دياستوليك است. اما اگر فشار خون سيستوليك به‌طور ناگهاني بالا رود و فرد سابقة عارضة عروق مغزي داشته باشد، در اين صورت، افزايش فشار خون سيستوليك منجر به پارگي عروق مغزي و به‌ دنبال آن سكتة مغزي مي‌شود. اين وضعيت معمولاً در افرادي كه به‌طور مزمن فشار خون دياستوليك بالا داشته‌اند و با افزايش ناگهاني فشار خون سيستوليك مواجه مي‌شوند رخ مي‌دهد.

 آيا ويژگي‌هاي جسماني فرد نظير قد و وزن در ميزان فشار خون وي مؤثر است؟
 هرچه فرد بلندقدتر و سنگين‌وزن‌تر باشد و سن بيشتري داشته باشد، به حداكثر فشار خون سيستوليك و دياستوليك نزديك‌تر مي‌شود. مثلاً، در يك كودك خردسال، فشار خون سيستوليكِ 80 ميلي‌متر جيوه و فشار خون دياستوليكِ 50 ميلي‌متر جيوه مناسب است، درحالي‌كه در يك فرد 40 ساله، فشار خون ايده‌آل ماكزيمم 120 تا 130 ميلي‌متر جيوه و مينيمم 60 تا 70 ميلي‌متر جيوه است.

 امراض قلبي در افراد مبتلا به پرفشاري خون شيوع بيشتري دارد؟
 در مبتلايان به پرفشاري خون، چون فعاليت قلب افزايش پيدا مي‌كند، ميزان خوني كه از عروق كرونر ـ شريان‌هاي تغذيه‌كنندة قلب ـ عبور مي‌كند، كاهش مي‌يابد. بنابراين اين افراد بيشتر به امراض عضلة قلب مبتلا مي‌شوند. هرگاه ميان مقدار اكسيژن مورد نياز عضلة قلب و اكسيژني كه در اختيارش قرار مي‌گيرد توازن برقرار نباشد، درد قلبي ايجاد مي‌شود و اگر اين وضعيت شدت يابد، سكتة قلبي اتفاق مي‌افتد. عضلة قلب اين افراد به‌اجبار با قدرت بيشتري كار مي‌كند، در نتيجه، عوارضي نظير خستگي زودرس، كم‌خوني مزمن و بيماري قلبي پيش مي‌آيد. در ضمن، در مبتلايان به تصلب شرائين و پرفشاري خون ناشي از آن، عروق تغذيه‌كنندة عضلة قلب هم درگير مي‌شود، بنابراين، خون كمتري در اختيار عضلة قلب قرار مي‌گيرد. از سوي ديگر، افزايش كار قلب و نياز فراوان اين عضو به اكسيژن، با توجه به كمبود اكسيژن‌رساني، درد قلبي ايجاد مي‌كند.

قلب مبتلايان به پرفشاري خون گشاد مي‌شود؟
 بزرگي قلب يعني وضعيتي كه اندازة قلب از نصف قطر عرضي قفسة سينه بيشتر است. اما اين مقياس به‌‌تنهايي براي تشخيص بزرگي يا نارسايي قلبي كافي نيست، چون در افراد ورزشكار، ديوارة عضلة قلب، بخصوص بطن چپ، ضخيم‌تر و اندازة قلب بزرگ‌تر از حد طبيعي است. اگر بزرگي قلب با اختلال عملكرد اين عضو همراه باشد، ممكن است ناشي از نارسايي قلب باشد، اما تا زماني كه آزمايش‌هاي دقيق‌تر مانند اكوكارديوگرافي انجام نشده، نمي‌توان با اطمينان گفت كه بزرگي قلب ناشي از نارسايي قلبي است.

 مشكلات تنفسي با امراض قلبي و پرفشاري خون مرتبط است؟
 دستگاه تنفسي و دستگاه قلبي‌ـ‌عروقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. با تنفس، 20 تا 25 درصد از انرژي قلب مصرف مي‌شود. بنابراين در فردي كه دچار نارسايي قلبي است، قلب از برآورده كردن نياز انرژي، دستگاه تنفسي ناتوان مي‌شود. از طرف ديگر، فردي كه مبتلا به آسم يا بيماري ريوي است، به ‌علت كمبود اكسيژن و افزايش مقاومت عروق ريه با مشكل قلبي روبه‌رو مي‌شود.

 چرا بيماران مبتلا به پرفشاري خون از خستگي شكايت دارند؟
 در اين بيماران، به‌دليل تنگي عروق در اكثر اعضاي بدن، ميزان خوني كه به هر عضو مي‌رسد كم مي‌شود. در حقيقت، حجم خون اين افراد در مقايسه با افراد سالم كمتر است، بنابراين، آنها زودتر از سايرين خسته مي‌شوند. مثلاً، يك فرد سالم پس از طي يكي دو كيلومتر پياده‌روي احساس خستگي مي‌كند، اما شخص مبتلا به پرفشاري خون، به‌ علت افزايش كار قلب، بايد فشار خون بالاتري ايجاد كند تا بتواند از طريق عروق سخت و تنگ‌شده خون را به نسوج برساند، در نتيجه، زودتر از افراد سالم دچار خستگي و فرسودگي مي‌شود.

 در تشخيص بيماران مبتلا به پرفشاري خون، نحوة اندازه‌گيري فشار خون اهميت بسياري دارد. بفرماييد كه وضعيت مناسب براي اندازه‌گيري فشار خون چيست؟
 فردي كه حداقل ده الي پانزده دقيقه در حالت درازكشيده قرار گرفته و هيچ استرسي در اين مدت به او وارد نشده باشد، ميزان فشار خون سيستوليك او بالاتر از 140 ميلي‌متر جيوه و فشار دياستوليك بيش از 90 ميلي‌متر جيوه باشد، مبتلا به پرفشاري خون است. در حالت طبيعي، اگر فردي به‌سرعت از پله‌ها بالا و پايين رود، قطعاً فشار خونش افزايش پيدا مي‌كند.

 چه تغييراتي را در شيوة زندگي و رژيم غذايي مبتلايان به پرفشاري خون توصيه مي‌كنيد؟
 با توجه به عامل ايجادكنندة پرفشاري خون، نحوة كنترل و درمان آن تعيين مي‌شود. اغلب افراد مبتلا به پرفشاري خون در سنين متوسط يا بالايي هستند، چاق‌اند، سابقة بيماري ديابت دارند، فعاليت جسماني كمي در طول روز دارند، و با استرس‌هاي زيادي مواجه‌اند. بنابراين، اگر در روش زندگي اين افراد تغييرات مناسبي ايجاد شود، در كاهش خطرات ناشي از پرفشاري خون مؤثر است. كاستن از استرس‌هاي محيطي و شغلي، مصرف كمتر نمك و چربي، بخصوص چربي‌هاي جامد، و نزديك شدن به وزن ايده‌آل در كنترل فشار خون مؤثر است. پياده‌روي و انجام ورزش‌هاي سبك كه فشار چنداني به عضلة قلب وارد نمي‌كند هم از نظر رواني و عاطفي نقش مثبتي در فرد دارد و هم از وزن اضافي مي‌كاهد و فشار خون را تنظيم مي‌كند.

 آقاي دكتر، براي كنترل پرفشاري خون الزاماً بايد دارو مصرف شود؟
 در مرحلة اول، معمولاً از دارودرماني استفاده نمي‌شود. در فرد مبتلا به پرفشاري خون، برحسب عامل ايجادكنندة بيماري، از شدت آن مي‌كاهيم. مثلاً، اگر فرد مبتلا به چاقي است، وزنش را كم مي‌كنيم؛ اگر در محيط كاري پراسترس مشغول به‌كار است، محيط را تغيير مي‌دهيم؛ اگر از غذاهاي پرنمك استفاده مي‌كند، نمك غذايش را كم مي‌كنيم. و اگر با اين روش‌هاي حمايتي موفق به نزديك كردن فشار خون به حد طبيعي نشديم، درمان دارويي را آغاز مي‌كنيم. بنابراين، همة افرادي كه به بيماري پرفشاري خون مبتلا هستند، نياز ندارند داروهاي پايين‌آورندة فشار خون مصرف كنند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 09-28-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سكته مغزي

سکته مغزی





اگر چه با افزایش سن ،احتمال بروز سکته‌ی مغزی بیشتر می‌شود، ولی با انتخاب روش زندگی متعادل و تغذیه‌ی مناسب، احتمال بروز سکته‌ی مغزی، نادرتر یا شدت صدمات وارد شده‌ی ناشی از این عارضه کمتر می‌شود. همان‌طوری که مصرف میوه و سبزی‌ در کاهش خطر لخته شدن خون و حمله‌های قلبی تأثیرگذار است، به‌همین منوال نیز بهره‌مند شدن از این نعمت‌های حیات بخش خداوند در وعده‌های غذایی روزانه و کاهش مصرف نمک ، چربی‌های اشباع شده‌ و حیوانی، قند‌های ساده و عدم مصرف الکل، خطر سکته‌ی مغزی را از شما دور می‌کند.
مصرف مواد غذایی حاوی پتاسیم بالا به‌خصوص در افرادی که بالای 50 سال سن دارند، بروز سکته‌ی مغزی را 40 درصد تقلیل و فشار خون آن‌ها را کاهش می‌‌دهد.

- هویج، اسفناج و سیب‌زمینی: مصرف هویج خام یا پخته به‌ مقدار 5 بار یا بیشتر در هفته، (به تعداد 5/1عدد)، یا سه چهارم لیوان پوره‌ی سیب‌زمینی یا سه لیوان اسفناج پخته در روز، حداقل45-35 درصد خطر حمله‌ی قلبی را کاهش می‌دهد. گرچه عده‌ای از پژوهشگران وجود بتاکاروتن و ویتامینC موجود در سبزیجات سبز، زرد و رنگی را دلیل این موضوع می‌دانند، ولی گروه دیگری از محققان عقیده دارند، مصرف مواد غذایی حاوی پتاسیم بالا به‌خصوص در افرادی که بالای 50 سال سن دارند، بروز سکته‌ی مغزی را 40 درصد تقلیل و فشار خون آن‌ها را کاهش می‌‌دهد.

در بررسی‌های به‌عمل آمده بر روی موش‌های آزمایشگاهی که از جیره‌ی غذایی حاوی پتاسیم بیشتری نسبت به‌ گروه‌های مشابه استفاده کرده بودند، نه تنها دچار خونریزی مغزی دچار نشدند، بلکه مصرف پتاسیم اضافی عامل ایجاد قابلیت انعطاف در دیواره‌ی رگ‌های این گروه شده بود که در برابر خطر افزایش فشار خون بالا، مصونیت یافته بودند.

منابع غذایی حاوی پتاسیم عبارتند از : موز ، کشمش، زردآلو ، پرتقال، طالبی، سیب زمینی، آب پرتقال تازه، کلم بروکلی، اسفناج، هویج، کدوحلوایی ، قارچ، خرمای خشک، هندوانه، آلو، نخود، عدس، لوبیا، بادام زمینی، بادام، شیر ، ماست، گوشت کم چرب، ماهی، مرغ و بوقلمون.

- ماهی‌های پرچرب: اسید چرب اُمگا-3 که در ماهی‌های پرچرب وجود دارد، به عنوان یک ماده‌ی ضد انعقاد خون عمل کرده و با جلوگیری و کاهش احتمال تشکیل لخته، از انسداد عروق مغزی جلوگیری می‌کند.

- چای و چای سبز: با نوشیدن چای سیاه و سبز، بدون قند و شکر، خطر حمله‌های مغزی نیز همانند سکته‌ی قلبی از شما دور می شود و علت آن وجود فلاوونوئیدها و سایر آنتی اکسیدان‌ های موجود در چای است.
مصرف خودسرانه و بیش از نیاز مکمل‌ آهن، امکان تخریب سرخرگ ها و انسداد سرخرگ ‌های گردن را به خصوص در مردان، تسریع می‌کند.

- نمک: نمک یکی از مواد مغذی لازم است؛ ولی در صورت مصرف زیاد، حتی اگر به افزایش فشار خون بالا منجر نشود، اثر مخربی بر بافت مغز دارد و احتمال سکته‌ی مغزی را افزایش می‌دهد.

- آهن: آهن اگر چه یکی از املاح بسیار لازم جهت خون‌سازی و جلوگیری از کم‌خونی ناشی از فقر آهن می‌باشد، ولی مصرف خودسرانه و بیش از نیاز مکمل‌ آهن، امکان تخریب شریان‌ها را سرعت بخشیده و احتمال انسداد شریان‌های گردن (کاروتید یاCAROTID ) را تسریع می‌کند. تأکید می‌شود که ذخیره‌ی زیاد آهن دریافتی در بدن، به‌عنوان یکی از مهمترین عوامل برای بیماری شریان‌های کاروتید به‌خصوص در مردان تلقی می‌شود.

مقدار پتاسیم در 100گرم ماده غذایی:


پتاسیم به میلی‌گرم ماده غذایی

635- 410 اسفناج
835 عدس
940 نخود
1340 لوبیای سفید
1870 آرد سویای کامل
150- 110 آلبالو، گلابی، سیب، لیمو و توت‌فرنگی
200- 150 آناناس، پرتقال، گریپ‌فروت، انبه و انگور
250- 200 نارنگی، آلو و گوجه‌سبز
395 موز
650 خرمای خشک
850- 825 آلوی‌خشک و انجیرخشک
1350 برگه‌ی هلو و آلو
550 گردو
640 فندق
835 بادام
725 مغزتخم آفتابگردان
175- 100 نان سفید و ماکارونی
330- 200 نان با دانه‌ی گندم
500- 380 گندم یا جو(به صورت دانه‌ی کامل)
835 جوانه‌ی گندم
1390 سبوس گندم
350- 280 انواع گوشت
475- 400 شکلات تلخ
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 09-28-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تسهيل گردش خون در مغز با خوردن كاكائو

تسهيل گردش خون در مغز با خوردن كاكائو




کاکائو حاوي مقادير فراواني از فلاونوئيدها است که مي‌تواند به افزايش و تسهيل گردش خون در مغز و ديگر اندام ها کمک کند. گرچه بسياري از مردم بدون توجه به خواص کاکائو و فقط به علت طعم مطبوعش آن را مصرف مي‌کنند، اما اعتقاد به خواص دارويي کاکائو از ديرباز رايج بوده است. براساس تحقيقات جديد، مشخص شده که کاکائو حاوي فلاونوئيدهاست. اين ترکيبات که منشاء گياهي دارند، حاوي آنتي اکسيدان ها هستند. آنتي اکسيدان ها تاثير عمده‌اي در کاهش فشارخون و تسهيل گردش خون دارند؛ بنابراين همانطور که ديدن جعبه شکلات، باعث خوشحالي شما مي شود، مصرف آن هم در صورتي که به طور صحيح و مناسب باشد، در افراد سالم مي‌تواند به سلامت قلب و عروق کمک کند.

فلاونوئيدها به باز شدن رگ هاي خوني کمک مي‌کنند و مانع تجمع پلاکت‌ها در ديواره عروق مي‌شوند. تاثير اين مواد بر بدن، شبيه آن چيزي است که در داروي آسپرين ديده مي‌شود،‌ اما مدت اثر آنها طولاني‌تر است. کاکائو مي‌تواند جايگزيني مناسب براي افرادي باشد که به آسپرين حساس هستند. البته متخصصان تاکيد مي‌کنند که علي‌رغم اين مسائل، شکلات مانند هر ماده غذايي ديگر مضراتي دارد، مثلا چربي موجود در شکلات مي‌تواند افزايش کلسترول خون را به همراه داشته باشد. بنابراين اگر خواستيد شکلات و کاکائو را در رژيم غذايي خود مصرف کنيد، بايد به همان ميزان از مصرف چربي و قند در ديگر غذاهايتان بکاهيد تا دچار عوارض منفي آن به خصوص در بيماران کليوي و مبتلايان به فشارخون نشويد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 09-30-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مغز



سیستم اعصاب در بدن یکی از مهمترین و حیاتی ترین بخشها می باشد که در این مقاله می توانید با بخشهای تشکیل دهنده و وظایف هر کدام به خوبی آشنا شوید

تکامل مغز در مهره داران
در ماهیهای اولیه و دوزیستان ، نخاع و مغز در یک راستا قرار دارند. ولی در سایر مهره داران بویژه در پستانداران بین مغز و نخاع یک خمیدگی پدید آمده است که در پستانداران عالی به 90 درجه می‌رسد. این خمیدگی ناشی از حجم زیاد نیمکره‌های مخ است. حجم مغز بویژه نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه رشد اندکی دارد. ولی در مهره داران عالی وسعت زیادی دارد.
دستگاه عصبی مرکزی قسمتی از دستگاه عصبی است که در درون محفظه‌ای استخوانی به نام استخوان جمجمه و ستون فقرات قرار گرفته است و شامل مغز و نخاع می‌باشد. از نظر ساختمانی در سیستم اعصاب مرکزی دو قسمت به نامهای ماده سفید و ماده خاکستری قابل تشخیص می‌باشد. مغز شامل قسمتهای متنوعی است که هر کدام از آنها در عین حال که با یکدیگر در ارتباط هستند کارهای متفاوتی را انجام می‌دهند.

سطح نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف ، ولی در پستانداران عالی بویژه انسان چین خوردگی فراوان دارد. مغز آدمی بزرگترین مغزها نیست اما وزن آن نسبت به جثه آدمی بیشترین است و با در نظر گرفتن سایر شرایط بهترین مغز است. مغز مهره داران در دوران جنینی دارای سه قسمت اولیه به نامهای مغز پیشین ، مغز میانی و مغز تحتانی است. از این قسمتها بتدریج بخشهای مختلف مغز پدید می‌آیند.

ساختار مغز
مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته‌ است. سه پرده که در مجموع مننژ نامیده می‌شوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت می‌کنند.

پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می‌دهد.
پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.
در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی-نخاعی می‌گویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.

مخ
مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشته‌های عصبی صورت می‌گیرد. قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنباله‌های نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.

علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است. هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژه‌ای انجام می‌دهد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است. قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است. مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است. نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل می‌کنند. هر نیمکره کارهای ویژه‌ای را نیز انجام می‌دهد.

نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد. نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ، موسیقی را کنترل می‌کند. تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت می‌کنند. هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.

مخچه
مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ کمک می‌کند.

مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت می‌کند. در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر می‌زند. حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند و مخچه ، ماهیچه‌ها را طوری کنترل می‌کند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام می‌دهد همگی غیر ارادی هستند.

بصل النخاع
بصل‌النخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است. انتهای بصل‌النخاع به نخاع مربوط است. بیشتر بصل‌النخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد. بصل‌النخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را اداره می‌کند. به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد. مغز 12 جفت عصب دارد. این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.

بطنهای مغزی
در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع شده و بطنهای مغزی را بوجود می‌آورد. بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکره‌های مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن چهارم در محل بصل‌النخاع و پل مغزی.

مایع مغزی-نخاعی
سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان ضربه‌گیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌کند و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که از رگهای خونی بافت مغز منشا می‌گیرد بین 150 - 80 میلی‌لیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی می‌گردد که می‌تواند باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.

بیماریهای مغزی
عامل بیماریهای عفونی مراکز عصبی ، باکتریها ، ویروسها و یا موجودات زنده میکروسکوپی دیگرند. در بعضی از این بیماریها مراکز عصبی خونی می‌شوند و در برخی دیگر سموم میکروبها که در جای دیگر بدن مستقر می‌شوند، به مراکز عصبی می‌رسند و آنها را دچار مشکل می‌کنند.

فلج اطفال یا پلیومیلیت
عامل این بیماری نوعی ویروس است که از طریق غذا و آبی که به مدفوع شخص بیمار آلوده باشند، به شخص سالم سرایت می‌کند. ویروس به نخاع می‌رسد و در آنجا به جسم سلولی نورونهای حرکتی آسیب کلی می‌رساند، و ماهیچه‌های تحت کنترل آنها فلج می‌شوند. با استفاده از واکسن می‌توان به راحتی از ابتلا به این بیماری جلوگیری کرد.

مننژیت مغزی
در اثر عفونت پرده‌های مننژ مغز یا نخاع حاصل می‌شود. انواعی از باکتریها باعث این بیماری می‌شوند. یک نوع از این باکتریها به نام مننگوکوک است. علایم بیماری مننژیت به طور ناگهانی بروز می‌کند. حرارت بدن دردناک می‌شود. مننژیت بیماری خطرناکی است و در صورت تاخیر در معالجه باعث مرگ می‌شود.

آنسفالیت
آنسفالیت یک بیماری ویروسی است. ویروس در بخشهای خاکستری مغز مانند بصل‌النخاع و مغز میانی جایگزین می‌شود. ویروسهای سرخک و اوریون نیز ممکن است به مغز برسند و آنسفالیت ایجاد کنند. آنسفالیت ممکن است حاد یا مزمن باشد. در حالت حاد سردرد ، حالت خواب آلودگی در روز و دوبینی عارض می‌شود.

بیماری هاری
میکروب این بیماری نوعی ویروس است که با گاز گرفتن سگ و یا گربه وارد بدن آدمی می‌شود. از زمان گاز گرفتن تا بروز بیماری 15 روز تا دو ماه طول می‌کشد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:55 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها