[IMG]http://www.**********/images/0xlrky7ug8jxz3rtyf5c.jpg[/IMG]
نام سریال : شب به شب - نام های شناخته شده : 밤이면 밤마다 / When It's At Night - Everyday Night / When Night Comes / Night After Night
سال ساخت : 2008 - شبکه : MBC - ژانر : کمدی عشقی - تعداد قسمت : 17
خلاصه داستان : خانم مجردی که دهه 30 زندگیش را سپری می کند به همراه یک متخصص آثار باستانی چشم چران که مدام به دنبال دختران زیبا است، سعی دارند یک گنجینه ملی را پیدا کنند.
یک دزد آثار باستانی به راحتی با بوییدن غبار اطراف سرامیک می تواند سرامیک گوریو (گلدان سفالی کره ای مشهور) را از سرامیک سفید تشخیص بدهد. در تعقیب آنها نیز کارآگاهان میهن پرستی هستند که تمام زندگیشان را وقف دستگیری این دزدان کرده اند. طرف دیگر قضیه هم متخصصینی هستند که با بکارگیری فن آورهای پیشرفته و دانش فزاینده شان به دنبال شناسایی تمامی آثار باستانی جعلی هستند.
اینها افراد درگیر در پرونده های جرائم میراث فرهنگی هستند که در این داستان مهیج وقایع و پستی و بلندی های زندگی آنها برملا می شود.
هنرپیشه مرد اصلی داستان، یک متخصص آثار باستانی است که آثار جعلی را شناسایی می کند و آثار اصلی را بازسازی و مرمت می نماید. هنرپیشه زن اصلی داستان، کارآگاهی است که برای اداره میراث فرهنگی کره کار می کند. آنها مجبورند با هم روی پرونده های آثار باستانی دزدیده شده، کار کنند اما مشکل اینجاست که بایکدیگر اصلا سازگاری ندارند. در سرال㇀،ما بعضی روشهای شگفت آور شناسایی، لحظات سختی که کارآگاهان مجبورند با دزدانی که یکروزی آنها را پشت میله های زندان انداخته اند، رابطه دوستی برقرار می کنند، صحنه های جنجالی مهیج و در طول این مسیر، آغاز شکوفایی عشق بین این دو فرد کاملا متفاوت را شاهد خواهیم بود.
لحظات کمدی، عشقی و مهیج سریال شما را گوش بزنگ دیدن و تعقیب ادامه داستان خواهد کرد.
شخصیت های اصلی داستان :
هور چوهی (اداره میراث فرهنگی کره، تیم تجسس جرائم میراث فرهنگی) هنرپیشه زن: کیم سون-آه
او دزدان قاچاقچی آثار باستانی را دستگیر می کند، اما پدر خودش یک دزد آثار باستانی است. پس از مفقود شدن پدرش او به اداره میراث فرهنگی کره ملحق می شود و یک گنجنیه ملی را که پدرش دزدیده بود را پیدا می کند. این کار موجب خشم پدرش می شود و سبب می شود همکارانش نیز به جرم اینکه دختر یک سارق است او را طرد کنند. پس از آشنایی با کیم بوم سنگ، متوجه می شود که در ارتباطاتش با افراد خیلی ساده لوح بوده است و تصمیم می گیرد با عزم و اراده ای سخت با کیم مقابله کند و از پس او برآید.
کیم بوم سنگ (متخصص و مرمت کننده آثار باستانی) هنرپیشه : لی دونگ گان
یک متخصص و مرمت کننده برجسته آثار باستانی. او می تواند ریزترین و جزئی ترین اشیاء جعلی را در چند ثانیه شناسایی کند و یک گلدان سرامیکی را که خرد و خاکشیر شده را مرمت و بازسازی نماید. سوای این مهارتها، او مرد خوش تیپی است. اما مردی بسیار متعصب و مغرور است. اصلا وفادار ، فهیم و مهربان نیست و به دیگران هم احترام نمی گذارد. کیم بوم سنگ کمال گرا، یک رقیب دارد. او کسی نیست به جز هور چوهی، کارآگاهی که برای اداره میراث فرهنگی کره کار می کند! که به خاطر وجود این دختر، زندگیش زیر و رو شده است.
سایر شخصیت های مهم داستان : ---- آقای تاناکا: کلاهبردار ژاپنی با یک عتیقه دزدیده شده ----- جون جیو: دوست صمیمی کیم در دانشگاه
رئیس جنگ: که بوم سنگ را به ماموریت کشف آثار باستانی فرستاده
رئیس دانشگاه: که به کیم بوم سنگ، کار کامل استادی را نمی دهد
گیون: برادر کوچک چوهی
____________________________________________________________ __
نام سریال : ققنوس - نام های شناخته شده : 불새 / Bul Sae/ The Fire Bird - ژانر : درام رمانتیک
سال ساخت : 2004 - شبکه : MBC - تعداد قسمت : 26
عشق وقت شناسی است ( عشق زمان بندی می کند ). عشق باید در لحظه مناسب اتفاق بیافتد. گاهی بیخودی و بی هیچ دلیلی از هم جدا می شوید. دیدار آشنایی با محبوب حادثه ای است که در لحطه مقرر شده بوقوغ می پیوندد.نباید عجله کرد.
خلاصه داستان : این داستان در مورد زوج جوانی است که در لحظه نامناسبی از زندگیشان، عاشق هم می شوند. پس از گذشت سالها، آنها دوباره در شرایطی متفاوت، همدیگر را ملاقات می کنند.
او یک دختر میلیونر بوده که در حال حاضر، یک پیش خدمت (خدمتکار) است و از بی رحمی ها و خشونت های واقعی زندگی رنج می برد. آنطرف داستان، پسر یتیمی است که خودش گلیم خودش را از آب بیرون آورده و با پشتکار و کار سخت حالا یک تاجر ماهر شده است. امروز، آن دختر کوچک یک زن بالغ شده است و آن مرد با وجود تمام مسائل درونی اش یاد گرفته از زندگی لذت ببرد...
بالاخره ، به تدریج یکدیگر را درک می کنند و می آموزند که چیزی را که سالها به دنبال آن بوده اند، همیشه وجود داشته و "در لحظه مناسب" آشکار (ظاهر)
می شود.
جانگ سی هیون : یتیمی که همزمان با درس خواندن، به صورت پاره وقت در یک پمپ بنزین کار
می کند. او یک نابغه است و از بورسیه استفاده می کند. در یک آن، دختری وارد زندگیش می شود، دختری با خانواده و شخصیتی کاملا متفاوت از او... او سعی می کند دختر را از خود دورکند، اما بی فایده است. بالاخره با هم ازدواج می کنند ولی دختر، همسرش را ترک می کند. حالا پس از 10 سال، سی هون، یک تاجر تمام و کمال شده است.
لی جی هیون: پدرش مدیرعامل موفق یک گروه نساجی است و مادرش زن مغروری است که فقط به خودش و زندگی مجللش فکر می کند. جی هیون عاشق سی هون می شود و با وجود اینکه والدینش مخالف ازدواج او با یک یتیم هستند، برای نگهداشتن او هر کاری می کند. او حامله می شود و زندگی مجلل و مرفه اش را ترک می کند تا در کنار معشوقش باشد. اما بعد از سقط بچه اش، در مورد انتخابش تردید می کند و سی هون را ترک می کند. بعد از 10 سال بدبختی و فلاکت، از دست دادن پدرش در یک تصادف و از دست دادن ثروتش، حالا جی هیون 32 ساله مطلقه، دیگر کاملا شخصیتی متفاوت است.
سو، جونگ مین:
او به "سلطان افسونگر (جذاب)" معروف است. به نظر می رسد همه چیز دارد: پول، قیافه، تربیت بی عیب و نقص. و در همه ورزش هایی که انجام می هد بسیار با استعداد است. او مرد "کامل" است. اما حتی او هم بدبیاری و بدبدختی دارد...برادر دوقلویش را از دست داده است. او در حادثه ای که برای برادرش اتفاق افتاده احساس گناه می کند و خود را مقصر می داند. روزی او هم با جی هیون آشنا می شود...
یون - می ران:
دختر یک بنگاه دار ثروتمند. او در محیطی مرفه و بی درد بزرگ می شود. در جشن یاری (کمک) به فقرا در کریسمس با سی هون آشنا می شود (بدون اینکه بداند سی هون قبلا شوهر دوست صمیمی اش جی هیون بوده است). تمام سعی خود را
می کند که قلب سی هون را تسخیر کند، اما بیهوده است. بنابراین، یک تصادف مصلحتی ترتیب می دهد تا کاری کند وضعیتش روی صندلی چرخدار، دلسوزی و ترحم سی هون برانگیزد. وقتی یون می ران می فهمد که همسر قبلی سی هون چه کیست؟ اوضاع خیلی پیچیده تر می شود و یون می ران سعی می کند ناامیدانه به او بچسبد و در مورد راه رفتنش به سی هون دروغ می گوید.