بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-09-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خانه را گم نکنیم

خانه را گم نکنیم




چهار دستور
عَنْ اَبى اَیُّوبَ الاَْنْصارى، قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(ص) یَقُولُ: حُلُّوا اَنْفُسَكُمُ الطّاعَةَ، وَ اَلْبِسُوها قِناعَ الْمُخالَفَةِ، فَاجْعَلُوا آخِرَتَكُمْ لاَِنْفُسِكُمْ، وَ سَعْیَكُمْ لِمُسْتَقَرِّكُمْ، و اَعْلَمُوا اَنَّكُم عَنْ قَلیل راحِلُونَ، وَ اِلَى اللهِ صائِرُونَ، وَ لا یُغْنى عَنْكُمْ هُنالِكَ اِلاّ صالِحُ عَمَل قَدَّمْتُمُوهُ، وَ حُسْنُ ثَواب اَحْرَزْتُمُوهُ، فَاِنَّكُمْ اِنَّما تَقْدِمُونَ عَلى ما قَدَّمْتُمْ وَ تُجازُونَ عَلى ما اَسْلَفْتُمْ...(1)

ابو ایّوب انصارى روایت كرده است كه، شنیدم پیامبر(ص) مى فرمود: لباس و حلّه اطاعت الهى در بر كنید و جامه مخالفت با هواى نفس را بر جانتان بپوشانید. پس آخرت را از آن خویش كنید و سعیتان را براى جایگاه ابدى خودتان قرار دهید. بدانید كه شما به زودى كوچ مى كنید و به سوى خدا مى روید. در آن روز چیزى جز عمل صالحى كه از پیش فرستاده اید و یا ثوابى كه پس انداز كرده اید؛ بى نیازتان نمى كند؛ چرا كه شما بر آنچه از پیش فرستاده اید، وارد مى شوید و برابر اعمالى كه مقدم داشته اید پاداش و یا كیفر داده مى شوید.

در این حدیث ابتداء چهار دستور اسلامى مطرح شده و سپس درباره كوتاهى عمر دنیا بحث مى شود، اما چهار دستور:

1- حلّه و لباس تزیین كننده اطاعت الهى بر تن كنید.
2- جامه مخالفت با هواى نفس بپوشید.
3- آخرت را براى خودتان نگه دارید.
4- سعى شما براى منزل اصلى تان باشد.

در این جا، جمله اى است كه باید بسیار به آن توجه كرد. مى فرماید: اطاعت، لباس زینتى براى انسان است و چهره انسان را زیبا مى كند. جامعه اى كه در آن فرمان خدا به كار رود، جامعه اى زیباست. جامعه بى خدا، جامعه اى است كه به هر طرف آن نگاه كنى زشتى و پلشتى در آن موج مى زند. اگر آخرتى هم در كار نبود - كه حتماً هست - انسان براى هیمن زندگى دنیایى لازم بود از خدا فرمان ببرد، زیرا گردن نهادن به فرمان الهى، به انسان شخصیّت مى دهد و او را گرامى مى گرداند. انسانى را تصوّر كنید كه زبان، چشم و خلاصه تمام اعضایش، لجام گسیخته و بى قید و بند است و هر خلافى را انجام مى دهد. چنین انسان آلوده اى را با انسانى مقایسه كنید كه از زبان، چشم، قلب و تمام اعضا و جوارحش مواظبت مى كند; شما فطرتاً به این انسان مهذّب و پاكیزه علاقه مند مى شوید و از اولى تنفّر دارید. اوّلى لباس اطاعت الهى را از تنش به در آورده و فاسق شده است. «فسق» در لغت به معناى خُرُوجُ النَّباتِ عَنِ التَمْرَةِ است; یعنى، هسته از خرما بیرون بیاید كه چنین هسته اى لخت و برهنه است. انسان فاسق نیز چنین است، اما انسان پاك و مطیع فرمان خدا، پوشش زیباى اطاعت الهى را بر تن دارد.
بدانید كه به زودى كوچ مى كنید و به سوى خدا مى روید. سرمایه اى كه به حال شما در آنجا مفید باشد، عمل صالح است و چیزى جز آنچه را از قبل فرستاده اید، در اختیار شما نخواهد بود.


بیان حضرت(ع) درباره كوتاهى عمر دنیا:
«بدانید كه به زودى كوچ مى كنید و به سوى خدا مى روید. سرمایه اى كه به حال شما در آنجا مفید باشد، عمل صالح است و چیزى جز آنچه را از قبل فرستاده اید، در اختیار شما نخواهد بود.»
در بسیارى از روایات افراد به مسافرانى تشبیه شده اند كه دنیا منزلگاه موقّتى آنان است و مقصد نهاییشان آخرت است مسافرى كه اختیارش دست خودش نیست، او را آورده اند و سرانجام نیز مى برند.(2) انسان در منزلگاه، وسایلى تهیّه مى كند و آماده حركت مى شود. سفرهاى سابق با سفرهاى امروزى خیلى فرق داشت. وقتى مى خواستند از شهرى به شهر دیگر بروند فاصله بین دو شهر را تقسیم مى كردند، به آن مقدارى كه مسافر بتواند در مدت روز بپیماید و در هر جایى منزلى مى ساختند. لذا تعبیر مى كردند كه مثلا مسافت از قم تا تهران سه منزل است; یعنى، صبح كه حركت مى كنیم شب به جایى مى رسیم و توقف مى كنیم. البته خوابیدن شب براى مقاصدى بود:
1- استراحت، 2- ایمنى از خطر سارقان و حیوانات وحشى، آب انبارى بود كه از آن براى بین راه آب بر مى داشتند، و مركب را آماده مى ساختند، كسى كه به این منزل بین راه مى آمد آن را خانه همیشگى فرض نمى كرد. حال اگر واقعاً بینش ما درباره دنیا همین باشد كه دنیا دار بقا نیست و باید سرانجام به منزل اصلى كوچ كنیم، وضعمان فرق مى كند و متحوّل مى شویم.



حیات واقعى براى آن جاست، در قرآن مى خوانیم: «وَ ما هذِهِ الْحَیوةُ الدُّنْیا اِلا ّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوْانُ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ; این زندگى دنیا،(3) چیزى جز سرگرمى و بازى نیست; و زندگى واقعى سراى آخرت است اگر مى دانستند.»(4) اگر چنین نگرشى داشته باشیم دیگر براى یك قطعه زمین، مقام و...، دعوا نمى كنیم. تازه منزلگاه


هاى بین راهى قدیم با دنیا فرق دارد، چون آنها مى دانستند وقتى سر شب به منزل رسیدند تا صبح هستند و بعد حركت مى كنند، اما چه كسى تضمین كرده است كه در دنیا تا صبح هست یا تا ظهر زنده است. آنچه در روایت تصریح شده این است كه، در آن دنیا چیزى كه به درد آدمى بخورد، نیست مگر دو چیز: اعمال صالحى كه از پیش مى فرستد; و ثواب و نیكویى كه براى خود فراهم كرده است. ممكن است فرق بین این دو، در این باشد كه اعمال صالح مال خود انسان و حسن ثواب تفضّل الهى است; یعنى، كارى مى كند كه مشمول تفضّلات الهى گردد، اگر چه عمل صالحى هم نداشته باشد; امّا آن گونه باشد كه به سبب حسن نیّتش، مشمول ثواب الهى شود یا این كه دیگران براى او ثواب، هدیه بفرستند.
به هر حال، مشكل بزرگ انسان ها در این دنیا، عدم درك واقعیّت هاست و چقدر جالب است جمله
امیرالمؤمنین(ع): «رَحِمَ اللهُ امْرِءً عَلِمَ مِنْ اَیْنَ وَ فى أَیْنَ وَ اِلى اَیْنَ» تمام زندگانى دنیا در این سه جمله نهفته است: از كجا آمده ایم، در كجا هستیم و به كجا مى رویم؟ بدین معنا كه هركس این سه نكته را بداند مشمول رحمت الهى مى گردد. اشاره به آن حدیث معروف است آمده است كه حضرت على(ع) پشت دروازه كوفه آمد و با مردگان صحبت كرد و فرمود: «اَما لَوْ اُذِنَ لَهُمْ فِى الْكَلامِ لاََخْبَرُوكُمْ اَنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى; اگر به این مردگان اجازه بدهند كه با شما تماس بگیرند، هر آینه به شما خبر مى دهند كه (این سفر زاد و توشه مى خواهد و) هیچ چیزى بهتر از عمل صالح و تقوا نیست.»(5)
انسان باید این مسأله را، آن قدر به خودش تلقین كند تا كاملا متوجه شود و آن را باور كند.

تنظیم: گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی
منبع: پایگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)


پی نوشت ها:
1. بحار، ج 74، ص 182.
2. من به خود نامدم اینجا كه به خود باز روم - آن كه آورد مرا باز بَرَد در وطنم
3. تعبیر به «حیات دنیا» - كه بارها در سوره هاى مختلف قرآن مجید آمده است - اشاره به پستى این زندگى در مقایسه با «حیات آخرت» و زندگى جاویدان و زوال ناپذیر آن است، زیرا «دنیا» از ماده «دنو» (بر وزن غُلّو) در اصل به معنى نزدیكى در مكان، یا زمان، یا منزلت، یا مقام است، سپس دنیا و ادنى، گاه به موجودات كوچك كه در دسترس قرار دارند، در مقابل موجودات بزرگ اطلاق شده; و گاه در موضوعات پست در مقابل خوب و والا; گاه به نزدیك در مقابل دور اطلاق گردیده است; و از آنجا كه زندگى این جهان در برابر جهان دیگر، هم كوچك است و هم بى ارزش و هم نزدیك، نام «حیات دنیا» كاملا متناسب آن است. (تفسیر نمونه، ج 16، ص 134).
4. آیه 64، سوره عنكبوت.
5. كلمات قصار شماره 130.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها