زنان ناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه قاجار معروف به «سلطان صاحبقران» و بعد «شاه شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. وی طولانیترین مدت شاهی را در میان دودمان قاجار دارا است. او همواره به داشتن محبت به امام حسین(ع) و دیگر اهل بیت عصمت و طهارت تظاهر داشته اما با رفتارهاي ناپسند خود از جمله داشتن چندین زن عقدی و صیغهای چهره واقعی خود را نمایان کرده است.
اولین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را منتشر کرد. او را پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا می خواندند.
او در سال ۱۲۱۰ هجری شمسی در خانه ای که به بهایی معروف بود در تبریز بدنیا آمد. مادر او مهد علیا گفته می شود که مادرش در زمان بارداری با مردی به نام میرزاعظیم رابطه نامشروع داشته است. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست که البته پس از مدتی با دسیسه سفرای کشور های خارجی مخصوصا بریتانیا حکم اعدام امیرکبیر را در حالت مستی امضا نمود.
ناصرالدین شاه برای حفظ مناطق شرقی ایران، به ویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله بریتانیا به بوشهر ناچار به توقف این فعالیتها شد. فرستاده وی قرارداد پاریس را امضا کرد. در دوران سلطنت او به ویژه پس از ترور ناموفق وی توسط یک بابی، محدودیت بهائییان و بابی ها در ایران افزایش یافت.
در همین حال سایت زن امروز در مطلبی جالبی به بررسی و معرفی زنان دائم و مؤقت ناصرالدین شاه قاجار پرداخته است.
زنان عقدی ناصراالدین شاه: گلین خانم اولین زنی بود که ناصرالدین شاه در زمان ولیعهدی گرفت و از او سه فرزند داشت. یک پسر موسوم به سلطان محمود میرزا که ولیعهد بود و در سن دو سالگی درگذشت و دو دختر مسماة به افسرالدوله و فخرالملوک.
خجسته خانم تاج الدوله، دختر سیف الله میرزا پسر فتحعلی شاه نخستین زنی بود که پس از استقرار سلطنت اختیار نمود. مشارالیها یک دختر و یک پسر آورد. دخترش عصمت الدوله بود و پسرش سلطان معین الدین میرزا که او نیز ولیعهد خوانده شد و در ۹ سالگی درگذشت.
شکوه السلطنه دختر شعاع السلطنه پسر فتحعلی، شاه یک پسر آورد که مظفرالدین شاه باشد. سرورالسلطنه دختر عمادالدوله پسر خاقان اولادی نیاورد.
جیران ملقبه به فروغ السلطنه دو پسر آورد موسوم به ملک قاسم میرزا و ملکشاه که هر دو را ولیعهد خواندند و یکی پس از دیگری درگذشت.
از زنان عقدی ناصرالدین شاه، فروغ السلطنه (جیران) و سرورالسلطنه و شکوه السلطنه به ترتیب در حیات شاه فوت نمودند.
زنان صیغه ای ناصرالدین شاه: زینت السلطنه دختر سالار معروف که چند سال در خراسان با شاه جنگید. مشارالیها یک پسر آورد موسوم به سالار السلطنه که در تاریخ تحریر این کتاب در فرنگستان زندگی می کند.
بدرالسلطنه از شاهزاده خانم بزرگ بود. یک پسر آورد موسوم به رکن السلطنه که او نیز سال هاست در اروپا عمر می گذراند.
اخترالسلطنه خواهر اوکتای قاآن میرزا که اولاد نیاورد.
شمس الدوله دختر عضدالدوله پسر فتحعلی شاه که برادرهایش عین الدوله صدراعظم مظفرالدین شاه و وجیه الله میرزای سپهسالار بودند. مشارالیها هم فرزندی نیاورد.
صیغه های محترمه دیگر که از شاهزاده خانم ها نبودند: انیس الدوله که در واقع ملکه بود، ولی فرزند نیاورد. شاه او را بسیار دوست داشت، و چندین بار خواست وی را عقد نماید، ولی او نپذیرفت و اظهار نمود که به اصطلاح ساعت اولیه زناشوئی خود را برهم نخواهد زد. پس از کشته شدن شاه روزی برایش مبلغی پول آوردند و چون تمثال شوهر را بر روی اسکناس ها دید آنقدر به سر و سینه کوفت که سخت بیمار شد و پس از چند ماه بدرود زندگی گفت.
امینه اقدس عمه عزیزالسلطان سردار محترم فرزندی نیاورد.
عفت السلطنه مادر سلطان مسعود میرزای ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه و بانو عظمی زن صارم الدوله.
منیرالسلطنه مادر ضیاءالسلطنه زن سید زین العابدین امام جمعه. والی زاده مادر والیه که زن اعتضادالملک شد و پس از فوت وی به عقد مهدیقلی خان مجدالدوله درآمد.
خازن الدوله دو دختر آورد مسماة به فخرالدوله و فروغ الدوله، فخرالدوله زنی بود بسیار زیبا و ادیبه و شاعره که سخن شیرین می گفت و خط خوش می نوشت، و فروغ الدوله که زن ظهیرالدوله شد و بعدها او را ملکه می نامیدند.
وجیه الدوله یک دختر آورد مسماة به اخترالدوله که شاه او را برای عزیزالسلطان عروسی نمود. مرجان خانم مادر یمین الدوله و فرح السلطنه. توران السلطنه مادر عضدالسلطنه و تاج السلطنه. حرمت السلطنه مادر افتخار السلطنه. محبوب السلطنه مادر عزالسلطنه و عزیزالسلطنه. وقارالسلطنه مادر شرف السلطنه. قمرتاج خانم مادر قدرت السلطنه.
به هر یک از زن های بزرگ یک دستگاه عمارت و حیاط داده شده بود. زن های دیگر به تفاوت از یک الی سه اطاق داشتند و صیغه های جزء به زن های محترمه سپرده شده و در دستگاه آنها می زیستند.