بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music > موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی در این بخش به شناساندن بزرگان موسیقی ایران میپردازیم بیوگرافی ها عکس ها خاطرات و خدمات ... و همچنین اخبار و مسائل مربوط به موسیقی ایران در این بخش گنجانده میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-31-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نوازندگان عود

منصورزلزال

او یکی از موسیقیدانان مشهور ایرانی در دوره عباسی بوده است. نام او به صورتهای "زلزال رازی" ، "زلزل" یا " زیلزیل" تلفظ شده است.وي در نواختن تنبک تخصص داشته است و به همین دلیل به عنوان نوازنده تنبک شناخته می شده است.
زلزال مربی و همچنین دایی "اسحاق" پسر ابراهیم موصلی است. زلزال یکی از موسیقیدانان ارشد دوره "هارون الرشید" و "مهدی الهادی" نیز بوده است.
در آن زمان متداول بود که هر موسیقیدان یا خواننده با دیگر موسیقیدانان همپایه خود همکاری داشته باشد.
زلزال با همسر خواهر خود، ابراهیم موصلی همکاری میکرد چرا که او هم پایه زلزال بود.
منصور زلزال یک موسیقیدان متخصص در نواختن سازهای موسیقی بود. او آهنگ های جدیدی ساخت و بر روی آن شعر هایی گذاشت. او یک دستان سوم ساخت که به دستان ایرانی مشهور است. این دستان سوم در بین موسیقیدانان به عنوان دستان زلزال یا وسطای زلزال شناخته شده است.
دکتر برکشلی در یک مقاله تحقیقاتی می نویسد که زلزال به تقسیم بندی فواصل به مجنب های صغیر و کبیر اعتقادی نداشت.
او همچنین نوعی عود ساخت که چون شبیه "شبوط" (یک نوع ماهی) بود به نام عود شبوط شناخته می شد و به جای عود فارسی، لغت "عود شبوط" متداول شد.
برای توصیف مهارت زلزال در نواختن موسیقی، "جاحز" می نویسد که زلزال انگشتان ماهری برای نواختن موسیقی داشت، انگشتانی که توسط خدا خلق شده بودند!
منصور زلزال فردی بخشنده نیز بوده است و بخش زیادی از پول خود را به مردم فقیر می داده است و بیشتر پول خود را برای اهداف خیریه صرف می کرده است. اوهمچنین چاهی در بغداد ساخته است که به نام خودش مشهور مي باشد.
این موسیقیدان به دستور هارون الرشید زندانی شد و بعد از ده سال در حالیکه به شدت ضعیف شده بود وموهای سرش سفید شده بود از زندان آزاد شد. پس از آزادی او دیگر یک فرد سالم نبود.
دکتر "تقی بینش" مرگ او را حدود 175 هجری و 791 میلادی می داند.اما درکتاب تاریخ موسیقی ایران آقای حسن مشحون مرگ او را 200 هجری دانسته است.
ابواسحاق ابراهیم بن ماهان مشهور به "ندیم" مشهورترین خواننده وموسیقیدان دوره عباسی بود. همچنین او یکی از بزرگترین خوانندگان عرب بود. پدر او "ماهان" از یک خانواده بزرگ ایرانی بود و در "اراجان" از توابع شیراز به دنیا آمده بود. ولی به خاطر ظلم و ستم امویان به کوفه مهاجرت کرد و پسرش، ابراهیم، در سال 125هجری در آنجا به دنیا آمد. مادر ابراهیم یک زن ایرانی بود. ابراهیم در کودکی پدرشرا از دست داد و در کوفه نزد خانواده "تمیم" بزرگ شد. به همین دلیل او بزرگ خاندان تمیم نامیده شد .
ابراهیم از کوفه به موصل مهاجرت کرد. او حدود یک سال آنجا بود. نواختن عودرا در موصل آموخت و در همان زمان بود که او موصلی نامیده شد. او هنر را از مربیان موسیقی ایرانی آموخت.
او یکی از بهترین غزلسرایان بود و آهنگهای زیادی ساخت که با غزلهایش هماهنگی داشت. به عبارت دیگر او یک موسیقیدان، خواننده، شاعر و نوازنده بود. او یکی از موسسان موسیقی عربی است. او شعرهای فارسی و عربی را با هم مخلوط کردو نوع جدیدی از موسیقی عربی را ساخت. او آهنگها و آوازهایی ساخت که به سرعت در زبانعربی متداول شد. او فرم ترانه های عربی را تغییر داد.
بعد از مرگ ابراهیم، پسرش اسحاق راه پدرش را ادامه داد. شاگرد اسحاق، علی زریاب، روش استادش را در اندلس ومراکش منتشر کرد.
ابراهیم موصلی از بصره به بغداد مهاجرت کرد. مهاجرت او درزمان حکومت "مهدی" در دوره عباسی بود. "مهدی" او را به بغداد دعوت کرد ولی اوحاکمیت را دوست نداشت. او شراب می خورد و عیاشی می کرد که طبق دستور خلیفه ممنوع بود. خلیفه او را زندانی کرد و در آنجا او خواندن و نوشتن را آموخت.
در زمان خلافت هادی، موقعیت ابراهیم بهتر شد چرا که او دوست نزدیک خلیفه بود و خلیفه به اوهدایای زیادی می فرستاد. در زمان هارون الرشید، موقعیت او باز هم بهتر شد و او بهخواننده، شاعر و موسیقیدان دربار ارتقاء یافت. او همچنین دوست نزدیک خلیفه بود وخلیفه او را بسیار دوست داشت. او ثروت زیادی از هدایای دریافتی از خلیفه و یحیی برمکی و پسرانش جمع آوری کرد و سپس به دمشق سفر کرد.
او به همراه هارون الرشیدبه آنجا رفت ولی در آنجا بیمار شد و هارون او را به بغداد باز گرداند. او در سال 188 هجری در بغداد از دنیا رفت. وقتی او بیمار بود هارون او را در خانه اش ملاقات کرد و بعد از مرگش از پسرش مأمون خواست که برای او نماز میت بخواند و او را دفن کند. هارون تمام القاب ابراهیم را به پسرش اسحاق اعطاء کرد. همچنین او مقداری پول به خانواده اش داد.
کتابهای زیادی از جمله "لیلة و لیلة" و " الاقانی" دربارهمهارت فوق العاده او در موسیقی نوشته شده است. ابراهیم موصلی در خانه خود یک مدرسه هنر تأًسیس کرده بود و در آنجا نواختن عود را به دختران می آموخت.
خانواده های ثروتمند بغداد دختران خود را برای فراگیری نواختن عود پیش او می فرستادند. علاوه برآن او کنیزان زیادی خریداری کرده بود و هنرهای گوناگون را به آنها میآموخت.
ابو محمد ابن النادیم اسحاق ابن ابراهیم موصلی یکی از مشهورترین دوستان هارون الرشید بود. بعد از هارون او از دوستان صمیمی امین، مأمون، معتصم، واثق ومتوکل بود. او در سال 155 هجری در ری متولد شد. مادرش ایرانی بود و شاهک نام داشت. او در دوره متوکل در سال 235 هجری در بغداد مرد. از آنجا که پدرش با بنی تمیم نسبت داشت او نیز تمیمی شناخته می شد.
اسحاق به خوبی آموزش دیده بود. معلم های اوافرادی چون ملک بن اناس، سفیان بن اویاینه، ابو معاویه زریر، هشام بن بشیر و اسد بن ابراهیم بودند. او قرائت قران را از "کسایی" و "فرا" آموخت و ادبیات و شعر عرب رااز معلمانی چون "اسمایی" و "ابوعبیده" آموخت.
اما معلمان او برای موسیقی دایی اش "زلزال" و "عاتکه بنت شوهدا" و پدرش بودند.
از نظر "ابوالفرج اصفهانی" دانش اودر علوم، ادبیات و شعر عمیق تر از آن بود که وصف شود. در نواختن موسیقی بسیار بااستعداد بود. اگرچه مهارت او در خواندن در درجه پایین تری نسبت به دیگر اطلاعاتش بود ولی او بیشتر برای نواختن و خواندن شهرت داشت. به گونه ای که آوازهای او حتی ازآوازهای مشهور عربی نیز محبوب تر بودند.
اولین حامی او هارون الرشید و دولت اوبود به خصوص "یحیی بن خالد برمکی" و پسرانش. آنها از او بسیار حمایت کردند و او ازپدرش هم غنی تر شد.
بعد از مرگ پدرش، اسحاق به عنوان بهترین موسیقیدان شهرت یافت و خلیفه و دولتمردان او را بسیار تحسین کردند. در عوض اسحاق در مدح آنان ترانه سرایی می کرد. شعرها و آوازهای او سبب بزرگی و اقتدار مراسم و جشنهای آنها بود.
خوانندگان زیادی بودند که در سطح اسحاق بودند ولی هیچ کدام از آنهانمی توانستند به خوبی او عود بنوازند.
او خود را با "پهلبد مغانی" مقایسه می کردو اعتقاد داشت که هنر را از او به ارث برده است. اگرچه او هیچ دانشی در مورد علم موسیقی و ترجمه کتب یونانی نداشت گردآوری های او در این زمینه ها به خوبی کارهای باستانی بود.او دانش بالایی درباره تمام جزئیات علم موسیقی داشت و چندین شیوه جدید تبیین کرد.
ابوالفرج اصفهانی او را یک هنرمند رده بالا می داند و می گویدکه او یکی از بهترین موسیقیدانانی است که تمام روشهای علم موسیقی را کامل کرده است. شاگردان مشهور او ابن خردازبه، عبیدالله بن احمد، زریاب، علی بن نافه، عمر بن سلیمان و پسرش حامد بن اسحاق هستند. حامد اولین کسی بود که زندگینامه اسحاق رانوشت.

زریاب

ابوالحسنعلی بن نافع، مشهور به زریاب از بزرگترین موسیقیدانان ایرانی بود. او ملقب به زریاب بود و با عنوان بصری شناخته می شد. او هنر موسیقی را در بغداد از معلمش اسحاق موصلی آموخت. او در زمینه موسیقی بسیار پیشرفت کرد و بسیار مشهور شد به طوریکه توانست وارد دربار هارون الرشید شود.
او دانش بالایی در بعضی زمینه ها چون علوم وادبیات و به خصوص هنر موسیقی داشت. او یکی از رقیبان اسحاق موصلی بود. زریاب دانش بالایی درباره جغرافی، ستاره شناسی و ادبیات داشت.
او به درجه استادی در نواختن عود و آهنگسازیدست یافته بود و ابداعاتی در زمینه های مذکور داشت. در نتیجه او جانشین اسحاق دردربار خلیفه شد.
یکی از ابداعات او افزودن یک سیم دیگر به عود بود. عودهای آنزمان چهار سیم داشتند و زریاب آن را به عود هایی با پنج سیم تغییر داد. همچنین اودر مضراب عود که از چوب بود تغییراتی ایجاد کرد و در عوض مضرابی از ناخن عقاب ساخت. چنین تغییری باعث بهتر شدن صدای ساز گردید. دومین، سومین و چهارمین سیم عود نیز بانظر او از روده بچه شیر ساخته می شد. او اعتقاد داشت چون روده شیر قوی تر از دیگرحیوانات است صدای بهتری می دهد.
وقتی برای اولین بار زریاب به دربار هارون الرشید رفت، عود خود را که کاملاً توسط خودش ساخته شده بود به همراه خود نزد هارون برد و خلیفه او و هنرش را بسیار تحسین نمود. قبل از زریاب، اسحاق بهترین موسیقیدان دربار بود. بنابراین او نسبت به زریاب احساس حسادت می کرد. اسحاق یک مرد ثروتمندبود و روی خلیفه تأثیر بسیاری داشت. او دوست نداشت که فراموش شود و دوست داشت که جایگاهی مشابه با قبل داشته باشد.
بنابراین سعی کرد که زریاب را مجبور به ترک بغداد کند. زریاب نمی توانست در مقابل او مقاومت کند چون قدرت کافی نداشت.به همین دلیل او ترجیح داد که بغداد را ترک کند و به تونس برود که تحت حکومت مسلمانان بود.
او مدتی را در قیروان (پایتخت تونس) زندگی کرد و بعدها به اسپانیا رفت. هشام حاکم مسلمان اسپانیا بسیار درباره زریاب و هنرش شنیده بود به همین دلیل از اودعوت کرد به "کردوا" مرکز حکومتش برود. او دستور داد که خانه ای برای او ساخته شودو سالانه نیز 40000 سکه طلا به او می داد. وقتی زریاب در "کردوا" بود هشام به اوتوجه زیادی می کرد و زریاب زمان کافی برای تصحیح قوانین آموزش موسیقی داشت.
اومدرسه موسیقی ایرانی را در اسپانیا تأسیس کرد. همانطور که روشهای ابراهیم و پسرش وخانواده موصلی در بغداد مشهور بود، روش زریاب در اسپانیا بسیار شهرت یافت و بعدهابه کشورهای کرانه ای در افریقا و همچنین اروپا انتقال یافت.
زریاب بعضی اصول اساسی آموزش موسیقی را به روی کاغذ آورد. بعد از زریاب بسیاری از هنرمندان روش آموزش او را به کار می بردند. زریاب آموزش شاگردانش را به سه مرحله تقسیم کرد:
در مرحله اول او به آنها ریتم آهنگها را می آموخت. سپس در مرحله دوم او سلفژ رایاد می داد و در سومین مرحله او به آنها خواندن آوازها را آموزش می داد.
درمرحله سوم، ابتدا هنرجویان یاد می گرفتند که چگونه آهنگ اصلی را بخوانند و سپس به آنها ملودی های جدیدی اضافه می کردند. بنابراین آنها به آرامی در این هنر پیشرفت میکردند.
گفته می شود زریاب در ابتدا استعداد دانش آموزان را می سنجید و سپس ازآنها می خواست روی بالشی به نام "مصوری" بنشینند و تا آخرین حد صدایشان بخوانند. اگر صدای خواننده به اندازه کافی بلند نبود، زریاب از او می خواست که عمامه اش رادور کمرش ببندد. و اگر دانش آموزی نمی توانست دهانش را به اندازه کافی باز کند،زریاب از او می خواست که چوب کوچکی را 24 ساعت درون دهانش بگذارد تا فکش بازبماند.
سپس او از دانش آموز می خواست که بعضی لغات چون "یا هجام" " یا اسحاق" و " یا اه" را بلند تکرار کند. اگر بعد از همه این تمرین ها صدای دانش آموز بلند ترمی شد و به اندازه کافی قوی می شد، زریاب او را به عنوان شاگرد خود می پذیرفت و بهاو هنر موسیقی را می آموخت. در غیر اینصورت او پذیرفته نمی شد.
این روشها هنوزدر هنرستان های موسیقی در غرب متداول است بدین صورت که اگر دانش آموزی نتواند دهان خود را در زمان خواندن به اندازه کافی باز کند، از او درخواست می شود استخوانی دردهانش بگذارد. طول استخوان 2 تا 5/2 سانتی متر است و شیارهایی دارد که به دانش آموز کمک می کند تا آن را به صورت عمودی در دهانش بگذارد، به خاطر وجود این شیارها، دانش آموزان می توانند استخوان را تا انتهای آواز در دهانشان نگه دارند. این شیوه که توسط زریاب در اسپانیا اختراع شد امروزه در بیشتر موسسات موسیقی در غرب مورد استفاده قرار میگیرد.

عود نوازان‌معروف‌ ایران‌

در ایران‌ نیز پس‌ از احیای‌ ساز عود تلاش‌های‌ مثمرثمری‌ صورت‌گرفت. از جمله‌ی‌ عود نوازان‌ معروف‌ می‌توانم‌ به‌ استاد منصور نریمان، استاد حسن‌منوچهری، استاد محمود رحمانی‌ پور، استاد اکبر محسنی‌ و عبدالوهاب‌ شهیدی‌ اشاره‌کنم. در سالهای‌ اخیر هم‌ که‌ استادان دیگری‌ به‌ این‌ جمع‌ اضافه‌ شدند و اکثر ازکسانی‌ هستند که‌ در نواختن‌ ساز عود نوآوری‌هایی‌ داشتند از جمله‌ این‌ افرادمی‌توانم‌ به‌ ارسلان‌ کامکار، غلامحسین‌ بهروزی‌ نیا، محمد فیروزی‌ و جمال‌جهانشاه‌ اشاره‌ کنیم.


عود نوازهای‌معروف‌ جهان‌

ساز عود در یکصدسال‌ اخیر کاملاً در قبضه‌ی‌ عرب‌ها و بخصوص‌ مصری‌ها بوده‌ است. از جمله‌نوازندگان‌ معروف‌ این‌ ساز استاد منیر بشیر (عراقی) است. در کنار او می‌توان‌ به‌نام‌هایی‌ چون‌ استاد ریاض‌ سنباطی، سعید الاطرش، ناصر شمه‌ و انور برهیم‌ اشاره‌کرد.
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها