زندگيام را براي اين كار گذاشتهام
گفتگو با اميرمحمد زند، بازيگر سريال عمليات 125
اميرمحمد زند، جزو بازيگران جواني است كه خيلي زود توانست مسيرش در دنياي هنر را پيدا كند. او با حضورش در سريال «هزاران چشم» پا به عرصه تصوير گذاشت و پس از آن در ماه محبوب خدا، نسيم رويا، خانه مهر و... به ايفاي نقش پرداخت. او در ايتاليا و در رشته سينما تحصيل كرده است و براي همين بازيگري را هم به صورت تجربي و هم به صورت آكادميك ميشناسد.
مدتي است كه اميرمحمد زند را در سريال عمليات 125 ميبينيم. او در اين كار در نقش متفاوتي ظاهر شده است. هرچند كه بازي در اين مجموعه باعث شد كه مدتي پايش در گچ باشد. او از حضورش در اين كار برايمان ميگويد.
چه شد كه به بازيگري علاقهمند شديد؟
علاقه به بازيگري ذاتي است. اگر علاقه حقيقي باشد، نميتواني از آن فرار كني و هرچه كه دوري كني، بالاخره در جايي ديگر و در سني ديگر اين علاقه برميگردد. من سالها قبل مهندسي شبكه رايانهاي خواندم؛ ولي عشق و علاقهام چيز ديگري بود. اگر عشق حقيقي به بازيگري يا هر حرفه و هنر ديگري وجود داشته باشد، انسان را به آن سمت خواهد برد و كلا به نظرم بازيگري مجموعهاي از رفتارهاي بشري است كه انسان را به حد تعالي ميرساند.
از اولين بازيهايتان بگوييد.
من در استوديو بديع كار ميكردم. در آن مكان با آدمهاي سينمايي زيادي ارتباط داشتم، البته در سال 76 به مدرسه آزاد بازيگري رفتم. به هر حال براي اولين بار به آقاي كيانوش عياري معرفي شدم و نقش كوتاهي را در سريال هزاران چشم ايفا كردم.
برويم سراغ مجموعه عمليات 125. آيا خودتان بيننده مجموعه قبلي آن بوديد؟
بله، كم و بيش شاهد مجموعه قبلي عمليات 125 بودم و آن را پيگيري ميكردم.
مهمترين فرق اين دو مجموعه از نگاه شما چيست؟
به نظرم فرق زيادي دارد. صحنههاي اكشن در سري دوم بسيار بيشتر از مجموعه اول است و همينطور شخصيتها دراماتيزهتر شدند. از جمله كاراكتر خود من كه بسيار تحليل شده است، اما با اين حال ميشود بهتر هم كار كرد. براي همين ما آخر سريال را باز گذاشتهايم؛ چراكه ممكن است سري سوم اين مجموعه نيز ساخته شود. آن هم با شكل و شمايلي ديگر.
آيا در انتخاب نقشهايتان وسواس خاصي هم داريد؟
به آن معنا خير. به نظر من كار خوب، خوب است. من بيشتر به فيلمنامه اهميت ميدهم و آن برايم مهم است. هرچند كه در بعضي مواقع فيلمنامه خوب در اجرا خوب درنميآيد. ضمن اينكه نقش بايد آنقدر برايم جذابيت داشته باشد كه من را به سمت خود سوق دهد.
بيشتر نقشهاي شما به سمت كاراكتر بودند تا تيپ، قبول داريد؟
بله، اصلا من بازيگر كاراكتر هستم و هيچوقت تيپ بازي نميكنم و به كاراكترهايي كه چندگانه هستند و بحث روانشناختي در آنها وجود دارد، علاقه زيادي دارم و از بازي در اين گونه كاراكترها لذت ميبرم.
آيا در مورد نقشتان در سريال عمليات 125، اين مساله وجود داشت؟
بله، قصه و شخصيتها به صورت دراماتيك طراحي شده بودند و به مسائل تخصصي بسيار خوب پرداخته شده بود و ميتوانم بگويم صحنههاي اكشن كار تماما براساس اتفاقات واقعي شكل گرفتهاند.
فكر ميكنم از بدل هم در اين كار استفاده نشده است، درست است؟
بله. هيچ كدام از بازيگران بدل نداشتند و براي همين هم سر يكي از سكانسها كه من بايد توي چاه ميرفتم متاسفانه پايم شكست و تا يك ماه هم با عصا راه ميرفتم.
چرا از بدل استفاده نشد؟ آن هم با توجه به اين كه اين سريال پر از صحنههاي اكشن است؟
نميدانم، به هر حال اين مساله جزو تصميماتي بود كه از قبل گرفته شده بود.
آقاي زند براي رسيدن به نقش خودتان چقدر تحقيق و تمرين داشتيد؟
من اصولا بازيگري نيستم كه مرتبا با نقشم زندگي ميكنم و خودم را درگير آن ميكنم. به نظر من ميشود موجزتر و دقيقتر به نقش رسيد منتها به اين شرط كه بازيگر فايل عظيمي از شخصيتهاي مختلف را در پس ذهنش داشته باشد تا در موقع لزوم به آن مراجعه كند. به هرحال در مورد اين مجموعه بايد بگويم كه در تمام طول كار ماموران آتشنشاني در صحنه حضور داشتند و ما را راهنمايي ميكردند.
فكر ميكنيد به غير از نشان دادن زندگي آتشنشاني، به كدام حرفه ديگري به اين شيوه ميشود پرداخت؟
من فكر ميكنم داستان آدمهايي كه ميتوانند مخاطب را جذب كنند زياد است از جمله پليسراهها، امدادگران و... خوشبختانه در چند سال اخير به واسطه موسسه ناجي هنر پليس خيلي خوب در كارهاي هنري ظاهر شده است و اين يك حركت مثبت بوده است. به هر حال به واسطه ساخت اينگونه كارها هم مخاطبان با مشاغل مختلف جامعه آشنا ميشوند و هم آن آدمها دلگرمتر ميشوند.
اساسا جاي ديگران بودن و به جاي آنها زندگي كردن چقدر برايتان لذتبخش است؟
آنقدر كه زندگيام را گذاشتهام.
از نقشهايي كه تا به امروز بازي كردهايد، راضي هستيد؟
بله، سعي كردهام كه كمتر نقشهاي يكسان و شبيه به هم بازي كنم. از نقشهاي تكراري و غيرمتفاوت فراري هستم.
يكي از كارهاي بهيادماندني شما فيلم اتوبوس شب به كارگرداني كيومرث پوراحمد و بازي مقابل مرحوم خسرو شكيبايي بود. فكر ميكنيد حضور ايشان چقدر در ارائه نقشتان موثر بود؟
خيلي زياد. ايشان هميشه جايگاه خاصي براي من داشتند و براي اين كار بسيار به من كمك كردند. مرحوم شكيبايي آدم مسوول و مهرباني بود و خوشحالم از اين كه توانستم در زمان حياتشان در كنارشان باشم و بياموزم.
آقاي زند نميخواهيد به غير از بازيگري كارگرداني را هم تجربه كنيد؟
قبلا در ايتاليا يك فيلم نيمهبلند در مورد مهاجران ايراني كه به آنجا ميآمدند، ساختم. شايد اگر شرايط اين كار برايم مهيا شود، يك بار ديگر اين تجربه را تكرار كنم.
از عالم سينما چه خبر؟
در حال حاضر كه فيلم شب حورا را روي پرده اكران دارم، اما شرايط اكران فيلمها هميشه برايم جاي سوال دارد به هر حال فعلا هم كاري در نوبت اكران ندارم.
در حال حاضر مشغول چه كاري هستيد؟
در سريال «زمين انسانها» به كارگرداني ابوالحسن داوودي در نقش يك جراح ظاهر شدهام كه فكر ميكنم پخش آن در سال 89 خواهد بود.
مديوم هم برايتان فرقي دارد؟
در خصوص بازيگري خير ولي در تكنيك بله.
عمليات 125...
يك سريال پرخاطره و يك تجربه متفاوت.