بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آداب شاگردی در قرآن

آداب شاگردی در قرآن




آداب شاگردی
قرآن برای تعلیم و تعلم آداب خاصی را بیان می‌كند. در مسئله تعلیم قرآن به مسئله مهم و اساسی تعهد اشاره می‌كند و بیان می‌دارد كه تعلیم كننده باید با متعلم شرط كند كه بر پایه و اساس دانش عمل نماید و متعهد گردد تا از دانش خود به خوبی و درستی بهره گیرد. بر همین پایه است كه هاروت و ماروت دو فرشته الهی در زمان حضرت سلیمان (ع) برای آموزش متعلمان از ایشان می‌خواهد كه متعهد گردند تا از دانش خویش در راستای اهداف نادرست بهره نگیرند و آن را برای اهداف سازنده و مفید به كار گیرند. (بقره آیه 102)

افزون بر این می‌توان به آداب دیگری كه قرآن بدان تأكید كرده است اشاره نمود. از جمله می‌توان به آداب زیر اشاره كرد:

1- اجازه
از آداب تعلم آن است كه متعلم و شاگرد از معلم خویش برای یادگیری اجازه بگیرد؛ چنان كه حضرت موسی (ع) در هنگام تعلم دانش لدنی الهی از عالم ربانی اجازه گرفته و می‌فرماید: «هل اتبعك علی ان تعلمن مما علمت رشد؛ آیا می‌توانم برای دست‌یابی به دانش رشدی كه به تو آموخته شده است از تو پیروی نمایم». (كهف آیه 66) بنابراین نمی‌توان بدون اجازه در دروس استادان شركت كرد؛ زیرا برای كسب هر دانشی شرایطی لازم و ضروری است كه استاد و معلم می‌تواند با آزمون و یا روش‌های دیگر آن را به دست آورد.

2- دوری و اجتناب از شتاب و عجله
شاگردان نباید پیش از پایان آموزش هر درس و یا هر دانشی در پرسش شتاب كنند؛ زیرا بسیاری از پرسش‌ها در هنگام تعلیم استاد و معلم به خودی خود پاسخ داده می‌شود و در یك فرآیند طبیعی پرسشی باقی نمی‌ماند؛ تعجیل و شتاب موجب می‌شود تا معلم ناچار شود مسئله‌ای كه می‌بایست در جایگاه خود طرح و تبیین گردد را پیش‌تر بیان كند و آموزش درست را با مشكل و خلل مواجه سازد و یا به پرسش‌ها پاسخ ندهد كه موجبات كدورت و یا برداشت‌های نادرست دیگر از سوی شاگردان را سبب می‌شود. بنابراین شایسته و بایسته است كه شاگردان در هنگام تعلیم از شتاب و تعجیل دوری و اجتناب ورزند و پرسش‌های خود را به وقت دیگری واگذارند. این مسئله در حقیقت به معنای شكیبایی و صبر است (كهف آیه 66 و 69 نیز 70)


3- احترام
یكی دیگر از آداب تعلم آن است كه شاگردان حق استاد را مراعات نموده و از احترام و تكریم وی كوتاهی نكنند. اجازه گرفتن، پاسداشت عمل و سخن استاد، پیروی از بیانات و دانش آموخته شده، عدم تعجیل در پرسش‌گری و یا اموری از این دست در حقیقت بیان دیگری از تكریم و احترام به استاد و معلم است. (كهف آیه 66)

4- اطاعت و پیروی
از دیگر آداب تعلم اطاعت از استاد است؛ اگر شاگرد از استاد پیروی نكند نمی‌تواند به درستی به دانش دست یابد و در نتیجه دانشی را یا كسب نخواهد كرد و یا به طور ناقص كسب می‌كند. اگر استاد و معلم به چیزی دستور داد می‌بایست به طور دقیق بر پایه آن عمل كرد و عصیان نورزید. البته این به شرطی است كه شاگرد استادی كامل را انتخاب كرده باشد و در غیر این صورت می‌بایست عقل و شرع را معیار قرار دهد و جز در معصیت خالق و پروردگار از استاد پیروی كند؛ زیرا هدف از تعلم دست‌یابی به دانش رشد و كمال است و این با معصیت و عمل خلاف شرع ممكن نمی‌شود. (كهف آیات 66 و 69)

5- توكل
واگذاری امور به مشیت الهی از آداب تعلم است كه از آن به توكل یاد می‌شود. برخی از دانش‌ها ممكن است به جهت تفاوت استعدادها و ظرفیت‌ها برای شخصی دور از دسترسی باشد، با این همه توكل موجب می‌شود تا امید به دستیابی برای وی فراهم گردد و خداوند به عنایت و توفیق خود وی را به مقامی رساند كه ظرفیت و شرایط كسب آن دانش را به دست آورد. (كهف آیات 66 و 69)

6- تذكر و یادآوری
از دیگر آداب تعلم آن است كه دشواری‌های تعلم هر دانشی به شاگردان گوشزد شود تا دانش‌آموز با توجه به ظرفیت و توان خود آماده دریافت دانش گردد. (كهف آیه 67)

7- صبر و شكیبایی
این مسئله از آداب مهم تعلم است؛ زیرا آدمی در شرایط سخت و دشوار، ناشكیبایی كرده و از ادامه دانش‌آموزی منصرف می‌شود. از این روست كه شاگردان می‌بایست صبر و شكیبایی را پیشه خویش سازند و در دانش‌آموزی از عجله اجتناب كنند و خواهان آن نشوند كه زود به هدف دست یابند بدون آن كه فرآیند دانش‌آموزی را به كمال گذرانده باشند. (كهف آیات 60 و 66 و 39)

تنظیم و ویرایش : گروه دین واندیشه - مهدی سیف جمالی
برگرفته از : علی جواهر دهی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها