نوشته:
بهراد صدوقيان
لطفاً ابتدا نامهاي را كه در زير با عنوان «چرا بايد به ايران افتخار كنيم» آمده است مطالعه كنيد و سپس به پاسخ آن (در پايين نامه) نظري بياندازيد:
چرا بايد به ايران افتخار كنيم ؟
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع كرد ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه اسب را به جهان هديه كردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حيوانات خانگي را تربيت كردند و جهت بهره مندي از آنان استفاده كردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مس را كشف كردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه ذوب فلزات را آغاز كردند ايرانيان بودند در شهر سيلك در اطراف كاشان .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت كشف كردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشتي يا زورق را ساختند ايرانيان بودند به فرمان يكي از پادشاهان زن ايراني.
آيا ميدانيد : اولين ارتش سواره نظام در دنيا توسط سام ايراني اختراع شد با 115 سرباز .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پيش در جنوب ايران ، ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه به كرويت زمين پي بردند ايرانيان بودند .
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه قاره آمريكا را كشف كردند ايراينان بودند و كريستف كلب و واسكودوگاما بر اثر خواندن كتابهاي ايراني كه در كتابخانه واتيكان بوده به فكر قاره پيمايي افتادند .
آيا ميدانيد : كلمه شاهراه از راهي كه كورش کبير بين سارد پايتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد گرفته شده است .
آيا ميدانيد : اولين هنرستان فني و حرفه اي در ايران توسط كورش كبير در شوش جهت تعليم فن و هنر ساخته شد .
آيا ميدانيد : ديوار چين با بهره گيري از ديواري كه كورش در شمال ايران در سال 544 قبل از ميلاد براي جلوگيري از تهاجم اقوام شمالي ساخت ، ساخته شد .
آيا ميدانيد : داريوش كبير طرح تعلميات عمومي و سوادآموزي را اجباري و به صورت كاملا رايگان بنيان گذاشت كه به موجب آن همه مردم مي بايست خواندن و نوشتن بدانند كه به همين مناسبت خط آرامي يا فنيقي را جايگزين خط ميخي كرد كه بعدها خط پهلوي نام گرفت . ( داريوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود مي انديشيد . )
آيا ميدانيد : داريوش براي ساخت كاخ پرسپوليس كه نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار كارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به كار گماشته بود و به هر استادكار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از كارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - كره - عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند .
آيا ميدانيد : داريوش براي اولين بار در ايران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاك -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنيان نهاد .
آيا ميدانيد : اولين راه شوسه و زير سازي شده در جهان توسط داريوش ساخته شد ...
ياد آنان گرامي . شايد ما ذره اي ميهن پرستي را از آنان بياموزيم.
خب، حالا پاسخ مرا در زير مطالعه فرماييد:
نميدانم چه كسي اينها را نوشتهاست ولي جاي يك سري جمله بر همين وزن خالي است: - اولين مردماني كه در دنيا حمام آفتاب گرفتند و انرژي خورشيدي را كشف كردند ايرانيها بودند.
- اولين مردماني كه در دنيا كتاب ورق زدند ايرانيها بودند.
- اولين مردماني كه در دنيا متوجه شدند اگر كف پا را قلقلك بدهيم آدم خندهاش ميگيرد ايرانيها بودند.
- اولين مردماني كه در دنيا آب خنك نوشيدند ايرانيها بودند.
- اولين مردماني كه در دنيا متوجه وجود راديواكتيويته شدند ايرانيها بودند.
- و قس عليهدا!
ميگويند به ملانصرالدين گفتند كه مركز زمين كجاست؟ يك چوب را گرفت و در زمين فرو كرد و گفت همين جا. اگر راست ميگوييد ثابت كنيد كه اينطور نيست! حال ادعاهاي اين نامه هم كه بعضي درست و بعضي غلط و بعضي بياساس و بعضي افسانه و بعضي مسخره هستند همينطور هستند. نگارنده داغ كرده و ديگر هر چه دلش خواسته گفته! كم مانده بوده بگويد كه ما ايرانيها، همان خدا هستيم!
اشتباه نشود، من هم ميگويم كه بايد به ايراني بودنمان افتخار كنيم. همانطوري كه هر بچهاي بايد به پدر مادر خود افتخار كند چون عليرغم همه ضعفها و قوتها پدر مادر وي هستند و مديون آنها است و قابل عوض شدن نيستند. اما اي كاش ميتوانستيم به ايراني بودن خودمان چنين افتخار كنيم: - من به ايراني بودن خودم افتخار ميكنم چون ما ايرانيها از همه ملل در راه ساختن خودم و كشورم و دنيا بيشتر تلاش ميكنيم و هر روز ساعتها كار مفيد ميكنيم.
- من به ايراني بودن خودم افتخار ميكنم چون ما ايرانيها از همه ملل بيشتر در راه توليد علم و فرهنگ تلاش ميكنيم.
- من به ايراني بودن خودم افتخار ميكنم چون ما ايرانيها از همه ملل بيشتر اخلاق را در رابطه با خود، هم وطن، همنوع و طبيعت، حيوانات و گياهان اطراف رعايت ميكنيم.
- من به ايراني بودن خودم افتخار ميكنم چون ما ايرانيها كمترين ميزان فقر، كمترين ميزان بيسوادي، بيشترين ميزان توليد، كمترين ميزان جرم و جنايت و كمترين ميزان اعتياد را داريم.
- و مانند آن.....
شايد ايران زماني تاريخ افتخارآميزي داشته ولي تاريخ چهارصد سال گذشته را بررسي ميكنيم متوجه ميشويم ايران: - يكي از منفعلترين ملل بودهاست كه در مقابل هر اتفاقي تسليم حوادث و خواست ديگران بوده است.
- از علم دنيا كه در اين مدت توليد شده است كمترين سهم را داشته ايم. ما يك صدم جمعيت دنيا را داريم اما حتي به اندازه يك درصد خودمان هم علم و فرهنگ و محصول توليد نكردهايم. انتظار ميرود از هر هزار دانشمند و فرهيخته عالم حداقل ده تاي آنها (يك درصد) ايراني باشد كه حتي يكي هم ايراني نيست!
- از نظر ضريب هوشي در قسمتهاي پايين جدول قرار داريم (در يك مطالعه در بين صد كشور مورد بررسي از نظر متوسط ضريب هوشي ايران رتبه هفتاد و هشتم را دارد!) البته باهوش نبودن گناهي نيست اما وقتي كه باهوش نباشي و به فرض باهوش بودن فعاليت نكني آن گاه خيلي خطرناك است، مثل شاگرد مدرسهاي كه هوش معمولي داشته باشد ميماند كه با فرض نابغه بودن درس خواندنش را تعطيل كند!
- كمترين توليد ملي محصولات و خدمات را داشتهايم.
- در اكثر اتفاقات سرنوشتساز متضرر شدهايم. (اين كه بعضي ايرانيها ميگويند كه ما ملت باهوشي هستيم من نميدانم اين چگونه ملت باهوشي است كه هميشه سرش كلاه ميرود)
- نخبهها و زحمتشكان خودمان را به راحتي تنها ميگذاريم و (به بهانه پارهاي اشتباههاي آنها) تلاشهايشان را فراموش ميكنيم و اجازه ميدهيم تا در تنهايي نابود شوند. از اميركبير بگير تا برسي به قائممقام و مدرس و حتي رضاشاه و مصدق و همين اخيراً هم رزمندگان جنگ عليه عراق.
- كمترين تلاش را در بهبود وضع خود ميكنيم و تمام چشممان به شانس، نفت و نخود (!) و منابع طبيعي است.
- در عدم رعايت اخلاق نسبت به همنوع، هموطن و طبيعت داريم كمكم ركورددار ميشويم.
- در اثر بيعرضگي، كمهوشي و كمكاري و تنبلي خودمان هزار جور بلا سرمان ميآيد و همه را تقصير تقدير، بلاياي طبيعي، سرنوشت و صدام و اين رژيم و آن رژيم و انگليس و شوروي، آمريكا و اروپا مياندازيم.
اگر ما ايرانيها به جاي: - حرفهاي بياساس و مسخرهاي مانند ادعاي ثروتمند، باهوش، با فرهنگ، با استعداد بودن
- افتخار كردن به تاريخ مبهم و بسيار دورمان
- انداختن همه تقصيرها بر عهده تقدير و طبيعت و كشورهاي ديگر و رژيمهاي سياسي مختلف
- در انتظار شفاعت و تقدير و ... بودن
سعي ميكرديم از طريق: - كار و تلاش و افزايش توليد
- افزايش علم و آگاهي
- همكاري و همياري با همكار، هموطن و همنوع
- رعايت اخلاق
وضعيت را بهبود ببخشيم، آنگاه احتياجي به نبش قبر تاريخ و ادعاهاي بعضاً خندهدار نداشتيم و به جاي اين حرفها ميگفتيم:
ما به مدد تلاش در زمينههايي از بهترينها هستيم و در ساير زمينهها نيز به زودي جزو بهترين خواهيم شد!
قرآن كريم: خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر به توسط خود ايشان.