پزشکی بهداشتی و درمان در این تالار مطالب پزشکی و آموزشی در مورد بهداشت و سلامتی قرار خواهند گرفت |
10-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کمکهای اولیه
کمکهای اولیه
اصول و اجراى کمکهاى اوليه
کمکهاى اوليه عبارت است از کاربرد ماهرانهٔ اصول پذيرفته شدهٔ درمانى بههنگام وقوع سانحه يا بدحال شدن ناگهاني، با استفاده از امکانات و وسايلى که در آن زمان در دسترس وجود دارد.
کمکهاى اوليه در حقيقت روشهاى درمانى تأييدشدهاى هستند که در مورد شخص مصدوم تا رسيدن پزشک يا انتقال به بيمارستان (اگر لازم باشد) اجراء مىشود.
چرا کمکهاى اوليه انجام مىشود؟
کمکهاى اوليه به اين دلايل در مورد مصدوم اجراء مىشود:
۱. نجات جان مصدوم.
۲. جلوگيرى از بدتر شدن حال مصدوم.
۳. بالا بردن احتمال بهبودى مصدوم.
مسئوليت امدادگر:
نقش امدادگر بهعلت تکرر و طبيعت وخيم بسيارى از حوادث کاملاً مهم است.
نقش شما بهعنوان يک امدادگر در اداره کردن يک مصدوم عبارت است از:
- درک موقعيت.
- تشخيص بيمارى يا حالتى که به مصدوم دست داده است.
- بهکار بردن روشهاى درمانى مناسب و کافي، بدون اتلاف وقت، بهخاطر داشته باشيد که ممکن است يک مصدوم در آن واحد دچار چند ناراحتى شده باشد و همچنين امکان دارد بعضى از مصدومها نياز به مراقبتهاى فورىترى نسبت به سايرين داشته باشند.
- بسته به وخامت حال مصدوم، بدون معطلى ترتيب انتقال او را به بيمارستان،
مطب پزشک يا خانهاش بدهيد.
مسئوليت شما زمانى تمام مىشود که مصدوم تحت نظر پزشک يا پرستار يا ساير
اشخاص متخصص قرار گيرد. شما نبايستى محل حادثه را ترک کنيد مگر آنکه
وضعيت را براى شخصى که عهدهدار امر شده است گزارش کنيد و مطمئن شويد
که به کمک شما در مراحل بعدى نيازى نيست.
تعريفها:
- امداد پزشکى:
روشهاى درمانى که بهوسيله پزشک عادى يا جراح، در بيمارستان يا مطب انجام مىگيرد.
- امدادگر:
اين واژه به افرادى اطلاق مىشود که داراى گواهينامه از يک مؤسسه معتبر هستند
و اين گواهينامه نشان مىدهد که فرد داراى کيفيت لازم براى انجام اعمال مربوط به
کمکهاى اوليه مىباشد. اين گواهينامه براى اولين بار در سال ۱۸۹۴ بهوسيله سازمان داوطلبانه کمکهاى اوليه صادر شد. در کشور انگليس گواهينامه کمکهاى اوليه به وسيله سنت جان آمبولانس و انجمن سنت آندروز آمبولانس و صليب سرخ انگليس به کانديداهائى که دورههاى تئورى و عملى کمکهاى اوليه را ديدهاند و در امتحانات حرفهاى مربوطه قبول شدهاند اعطاء مىشود. گواهينامه اعطاء شده تنها براى ۳ سال معتبر است و در آن قيد شده است که امدادگر:
۱. کاملاً آموزش ديده.
۲. منظماً امتحان شده.
۳. داراى تازهترين معلومات و مهارتها در اين زمينه است.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 12:37 AM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
10-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در موارد اورژانس چه بايد کرد؟
در موارد اورژانس چه بايد کرد؟
اصول اساسى کمکهاى اوليه در تمام سوانح صرفنظر از وخامت آن بهکار مىرود. حادثه هر چه که مىخواهد باشد وظيفه امدادگر آن است که بهسرعت، با آرامش (بدون دستپاچگي) و بهدرستى وارد عمل شود تا بتواند باعث نجات زندگي، جلوگيرى از بدتر شدن وضع مصدوم و بالابردن احتمال بهبودى مصدوم شود.
امدادگر مىتواند به اين هدفها دست يابد اگر: - نحوهٔ برخورد او سريع و همراه با آرامش باشد.
- موقعيت سانحه و وضعيت مصدوم را سريعاً درک کند.
- تشخيص درستى از وضعيت سانحه براساس نحوه وقوع حادثه و عوارض و نشانهها داشته باشد.
- بدون معطلى روشهاى درمانى متناسب با حال مصدوم را بهکار بندد.
- براساس جراحت و وضع مصدوم، ترتيب انتقال صحيح او را بدهد.
- نحوهٔ برخورد:
نحوهٔ برخورد بايستى سريع اما همراه با آرامش و کنترل شده باشد. مطمئن شويد که براى نجات مصدوم خود را به خطر نمىاندازيد. اگر دکتر يا پرستار يا شخص واردتر از شما در محل حضور نداشت با آرامش عهدهدار امور شويد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 12:38 AM
|
10-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
درک موقعيت
درک موقعيت
ابتدا بايد بر خود مسلط شويد و بررسى دقيقى از وضعيت سانحه انجام دهيد و در مورد اولويت کارها تصميم بگيريد. شرايطى که در اين امر مؤثر هستند عبارتند از: رعايت ايمني، کمک خواستن از ديگران، تعيين اولويتهاى درمانى و تقاضاى کمک.
- رعايت ايمنى:
اين موارد باعث مىشود که خود، مصدوم و سايرين را به خطر نيندازيد، و از واردآمدن صدمه بيشتر جلوگيرى کنيد.
۱. حوادث جادهاى:
يکى از حاضرين را وادار کنيد که ترافيک را کنترل کند، او را در جائى دور از خود و مصدومها بگماريد. مراقب خطر آتشسوزى از ناحيه باک بنزين باشيد، موتورهاى روشن را خاموش کنيد (به مبحث روش کار در سوانح عمده تصادفهاى جادهاى مراجعه کنيد).
۲. گاز و دودهاى سمى:
اگر ممکن باشد بلافاصله منبع گاز يا دود را قطع کنيد.
۳. برقگرفتگى:
اتصال را قطع کنيد و مراقب باشيد در خلال کمکهاى اوليه با برق تماس حاصل نکنيد.
۴. آتشسوزى و آوار ساختمان:
قبل از هرکار بلافاصله مصدوم را بهجاى امن منتقل کنيد.
- کمک خواستن از ديگران:
بعضى از حاضرين مىتوانند کاملاً مفيد واقع شوند و ممکن است بتوانند در درمان مصدومها (مثلاً در جلوگيرى از خونريزي) به شما کمک کنند. ساير حاضرين ممکن است فقط سر و صدا را بىاندازند، آنها را با مسئوليتى که واگذار مىکنيد مشغول نگهداريد و از دخالت آنها در کار خود جلوگيرى کنيد. مىتوانيد از يکى بخواهيد که ترافيک و از ديگرى بخواهيد که جمعيت را کنترل کند. بعضى را براى تقاضاى کمک بهسوى تلفن روانه کنيد (به مبحث تقاضاى کمک مراجعه شود) و مطمئن شويد که پيامى را که بايد بگويد درست فهميده است. از آنها بخواهيد که پيام را بنويسند يا تکرار کنند. از آنها بخواهيد که پس از انجام کار گزارش خود را به شما بدهند.
- تعيين اولويتهاى درمانى:
براى آنکه بفهميد که چه درمانى را بايد زودتر انجام دهيد، بلافاصله اين موارد را آزمايش کنيد:
۱. راه تنفس و نفس کشيدن:
بلافاصله آزمايش کنيد که آيا راه تنفس مصدوم باز است و مصدوم نفس مىکشد، يا خير. اگر نفس نمىکيد بلافاصله تنفس مصنوعى را شروع کنيد (به مبحث تنفس دهان به دهان مراجعه کنيد).
۲. خونريزى:
مصدوم را از نظر خونريزى معاينه کنيد و سعى کنيد جلوى آن را بگيريد (به مبحث کنترل خونريزى مراجعه شود).
۳. بىهوشى:
مصدومى را که بيهوش است يا تنفس او صدادار است در وضعيت بهبود قرار دهيد (به مبحث وضعيت بهبود مراجعه شود) و سطح هوشيارى مصدوم را آزمايش کنيد (به مبحث سطح هوشيارى مراجعه شود). اگر احتمال مىدهيد که مصدوم دچار شکستگى ستون فقرات شده است او را حرکت ندهيد (به مبحث شکستگى ستون فقرات مراجعه شود)، مگر آنکه اشکال در تنفس شما را ناگزير سازد.
۴. شوک:
در اين حال بايد مصدوم را گرم و آرام نگهداريد، او را در حالت خوابيده قرار دهيد تا پزشک يا اورژانس برسد (به مبحث شوک مراجعه شود).
۵. نيازهاى ديگر:
اگر خطر فورى از اطراف (مثلاً فرو ريختن آوار) جان مصدوم را تهديد نمىکند قبل از آنکه او را حرکت بدهيد اول شکستگىها و زخمهاى بزرگ را درمان نمائيد. ولى اگر مصدوم در معرض خطر از اطراف است ابتدا عضو صدمه ديده را بهوسيلهٔ بستن ثابت و بىحرکت نمائيد و سپس سريعاً او را به جاى امن منتقل کنيد.
۶. تقاضاى کمک:
وقتى احساس کرديد که به کمکهائى مانند آمبولانس، پليس و آتشنشانى احتياج داريد بلافاصله بهدنبال آنها بفرستيد. به نزديکترين تلفن برويد يا يکى از حاضران را بهدنبال اينکار بفرستيد.
چه خود دنبال اين کار رفته باشيد يا به کسى ياد داده باشيد دنبال اين کار برود قبلاً مطمئن شويد که اين اطلاعات انتقال مىيابد.
۱. شمار تلفن خودتان (اگر در محل حادثه تلفن وجود دارد) شماره تلفن را به مسئول مربوطه بدهيد تا اگر به هر دليلى مکالمه قطع شد او بتواند با شما تماس برقرار کند).
۲. محل دقيق حادثه: اگر مىتوانيد به نزديکترين جاده اصلى يا ساير نشانههاى راهنمائىکننده اشاره نمائيد.
۳. نوع و شدت حادثه، بهعنوان مثال ”تصادف جادهاي، دو اتومبيل بههم خوردهاند، سه نفر مجروح شدهاند“.
۴. تعداد، جنس و سن تقريبى مجروحين و اگر ممکن باشد، ماهيت جراحت را مشخص نمائيد.
۵. تقاضاى کمکهاى فوقالعاده (اگر با مواردى نظير حمله قلبى يا زايمان روبهرو هستيد).
نبايد قبل از آنکه مسئول مربوطه تلفن را قطع کند، گوشى را بگذاريد.
- تعداد مصدومها: زمانىکه بيش از يک مصدوم وجود دارد، شما بايد با درک سريع موقعيت تصميم بگيريد که کداميک از نظر درمان در اولويت قرار دارند. شما بايد راه تنفس هر مصدومى را که تنفس آن قطع يا ضعيف شده است، باز کنيد و اگر لازم شد تنفس مصنوعى را شروع کنيد (به مبحث تنفس دهان به دهان مراجعه شود). مصدومهاى بيهوش را بايد بلافاصله در وضعيت بهبود قرار داد (به مبحث وضعيت بهبود مراجعه شود). جلوگيرى موقت از خونريزى شديد و مداوم بايستى با کمک خود مصدوم يا يکى از حاضرين انجام شود. بهخاطر داشته باشيد که بهندرت پيش مىآيد مجروحى که بيش از همه سروصدا مىکند حالش از ديگران وخيمتر باشد.
اين را هم بهخاطر داشته باشيد که خلاقيت امدادگر هم به اندازه معلومات او اهميت دارد. در زندگى واقعى بهندرت مواردى پيش مىآيد که حادثه تنها يک مجروح داشته باشد. اکثر حوادث معمولاً داراى دو يا چند مجروح هستند بهطورى که درمان کامل يکى از آنها با درمان کامل ديگرى تعارض پيدا مىکند در يک چنين شرايط مغشوشى اين شما هستيد که بايد تصميم بگيريد کدام مجروح حالش وخيمتر است و به مداواى کامل او بپردازيد. و سپس سراغ مجروح ديگر برويد و او را هم تا آنجا که ممکن است بهطور کامل مداوا کنيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 12:38 AM
|
10-16-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
معاینه
معاینه
مصدوم چه بيهوش باشد چه نباشد بايد يک معاينه کلى براى تشخيص درمان قطعى براى نجات زندگانى او بهعمل آورد. تا آنجا که مىتوانيد مريض را کمتر حرکت دهيد. معاينه را از سر او شروع کرده و بهصورت منظم تا پاهاى او ادامه دهيد.
براى معاينه از تماس حواس خود، ديدن، احساس کردن، شنيدن و بو کردن استفاده کنيد. هميشه يک سمت بدن را با سمت ديگر مقايسه کنيد.
اگر در هر مرحلهاى در خلال معاينه تنفس مصدوم دچار اشکال شد مصدوم را در وضعيت بهبود قرار دهيد (به مبحث وضعيت بهبود مراجعه شود).
- سر:
۱. دهان: تنفس را مجدداً چک کنيد. به عمق، ميزان و ماهيت آن (اينکه آيا آسان نفس مىکشد يا مشکل، با صدا نفس مىکشد يا آرام) توجه کنيد، به بو توجه کنيد، سريعاً داخل دهان را بگرديد تا مطمئن شويد که چيزهائى مثل استفراغ، خون، غذا، دندان مصنوعى و غيره که باعث بند آمدن نفس بيمار مىشود در دهان وجود ندارد. لبها را چک کنيد و ببينيد آيا سوخته يا بىرنگ هستند يا نه؛ که احتمالاً نشانهٔ مسموميت هستند. پشت لبها را نگاه کنيد و ببينيد که آيا کبود هستند، چون کبودى لبها نشانهٔ خفگى است. دندانها را آزمايش کنيد. مطمئن شويد که دندانى لق به گلوى بيمار نيفتاده باشد. مطمئن شويد که دندانهاى مصنوعى محکم به لثه چسبيده باشند، اگر نه آنها را خارج کنيد.
۲. بينى: بينى را براى يافتن نشانههائى از خون، مايع روشن يا مخلوطى از هر دو، معاينه کنيد ممکن است از داخل جمجمه آمده باشند.
۳. چشمها: دو چشم را با هم معاينه کنيد به واکنش مژهها در برابر تماس توجه کنيد. مردمکها (دايره سياه در مرکز چشم) را با هم مقايسه کنيد و توجه کنيد که آيا هر دو به يک اندازه هستند يا خير. حدقه سفيد چشم را از نظر خونگرفتگى معاينه کنيد.
۴. صورت: به رنگ صورت توجه کنيد ممکن است رنگپريده يا برافروخته باشد، و حتى ممکن است در صورت اشکال در تنفس کبود باشد. در همان حال حرارت صورت را بىآزمائيد و ببينيد که بهطور غيرعادى سرد است يا گرم. و به حالت پوست توجه کنيد. که خشک است يا مرطوب، عرق کرده است يا مىکند يا نه.
۴. گوشها: گوشها بايستى از نظر اشياء خارجى چک شود. توجه کنيد که آيا چيزى در گوش فرو رفته يا نه. بهدنبال نشانههائى از خون و (يا) مايع شفاف نخاعى بگرديد که احتمالاً نشاندهنده شکستگى در جمجمه هستند. در گوش مصدوم صحبت کنيد تا شنوائى او را بسنجيد.
۵.جمجمه: با ملايمت سر را از زمين بلند کنيد به دنبال خونريزي، ورم يا برآمدگى - فرورفتگى بگرديد اينها احتمالاً نشاندهنده شکستگى در جمجمه هستند.
- گردن: يقه يا کراوات اطراف گردن را شل کنيد. انگشتان خود را روى ستون فقرات قرار دهيد و از بالاى گردن (انتهاى جمجمه) تا به پائين تا آنجائى که دست شما مىرسد انگشتان خود را بين دو کتف بلغزانيد و چک کنيد که آيا بىنظمى در ستون فقرات وجود دارد که اگر وجود داشته باشد احتمالاً نشانهٔ شکستگى است. دورادور گردن را چک کنيد و ببينيد که آيا شخص مدالى به گردن دارد يا نه. نبض شريان سباتى را چک کنيد و بهسرعت، قدرت و ريتم آن توجه کنيد (به مبحث نبض مراجعه شود). اگر مصدوم بيهوش باشد و گردن صدمه نديده باشد، گردن را همانطور که قبلاً توضيح داده شد در وضعيتى قرار دهيد که راه تنفس آن باز باشد (به مبحث باز کردن راه تنفس مراجعه شود). - ستون فقرات:
انگشتان خود را با ملايمت در زير فرورفتگى پشت قرار دهيد و بدون آنکه بيمار را حرکت دهيد يا لباس وى را دربياوريد از روى لباس تا آنجا که ممکن است بالا و پائين پشت را بگرديد تا مطمئن شويد که دررفتگى يا شکستگى روى ستون فقرات حس مىشود يا خير. و همچنين بهدنبال ورم وبىنظمى احتمالى مهرهها بگرديد.
- تنه: سينه را از نظر يکنواختى حرکت دندهها در هنگام نفس کشيدن و پيدا کردن جراحت احتمالى روى سينه معاينه کنيد. دندهها را از نظر نظم و ترتيب يا فرورفتگى که ممکن است نشانه شکستگى در آنها باشد آزمايش کنيد. انگشتان خود را در طول خطوط قفسه سينه حرکت دهيد.
هر دو استخوان ترقوه و شانهها را معاينه کنيد. هر دو طرف لگن خاصره را همانطور که مصدوم خوابيده با دست امتحان کنيد و ببينيد که آيا اثرى از شکستگى وجود دارد يا نه و همچنين توجه کنيد که آيا نشانهاى از بىاختيارى در دفع (ادرار يا مدفوع) وجود دارد يا نه.
- بازوها: استخوانهاى بازو و استخوانهاى ساعد، مچها، کف دست و انگشتان بهترتيب بايستى معاينه شوند. ببينيد آيا از شکلافتادگى يا ورم وجود دارد يا خير. که اگر داشته باشد احتمالاً نشانهٔ شکستگى است. ساعدها را به دقت چک کنيد تا ببينيد آيا بازوبند پزشکى يا نشانهٔ خاصى مبنى بر هشدار در مورد تزريق وجود دارد يا نه.
- پاها: رانها، مفصل زانو، هر دو استخوان ساق پا، مچ پا، کف پا و انگشتان بههمان ترتيبى که در مورد دستها ذکر شد بايد معاينه شوند.
- سطح هوشيارى: بين هوشيارى و بيهوشى درجات مختلفى وجود دارد. اين موارد بهطور کامل در مبحث مصدوم بيهوش بحث شده است. اما مقدمتاً بايد گفت اگر مصدومى بهخوبى نسبت به تحريکات خارجى واکنش نشان داد مىتوان گفت در يک بيهوشى خفيف بهسر مىبرد. (مثلاً ضعف). اما اگر ميزان واکنش پائين باشد مىتوان گفت که بيهوشى مصدوم تقريباً عميق است و اگر بهطور کلى واکنشى وجود نداشت مصدوم بالقوه در حالت خطرناکى بهسر مىبرد. هر ده دقيقه يکبار بايستى مصدوم را از اين نظر چک کنيد و به واکنشهاى مصدوم نسبت به اين تحريکات توجه کنيد: صدا (بلند در گوش بيمار داد بکشيد)، تماس (سعى کنيد مصدوم را با تکان ملايم شانهها بيدار کنيد)، درد (در حالىکه پوست دست يا قوزک پا را نيشگون مىگيريد بهصورت مصدوم نگاه کنيد) و اعمال انعکاسى مصدوم مانند حرکت پلک چشم را آزمايش کنيد (به مژهها دست بزنيد). آزمايشهائى مشابه در مورد تنفس (مبحث آزمايش تنفس)، نبض (به مبحث نبض مراجعه کنيد) و حرارت بدن مصدوم بايد انجام شود، مشاهدات خود را يادداشت کنيد.
مواردى که به تشخيص کمک مىکند تشخيص شما براساس اطلاعاتى است که از منابع مختلف کسب مىکنيد. بهوسيله اطلاع از چگونگى حادثه، سؤال از مصدوم در مورد عوارضى که احساس مىکند و معاينهٔ او براى يافتن نشانهها، مىتوانيد يک تشخيص دقيق داشته باشيد.
- مدارک راهنما:
اگر مصدوم بيهوش باشد امکان دارد در جيبها يا ساک دستى يا کيف پول او مدارکى وجود داشته باشد. مثلاً يک کارت تعيين وقت براى بيمارستان يا يک کارت اطلاعاتى که نشاندهنده مبتلا بودن مصدوم به صرع مىباشد يا يک تکه قند يا گلوکز که احتمالاً نشاندهنده کمبود قند خون در مصدوم است. اگر امکان داشته باشد اين بازرسى را در حضور ديگران انجام دهيد.
ممکن است مصدوم به همراه خود بازوبند يا مچبند يا گردنآويزى (پلاک) داشته باشد که وضعيت پزشکى مصدوم را مشخص نمايد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 12:28 AM
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
انتقال مصدوم
انتقال مصدوم
پس از آنکه درمان خود را پايان داديد بلافاصله مصدوم بايد تحتنظر يک متخصص (دکتر يا پرستار) قرار گيرد. بسته به وخامت حال مصدوم و امکاناتى که در دسترس داريد شما بايد:
۱. ترتيب انتقال مصدوم را با آمبولانس به بيمارستان بدهيد (در مورد جراحتهاى جزئى يا شکستگى بازو مىتوان از اتومبيل معمولى هم استفاده کرد).
۲. اگر پزشک يا پرستارى در صحنه حضور دارد مصدوم را به او بسپاريد.
۳. در مورد جراحتهاى جزئى مصدوم را به نزديکترين خانه يا سرپناه برسانيد و آنجا منتظر رسيدن آمبولانس يا پزشک شويد.
۴. اگر شرايط اجازه مىدهد مصدوم را روانهٔ خانه کنيد و به او توصيه نمائيد که توصيههاى پزشکى را رعايت نمايد.
هرگز کسى را که بيهوش شده (حتى براى مدتى کوتاه) يا شوک به او دست داده پس از بهبودى به خانه نفرستيد بلکه حتماً او را به مطب پزشک برسانيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
با لباسها و کلاه ايمنى مصدوم چه کنيم؟
با لباسها و کلاه ايمنى مصدوم چه کنيم؟
گاهى اوقات براى مشاهدهٔ جراحت لازم مىآيد که لباس مصدوم را از تن وى خارج کنيد تا بتوانيد تشخيص درستى داشته باشيد و درمان مناسب را بهکار بنديد. اين عمل بايستى با حداقل مزاحمت براى مصدوم انجام گيرد، و حتىالامکان از آسيب رسيدن به لباس خوددارى شود و تنها آن مقدار که لازم است از بدن مصدوم خارج شود. نبايستى بيهوده لباس را پاره نمود. اگر لباس زير مصدوم خيلى تنگ است و مجبور هستيد لباس را پاره کنيد لباس را از درز آن پاره کنيد.
اگر لازم مىآيد که لباس مصدوم از تنش خارج شود بايد مراقب باشيد حرمت وى به اندازهٔ کافى حفظ شود.
- خارج کردن کلاه ايمنى: اينکه آيا بايد کلاه ايمنى (کلاهى که معمولاً موتورسواران بر سر مىگذارند) را از سر مصدوم بيرون بياوريم يا نه به موقعيت و شرايط بستگى دارد. بهتر آن است که آن را خارج نکنيم مگر آنکه شرايط مصدوم ايجاب کند. اگر وى توانائى داشت اين کار را بهخود او واگذار کنيد. کلاههاى محافظى که تمام سر و صورت را مىپوشانند تنها بايد زمانى از سر مصدوم خارج شود که يا تنفس دچار اشکال شده باشد يا او دائماً استفراغ نمايد يا از ناحيه سر جراحت شديد برداشته باشد. در اکثر موارد خارج کردن کلاه محافط از سر، بستگى به جراحتها و توانائى شما براى انجام اين کار دارد.
براى خارج کردن کلاه محافظى که فقط سر را مىپوشاند بند دور چانه آن را باز کنيد دو طرف آن را بگيريد و سپس کلاه را به سمت بالا و عقب بکشيد و بيرون بىآوريد.
در مورد کلاههاى محافظى که تمام سر و صورت را مىپوشانند بايد يک نفر سر و گردن مصدوم را نگه دارد و همزمان نفر ديگر کلاه را خارج کند. ابتدا کلاه را کمى به عقب خم کنيد و آنقدر بکشيد تا چانه نمايان شود. سپس آن را به جلو خم کنيد و سعى کنيد بدون آنکه به جمجمه بخورد آن را مستقيم خارج نمائيد.
خارج کردن لباسهاى مصدوم :
- خارجکردن کت يا ژاکت: ۱. مصدوم را کمى بلند کنيد و کت را از روى شانهها کمى به عقب بکشيد سپس بازوى سالم را خم کنيد و ابتدا کت را از آن قسمت خارج کنيد و سپس به آرامى بازوى صدمه ديده را از آستين خارج کنيد. سعى کنيد بازوى صدمه ديده طى عمل مستقيم و کشيده باقى بماند.
۲. اگر لازم شد درز لباس را در ناحيه صدمه ديده پاره کنيد.
- خارج کردن پيراهن يا زيرپوش: همانطور که در مورد کت گفته شد عمل کنيد، اما اگر لازم شد آن را از جلو يا پهلو پاره کنيد.
- بيرون آوردن شلوار: ۱. براى اينکه رانها را بتوانيم معاينه کنيم بايد شلوار را از کمر بيرون آورد، و براى معاينه ساق پا يا زانو پاچهٔ شلوار را بالا بزنيم.
۲. اگر لازم شد، شلوار را از درز آن ببريد.
- بيرون آوردن چکمه يا کفش: ۱. قوزک پا را نگهداريد و پس از بريدن يا باز کردن بند کفش بهدقت و به آرامى کفش را از پا خارج کنيد.
۲. اگر مصدوم چکمه بلند بدون بند به پا داشت، بهدقت آن را از درز پشت کفش با يک چاقو پاره کنيد.
- بيرون آوردن جوراب: ۱. در صورتىکه بيرون آوردن جوراب مشکل بود با دو انگشت، جوراب را از ماهيچهٔ پا دور کنيد.
۲. بدون آنکه قيچى به پا برخورد کند آن را ببريد.
خلاصه: - مطمئن شويد که اگر براى نجات مصدوم وارد عمل مىشويد خطرى خود شما را تهديد نمىکند.
- بهسرعت، بدون دستپاچگى و منظم و هدفدار عمل کنيد و اولويت را به موارد اورژانس بدهيد.
- اگر تنفس قطع شده باشد، يا ضعيف باشد، راه تنفس را باز کنيد و در صورت لزوم، تنفس مصنوعى را شروع کنيد.
- جلوى خونريزى را بگيريد.
- سطح هوشيارى را بسنجيد.
- به مصدوم و اطرافيان اطمينانخاطر بدهيد و اضطراب را از آنها دور سازيد.
- از مصدوم در برابر شوک مراقبت کنيد.
- مصدوم را در وضعيت درست و راحت قرار دهيد اما مطلقاً بيش از آنچه که لازم است او را حرکت ندهيد.
- احتمال وجود خونريزى داخلى يا مسموميت را از نظر دور نداريد.
- قبل از حرکت دادن مصدوم جراحتها و شکستگىهاى مهم را درمان کنيد.
- در صورت لزوم، بدوم معطلى ترتيب انتقال مصدوم را به بيمارستان يا نزد پزشک بدهيد.
- مراقب تغيير حالت مصدوم باشيد و آن را يادداشت کنيد.
- اجازه ندهيد مردم دور شما جمع شوند، اين کار باعث اختلال در درمان و مضطرب شدن مصدوم مىشود.
- اگر لزومى ندارد، بيهوده لباسهاى مصدوم را از تن وى خارج نکنيد.
- به مصدوم بيهوش يا مصدومى که مظنون به جراحت داخلى است، يا بايد بلافاصله در بيمارستان جهت جراحى بيهوش شود، از راه دهان چيزى نخورانيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تشخيص
تشخيص
براى آنکه در مورد اولويتها بتوانيد تصميم بگيريد (به مبحث درک موقعيت مراجعه کنيد). بايد تشخيص کاملى داشته باشيد و براى تشخيص درست، روى اين موارد تکيه کنيد: چگونگى وقوع حادثه، وضع مجروح، عوارض، نشانهها و سطح هوشياري.
- چگونگى وقوع سانحه: اين امر مربوط مىشود به اينکه چگونه حادثه اتفاق افتاده يا چگونه بدحالى شروع شده است. مىشود اين اطلاعات را اگر ممکن باشد از مصدوم يا يکى از حاضرين بهدست آورد. بهعنوان مثال مجروح ممکن است فقط بتواند بگويد ”من ليز خوردم و به زمين افتادم“ در حالىکه يک شاهد حادثه ممکن است بگويد ”من ديدم که پيرمرد به زمين افتاد و سر آن به ديوار خورد“. به چگونگى وقوع حادثه کاملاً توجه نشان دهيد زيرا ممکن است نشانههاى راهنما از جراحت احتمالى را در بر داشته باشد، بهويژه زمانىکه شما احتمال مىدهيد که با مواردى نظير بيمارى قند يا مرض قلبى روبهرو هستيد داشتن سابقهٔ پزشکى مصدوم بسيار مؤثر است. اگر امکان دارد از جزئيات وضع مصدوم يادداشت برداريد زيرا براى پزشک قابل استفاده است.
هرگز مصدوم را دستپاچه نکنيد و بهخاطر داشته باشيد که کليه اطلاعات را هنگامىکه پزشک يا اورژانس سر رسيد به آنها بدهيد.
- عوارض: عبارت است از آنچه که مصدو حس مىکند و براى شما توصيف مىکند - قابل استفادهترين آنها احساس درد است.
اگر مصدوم بههوش است از او بپرسيد که آيا درد دارد و اگر دارد کجاى وى درد مىکند؟ اول آن نقطه را معاينه کنيد و سپس ساير نقاطى را که در آنها درد احساس مىشود دنبال کنيد و بهخاطر داشته باشيد که درد شديد در يک ناحيه ممکن است جراحت وخيم در ساير نقاط را که درد کمترى دارد بپوشاند.
ساير عارضههاى قابل استفادهاى که مصدوم ممکن است به آنها اعتراف کند، حالت تهوع، سرگيجه، احساس سرما و گرما يا از دست دادن کنترل ماهيچهها يا بىحسى باشد و تمام عوارض بايد بهوسيله معاينه فيزيکى براى يافتن نشانهاى از جراحت يا بيمارى تحقيق شوند.
اگر مصدوم بىهوش باشد يا بهدليل گيج بودن يا شوکه بودن حرفهاى وى چندان قابل اعتماد نباشد در اين حالت تشخيص نمىتواند براساس عارضهها انجام شود بلکه تشخيص بايستى براساس اطلاعاتى که از شاهدها و نشانهها بهدست مىآيد انجام مىشود.
- نشانهها: نشانهها، جزئياتى هستند که مىتوانيد با استفاده از حواس خود (ديدن، لمس کردن، شنيدن و بوکردن) آنها را مشخص سازيد. اينها ممکن است نشانههاى جراحتهائى نظير خونريزي، ورم، از ريختافتادگى يا نشانههاى وخامتهائى نظير تب و (يا) ضربان سريع يا ضربان نامنظم باشند. تمام اين نشانهها ممکن است بلافاصله ظاهر شوند يا تصادفاً مشاهده يا بر اثر معاينه کشف شوند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
درمان
درمان
شما بايد براى هر وضعيتى که با آن روبهرو مىشويد درمان مناسب با آن وضعيت را با ملايمت و بهسرعت بهکار بنديد. مهمترين کار آن است که به مصدوم آرامش دهيد و او را تشويق کنيد. از دستپاچه کردن مصدوم بپرهيزيد و سعى کنيد کار شما مفيد باشد و نسبت به خواستههاى مصدوم توجه کنيد و او را با سؤالات خود آزار ندهيد. اين کار علاوه بر آنکه براى مصدوم ناراحتکننده است، نشانهٔ عصبى بودن شما نيز هست. پس از آنکه درمان لازم را بهکار بستيد مصدوم را در وضعيت مناسب قرار دهيد و با چشمان باز مراقب او باشيد تا کمک برسد.
بهخاطر بىآوريد که هدف شما نجات زندگى مصدوم، جلوگيرى از بدتر شدن وضع مصدوم و بالابردن احتمال بهبودى او است.
۱. براى نجات زندگى مصدوم: با قرار دادن مصدوم در وضعيت صحيح راه تنفس او را باز نگهداريد.
- اگر مصدوم نفس نمىکشيد يا قلب او ضربان نداشت روشهاى نجات زندگى را شروع کنيد و به درمان خود ادامه دهيد تا آنکه کمک پزشکى سر برسد.
- خونريزى را کنترل نمائيد.
۲. جلوگيرى از بدتر شدن وضع مصدوم:
- زخمها را پانسمان کنيد.
- اعضائى را که دچار شکستگى شدهاند يا جراحتهاى بزرگ برداشتهاند تکان ندهيد.
- مصدوم را در راحتترين وضعيت ممکن متناسب با نياز درمانى قرار دهيد.
۳. براى بالا بردن احتمال بهبودى :
- سعى کنيد به بيمار روحيه بدهيد (اضطراب را از او دور سازيد)، و اعتماد بهنفس او را تقويت کنيد.
- سعى کنيد تا جائىکه مىتوانيد بيمار را از درد و ناراحتى برهانيد.
- مصدوم را با ملايمت انتقال دهيد.
- از مصدوم در برابر سرما و رطوبت حفاظت کنيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گزارش وضع مصدوم
گزارش وضع مصدوم
اگر نمىتوانيد خود همراه با مصدوم برويد يادداشتى از چگونگى وضعيت او تهيه کنيد و همراه مصدوم به بيمارستان بفرستيد. اما اگر لازم شد خود شما همراه وى به بيمارستان برويد و وضعيت او را براى پزشک بازگو نمائيد. اين گزارش بايد در برگيرندهٔ موارد زير باشد:
- چگونگى وقوع حادثه يا بدحال شدن مصدوم.
- توصيف مختصرى از صدمه.
- سطح هوشيارى و تغيييرات آن.
- ضربان قلب و تغييرات آن.
- رنگ پوست و تغييرات آن.
- وضعيت خونريزي.
- هر نوع رفتار غيرعادى مصدوم.
- درمانى را که بهکار بردهايد و زمان آن.
همچنين به منزل مصدوم اطلاع دهيد که چه اتفاقى افتاده و مصدوم به کجا برده شده، بهتر است اين کار را به پليس يا مسئول ديگرى که در صحنه وجود دارد واگذار کنيد.
- اموال مصدوم: از آنچه که متعلق به مصدوم است بهخوبى مراقبت کنيد و آن را بهوسيله پليس يا پرسنل آمبولانس همراه مصدوم بفرستيد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 09:28 AM
|
10-17-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زخم و خونريزى
زخم و خونريزى
براى آنکه بدن بتواند بهخوبى کار کند، هميشه بايد گردش خون کافى با فشار مناسب براى رسيدن خون به بافتها، برقرار باشد. خونريزى شديد کار گردش خون را مختل مىکند و اختلال در گردش خون باعث مىشود که به بافتها، بهويژه بافتهاى اندامهاى اصلى بدن، آسيب برسد که احتمالاً به مرگ مصدوم منجر خواهد شد (به مبحث خطرهاى خونريزى مراجعه شود).
جراحت يا زخم عبارت است از پارگى غيرعادى پوست يا ساير بافتها که باعث مىشود خون از بدن خارج شود. زخمهاى روى سطح بدن (جراحتهاى خارجي) از اين نظر مشکلآفرين هستند که باکترىها مىتوانند از اين راه وارد بدن شده و توليد عفونت نمايند.
- انواع زخمها: زخمها به دو دسته، باز و بسته تقسيم مىشوند. زخمهاى باز باعث مىشوند که خون از بدن خارج شود و خود داراى انواع مختلف است: بريدگي، پارگي، خراش، زخم گلوله و ضربديدگي. زخمهاى بسته باعث مىشوند که خون از مسير گردش، ولى نه از بدن، خارج شود. زخمهاى بسته را ممکن است بهصورت ضربديدگى (ناحيهٔ کبودشده) يا خونمردگى در زير پوست مشاهده کرد، و احتمال دارد که در اندامهاى غيرقابل مشاهده، بدون هيچ نشانهٔ خارجى بهوجود آيد.
۱. بريدگى : چاقو، قيچى يا لبهٔ کاغذ باعث زخم ناشى از بريدگى مىشوند. اين نوع جراحت ممکن است با خونريزى فراوان همراه باشد. ۲. پارگى (ريش شدن): پوست ممکن است بهصورت غيرمنظم، بر اثر تماس با سيم خاردار، ماشينآلات، يا چنگال حيوانات باز شود. شدت خونريزى در اين نوع جراحت کمتر از بريدگى است ولى اين جراحتها معمولاً آلوده هستند. ۳. سوراخ: ناخن، سوزن، چنگال، خار گياه، تيزى نرده و حتى دندان مىتواند سبب ايجاد چنين جراحتى بشود. در اينگونه جراحتها ممکن است صدمهٔ داخلى شديد باشد. اگر زخم عميق باشد بهعلت نفوذ غبار يا ذرات ريز آلوده، امکان عفونت زياد است. ۴. خراش: معمولاً خراش بر اثر سائيده شدن يا سر خوردن روى سطح زبر بهوجود مىآيد. لايهٔ سطحى پوست خراشيده مىشود و يک ناحيهٔ ”پوسترفته“ باقى مىماند. اين نوع زخمها اغلب آلوده به غبار و کثافت هستند و به سادگى عفونى مىشوند. بعضى از سوختگىهاى ناشى از سايش (اصطکاک) که بر اثر آن پوست رفتگى ايجاد مىشود را مىتوان مانند خراش درمان نمود. ۵. زخم گلوله: زخمهاى ناشى از اصابت گلوله (تفنگ، ترکش توپ يا خمپاره) مىتوانند سبب جراحتهاى عميق داخلى شوند. هنگام اصابت گلوله يا ترکش يک زخم در ناحيهٔ ورود گلوله و يک زخم بزرگتر در ناحيه خروج بهوجود مىآيد. وجود اين جراحتها در ناحيه ورود و خروج به تنهائى مهم نيست بلکه ممکن است اندامهاى داخلى و بافتها و رگهاى خونى در مسير گذر گلوله بهشدت مجروح شده باشند و علاوه بر خونريزى بيروني، خونريزى داخلى هم وجود داشته باشد. ۶. ضربديدگى: اين جراحت بهوسيلهٔ افتادن يا ضربهٔ يک جسم سنگين بهوجود مىآيد که با عث شکافتهشدن پوست و کبودى بافتهاى اطراف مىشود. در اينگونه موارد احتمال آسيبديدگى اندامهاى زيرين (مثلاً شکستگي) را نبايد از نظر دور داشت. در ضربديدگى اگرچه ممکن است پوست نشکافته باشد اما رگهاى خونى آسيبديده پاره شده و خون آنها به بافت اطراف تراوش مىکند. کبودى ناحيه آسيبديده ناشى از اين مسئله است.
- انواع خونريزى: سه نوع خونريزى وجود دارد که نام هر کدام از نوع رگهاى خونى آسيبديده گرفته شده: شرياني، وريدى و مويرگى (به مبحث خون و گردش آن مراجعه شود). خونريزى شريانى عمده از همه وخيمتر است و بايد اول به درمان آن پرداخت (به مبحث خطر خونريزى مراجعه شود).
خونريزى مويرگى هميشه وجود دارد، در بعضى از جراحتها، خونريزى شريانى و مويرگى با هم وجود دارند
۱. خونريزى شريانى (سرخرگى): در حالت عادى خونى که در شريانها جريان دارد کاملاً اکسيژندار است و رنگ آن قرمز روشن است. اين خون مستقيماً از قلب مىآيد و به اين جهت داراى فشار است و اغلب همراه با تپش قلب به بيرون از زخم مىجهد.
- توجه: شريانهائى که خون را از قلب به ششها مىبرند خون آنها کاملاً اکسيژندار نيست.
۲. خونريزى وريدى (سياهرگى): در حالت عادى رنگ خونى که در وريدها جريان دارد قرمز تيره است زيرا که اکسيژن کمترى دارد. جريان خون سياهرگها داراى فشار کمترى نسبت به خون شريانها است و از زخم به بيرون نمىجهد. اما اگر يک سياهرگ اصلى بريده شود خون فراوانى به بيرون جارى مىشود.
۳. خونريزى مويرگى: مويرگها داراى هر دو خون شريانى و وريدى هستند. خونريزى مويرگى معمولترين نوع خونريزى است و در هر زخمى وجود دارد تنها در اين نوع خونريزى است که در جراحتهاى جزئى خون از زخم به بيرون به آرامى تراوش مىکند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط رزیتا : 10-17-2010 در ساعت 10:12 AM
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|