موسیقی كردستان در این میان چنان غنی است كه بواسطه تنوع آن، موسیقی سنتی ایران را نیز تحت شعاع خود قرار داده است.
حضور شهرام ناظری، جمشید عندلیبی، خانواده كامكارها و صدیق تعریف در آسمان موسیقی ایران، سندی براین مدعاست.
در این میان هنرمندانی هم، بیهیچ قیمتی جلای وطن نكرده و در منطقه خود، حضور با ریشهای را ادامه دادهاند.
<عزیز شاهرخ>، خواننده موسیقی مقامی كردستان ساكن مهاباد، از آن جمله است كه برای آشنایی بیشتر با موسیقی كردی و فعالیت وی در عرصه موسیقی كردی و موسیقی نواحی ایران (مقامی) گفتگو كردهایم.
ماحصل این گفت و شنود درپی ازنظرتان میگذرد.
نخست درباره گستره موسیقی كردی بگوئید.
آهنگهای فولكلوریك و اصیل در مناطق كردستان ایران، عراق، تركیه و سوریه و در نواحی مختلف آن ویژگیهای مخصوص به خود را دارد.
به طور مثال، در منطقه مهاباد و شهرهای دوروبر آن به ویژه در مهاباد، آوازی به نام <قطار> كه در دستگاههای شورو ماهور و گهگاه در همایون و سهگاه خوانده میشود، از قدیم مرسوم بوده است. كلمه <قطار> به معنای كاروان بوده و از اشعار آن پیداست كه آهنگ به زمانی برمیگردد كه تجارت ابریشم بین ایران و چین برقرار بوده است.
مثلاً اشعار آن به صورت فارسی چنین است؛ قطاری (كاروانی) وارد شهر شده كه بار آن گوهر و جواهرات است و سرقافله آن فردی به نام (گویامرد) است.
یا در شعر دیگری آمده است؛ من خرامان خاقان چین هستم، نه همنشین تجار.
در جای دیگری در شعری آمده است؛
خرامان گوید خورشید نوشت باد، رنج راه چین فراموشت باد.
از مفاد این اشعار چنین استنباط میشود كه خورشید، نام مرد است و قافلهسالار كاروان بوده است.
البته نام خورشید در میان كردها معمول است و حتی در داستانهای كردی نام خورشید زیاد به چشم میخورد. مثلاًٍ داستان (سورمه و خورشید).
و دیگر از آوازهای اصیل و فولكلوریك منطقه مهاباد و حومه آن میتوان از حیران، پاتیزه، آزیزه، بههاره و داستانهای بیت نام برد بَیتها، اغلب حماسی، تاریخی و عشقی هستند.
در اغلب آهنگهای ریتمیك و غیره، این اشعار توسط خوانندههای بَیت خوان كه متاسفانه نایاب شدهاند، خوانده میشود.
بیت های لاس و خزال، ابراهیم و محمل، خج و سیامند، ناصر و مال مال، سیدَوان، سرمه و خورشید، دمدم، مم وزین، سیوهخان، حسن و حیدر، لیلی و مجنون و صدها داستان دیگر به نام <بهیت> موجود است. و نیز در مهاباد آهنگهای خیلی عالی و ماندگاری از شاعر و عارف بزرگ و نامی كرد، <وفایی مهابادی> به جا مانده است كه در عصر خود توسط خوانندههای مجلسیخوان و خوش صدا بر سر زبانها افتاده است كه آقای سعید ماملی پدر هنرمند محمد ماملی نیز یكی از آنها بوده است.
در اورامانات، آهنگهای قدیمی چون؛
هوره و سیاهچه م اند، خیلی معروف هستند.آوازی به نام \"Lauk\" یالاوك معروف است البته این آواز بیشتر در دستگاه شور و دشتی است و به انواع مولودی خوانده میشود.
یعنی هر آهنگ از لاوك، آهنگ و شعر مخصوص به خود دارد و البته در این فاصله زمانی تا به امروز، خوانندهها و هنرمندان نامی گردهم آثار زیادی از خود به جا گذاشتهاند و خالق و سازنده آوازهای زیادی بودهاند كه شرح آن مفصل است.
با اینكه ریتمهای طربانگیز در مقام های موسیقی كرد زیاد است، چرا این نوع موسیقی، روایتگر رمانتیك و بیانگر حرمان است؟
در اینكه موسیقی كردی تراوش اتی از درد و رنج و محرومیتهای ملت كرد را دارد، شكی نیست.
بیشتر آوازهای كردی مملو از شرح این ناكامیهاست.
در واقع با تعریف بیتهای كردی (بهیت) این موضوع بهتر گفته میشود. بیت، شرح حال و وقایع تاریخی و حماسی است كه استادان آن با آواز ماجرای واقع شده را بیان میكنند. همانند؛
بیت <دمدم>، بیت شیخ محمود، كه به لهجه بادینانی به نام لاوك شیخ محمود معروف است و خواننده آن كاویس آغا نام دارد و از استادان بزرگ موسیقی كردی است.
استادان بنامی چون طاهر توفیق، محمد صالح دیلان و حسن جزراوی آوازهایی در غم و حرمان سرودهاند.
مثلاً استاد دیلان میگوید:
<صبح طلوع نخواهد كرد تا بینوایی از ته دل گریه نكند، گلی نخواهد شكفت تا بلبل صبحگاهی از درد دل ننالد. درخت باغ عالم میوه نخواهد داد، تا همه شاخ و برگ آن یك به یك و شاخه به شاخه، همگی با هم نگریند.
و یا اینكه استاد طاهر توفیق میگوید:
ای گل آزادی، ای گل آزادی، تو از همه گل و غنچه گلهای بهاری شیرینتر و زیباتری. تو از گل شببوی بهاری قشنگتر و دلرباتری. از گلهای بنفشه خوشرنگتری. تو گلی هستی بنام گل آزادی برنده و آزاد كسی است كه ترا بدست آورد.
آیا موسیقی كردی، مقامهای مختلفی دارد؟ ساختار این مقامها چگونه است؟
بنده براین اعتقادم كه كلمه <مقام> به معنای دستگاه موسیقی است. و كردهای عراق از این كلمه بیشتر استفاده میكنند.
آنها به جای اینكه از كلمه آواز برای آهنگهای غیر ریتمی استفاده كنند، كلمه مقام را به كار میبرند.
ولی من میگویم كه كلمه آواز درستتر است. چرا كه در زمانهای گذشته، اگر كسی دارای هنری بود، مردم میگفتند:
<فلانی دهنگ (به معنای صدا) و آواز خوبی دارد.> در مورد اینكه امروزه از این مقامها یا آوازها استفاده میشود یا خیر، عرض میكنم كه متاسفانه خیر، چون از هنگامی كه از سازهای غربی و به شیوه ناهنجار استفاده میشود، دیگر مردم و به ویژه جوانان امروزی از آنها استقبال نمیكنند، در نتیجه بیشتر خوانندهها، امروزی به ترانه های خیلی شاد كه در عروسیها خوانده میشود، اهمیت میدهند، كه در واقع جنبه فرهنگی و هنری آنها خیلی كم است.
آیا موسیقی كردی پذیرای اشعار فارسی است؟ اگر چنین است حد آن كجاست؟
شعر و آواز و موسیقی و به صورت كلی هنر فقط وابسته به یك ملت و یك ملیت نیست.
بلكه متعلق به همه مردم جهان است.
میبینیم كه اشعار شاعران نامی همانند حافظ و سعدی و... به بیشتر به زبانهای جهان ترجمه شدهاند.
شعر شاعران كرد چون استاد ههژار (هژار)، استاد همین و حقیقی نیز اینگونه است.
ترجمه كردی شعر سعدی و حافظ و خیام را بنده و دیگر خوانندههای كرد نظیر ماملی در ترانهها خواندهاند. البته چه بسا خوانندههایی كه از شعر شاعران خارجی هم استفاده كرده باشند.
آیا شما به موازات خوانندگی، نوازندگی هم میكنید؟
متاسفانه اینجانب گرچه به شدت به نوازندگی علاقهمندم، ولی به واسطه مشكلات زیاد نتوانستم روی تار، سازی كه مورد علاقهام است، كار كنم. در نتیجه آنچه در سینهام انباشته شده، به صورت آواز، ترانه و شعر تراوش شده است.
در ضمن به نظر من، سازهای كردی همان سازهای ایرانی هستند، چرا كه تا آنجائیكه بخاطر دارم، ساز تار در میان كردهای مُكری و مهاباد در اجراها، استفاده شده است. حتی در شهر سنندج هم كسانی چون میرزاعبداله استاد تار بودهاند. در مهاباد و در میان كردهای مُكری، از استادی به نام میرزاقاسم یا قاسم آقای بادام (بادام یك آبادی است) و عزیزخان تارزن نام میبرند.
بعضی عقیده دارند كه سازهای بادی نظیر؛ سرنا و یا نرمهنای و یادوزهله، ساز اصیل كردی هستند و یا اینكه <دیوان> ساز اصیل كردهاست.
بنظر من این عقیده صادق نیست، زیرا ما میبینیم كه آذریها و بختیاریها و دیگر اقوام ایرانی، از این سازها استفاده كردهاند. در واقع این نوع سازها، از سازهای قدیمی و ابتدایی هستند.
وضعیت موسیقی امروز كردی و جایگاه آن در بین جوانان چگونه است؟
متاسفانه گذرزمان روی موسیقی همه اقوام تاثیر داشته است. مثلاً شاهد هستیم كه موسیقی فارسی در گذر زمان دچار دگرگونیهایی شده است و نفوذ موسیقی پاپ و جاز و موسیقی راك و حتی موسیقی عربی و تركی از طرف دیگر روی آوازها و ترانههای اصیل فارسی تاثیر گذاشته است.
امروزه دیگر جوانان با آن شور و هیجان پیشین به موسیقی اصیل استادانی چون بنان، مسعودی، قوامی و... گوش نمیدهند. در كردی نیز این مساله صادق است. وابستگی جوانان كرد به موسیقی اصیل كردی خیلی كم شده است. به خصوص این امر در این اواخر به حد بالایی مشهود است.
حقیقت تلخ این است كه 80 درصد از جوانان علاقهمند به موسیقی جاز، راك، پاپ، عربی و تركی هستند. خوانندههایی در كردستان عراق فعال شدهاند كه از ذكر نام آنها خودداری میكنم.
اگر شما به آثار آنان گوش دهید، انگار یك موسیقی و آواز تركی یا عربی را میشنوید!
درهم تنیدگی موسیقی كرد با موسیقی سنتی ایران هرچند بارز است، ولی نیاز به بررسی موردی و مصداقی دارد در این زمینه چه توضیحی دارید؟
بنظر بنده در چند دهه اخیر بیشتر نوازندگان برجسته كُرد كه در تهران بودهاند و با خوانندههای ایرانی كار كردهاند، از فرصت استفاده كرده و روی آهنگهای كُردی شعر فارسی گذاشتهاند.
مثلاًٍ یكی از آهنگهایی كه علیرضا افتخاری خواند، آهنگی است به نام <زه ماوهند> كه ابتدا بنده با جلیل عندلیبی آن را اجرا كردیم. در اصل این آهنگ متعلق به یكی از هنرمندان بزرگ كرد، به نام باكوری است كه در عودنوازی هم دستی دارد.
دیگر آهنگی كه استاد ناظری و دیگر هنرمندان ایرانی آن را خواندهاند، آهنگی است از استاد گرانقدر <علیمردان> كه <فاطمه> نام دارد. البته این نوع استفاده از آهنگهای كردی در فارسی بسیار استفاده شده است.
خواننده دیگری كه از آهنگهای استاد علیمردان بهره برده است، مرحوم ایرج بسطامی است.
این قرابت نشان دهنده نزدیكی مقامهای ایرانی و كردی است. در این راستا چه آثاری خلق شده است؟
استاد بزرگ و خوش صدا كه به داود ثانی معروف است، یعنی استاد سیدعلی اصغر كردستانی، آوازهایی در دستگاههای (آواز) بیات ترك، همایون، ماهور، (گوشه)، شوشتر، (آواز) ابوعطا و سهگاه خوانده است كه وجهاشتراكی با موسیقی ایرانی دارد. بنده نیز در آلبومی به نام یادواره در سال 1377 و با تقلید از این استاد و با هنرنمایی استادان، سعید فرجپوری، بهرام ساعد و داریوش زرگری آثاری را تقدیم كردهام.
در عرصه موسیقی محضر چه استادانی را درك كردهاید؟
بنده به صورت حضوری، پیش هیچ استادی نبودهام؛ بلكه از اوان كودكی علاقه به صدای استادانی چون؛ سیدعلی اصغر كردستانی و كاویس آغا داشتم و از روی گرامافون آهنگهای زیادی را از آنها یاد گرفتم و البته چون خوانندگی درخانواده ما ارثی بود، برادرم - كه 10 سال از من بزرگتر بود - مشوق من بوده است. سپس از طریق گوش دادن به رادیو از استادانی چون محمد صالح دیلان، طاهر توفیق، حسن جزراوی، آهنگ و آوازهای كردی یاد گرفتم. تاكنون 75 آهنگ و ترانه ساختهام كه برخی از آنها از این قرار هستند؛ راز تنهایی، تو دریایی، شورش ناامیدی، دهت به رستم، آسمان شین (آبی).ناگفته نماند كه ترانه و آوازهای اصیل از احساس و نهاد آدمی سرچشمه میگیرد. آهنگ چون شعر است كه شاعر به صورت كلمات و در قالب شعر ارائه میدهد و خواننده به صورت آواز و ترانه از نهاد و درون پر از احساس خود بیرون میریزد. برای مثال آهنگهای به جا مانده و قدیمی از چنین قاعدهای پیروی میكنند.
در نغمههای محلی كرد چه سازی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد؟
به نظر من، ساز چه نوین و چه سنتی، چه غربی و چه شرقی، فرقی نمیكند.مهم این است كه از آن به صورت دلخواه و صحیح استفاده كرد.
مثلاً ساز ماندولین، گیتار و یا ارگ را اگر به شیوه سنتی و مطابق با آواز و ترانههای سنتی خود بكار ببریم، خیلی هم خوب است.
برای مثال اگرچه ساز ویولون ایرانی نیست، ولی هنرمندان بزرگ ایرانی از جمله استاد میرزاده و یاحقی آن را در اختیار ترانهها و آوازهای سنتی ایران قرار داده اند و به بهترین وجه و شیوه از آن استفاده كردهاند.
آیا موسیقی كردی میتواند به صورت نُت نوشته شود؟
نُت زمان و خط بینالمللی موسیقی جهان است. زبان و خط موسیقی همه ملتهاست. لذا موسیقی كردی هم از این قاعده مستنثی نیست.
آیا امكان دارد كه نوازندهای چیرهدست به عنوان موسیقیدان كُرد با اركستر سمفونیك كامل برنامه اجرا كند. آیا چنین اتفاقی تا به حال افتاده است؟
بله. من خودم یك بار به رهبری اقبال حاجبی، هنرمند و موسیقیدان نامی كرد، اهنگ سمفونیك <كابوكی> را در مهاباد و سنندج و سقز اجرا كردهام كه بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت و قرار شد كه در همه شهرهای ایران این كنسرت اجرا شود، ولی شرایط و موقعیت این اجراها پیش نیامد و از آن زمان به بعد دیگر كسی دراین خصوص پیشنهادی نداده است.