بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ

فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-13-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض تاریخچه پیدایش واژه کُرد



تاریخچه پیدایش واژه کُرد

در خصوص پیدایش این واژه (کرد) و معنی آن بایستی برگردیم و به ابتدای تاریخ و آنجا که سند مکتوب برایمان به جای مانده است، ببینیم که این کلمه برای نخستین بار چگونه و در کجا به کار برده شده است.
همانطور که می دانیم تا پیش از بازگشت اقوام آریایی به سرزمین اصلی و مادری خود، اقوام کهن تر و قویتری در فلات قاره ای ایران بسر می بردند که مرکز اصلی آنها زاگرس و نواحی آن بوده است. این اقوام عبارت بودند از : گوتی ها، لولوبی ها، کاسی ها، میتانی ها، خالدی ها، عیلامی ها، ... و اقوام دیگر که از نظر ریشه، نژاد و همبستگی زبانی و فرهنگی یکی بوده اند.
حشمت الله طبیبی در خصوص واژه کرد می گوید:
(آنچه اکثر محققین و نویسندگان قدیم و جدید بر آن اتفاق نظر دارند این است که قبل از آمدن قبایل کرد ایرانی به ناحیه ی کردستان، قوم آریایی نژاد دیگری به نام (کاردو) در این سرزمین ساکن و دارای تمدن بالنسبه مهمی بوده اند که با مهاجرین هم نژاد خود در هم آمیخته و در هم مستحیل شدند و در نتیجه مهاجرین نیز به همان نام نامیده شدند.)طبیبی، حشمت الله ،مقاله نخست ، در کتاب تحفه ی ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان ، نوشته میرزا شکرالله سنندجی . ص 5. وی برای تأیید نظریه و گفته ی خود می گوید:
(مبنای این نظریه اشاراتی است که در یکی از لوحه های سنگی آشوری مربوط به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح دیده شده است. در این لوحه از مملکتی به اسم (کاردا)یا (کارداکا) نام برده شده است که از دریاچه وان به طرف جنوب ممتد بوده و قلاع بسیار محکمی در نواحی بتلیس کنونی داشته است که آثار آنها تا قرن پنجم و ششم میلادی نیز باقی بوده است )طبیبی همان مدرک، ص 5
در کتاب( تاریخ ریشه نژاد کرد) نیز برای اثبات گفته خود به (قرال لاگاشه آدادنادای) که در 2400 ق.م به طایفه ای به نام (کاردا) استناد می کند.نوری،احسان.تاریخ ریشه نژادی کرد. کتاب فروشی سیدان. 1361 ص1.
رشید یاسمی می گوید در یک سنگ مصطبه ی سومری که لفظ کردkarada خوانده شده است و آن هم نام ناحیه ای است نه اسم طایفه خاصی ... ) رشید یاسمی غلامرضا. کرد و پیوستگی نژاد و تاریخی او.چاپخانه تابان ،ص 89.
او پیش از این گفته است:
(در عهد پادشاهی گیمیل سین از سلسله سوم سلاطین اور(قرن 22 ق.م ) نواحی کردستان فعلی از جانب آن پادشاهبه امیری توانا سپرده شد مرسوم به (ورد نر) vard-nanner وعلاوه بر ولایت (گنهر و هماری ) که ملک مورث آن امیر محسوب می شد،نواحی (اربل و ایشار) و فرمانفرمایی طایفه(سوبارتو) و سرزمین (کرده) را به او واگذاشت) رشید یاسمی.همان مدرک، ص 88
(بنابر تحقیق ترو دان ژان thureau-dangin این طایفه همسایه طایفه (سو) su بوده و به قول مستشرق درایور driver بدلیس بوده یادگار آن قوم آرامی ها آن ناحیه را (بیت قردو) beth kardu خوانده اند و شهری که به نام جزیره ابن عمر معروف است (گزرتادو قردو) gazartad kardu مرسوم کرده اند.)رشید یاسمی. همان مدرک پیشین.ص88 .
در خصوص این قوم و نام آن یعنی (کاردا)یا(کاردو) در قرن پنجم پیش از میلاد (تیگلات پلیسر) که با آنها درگیر میشود اشاره شده است.طبیبی همان مدرک پیشین، ص5.
همچنین در جنگ ایران با یونان که گزنفون سردار و مورخ یونانی با اقوام (کاردوک) برخورد می کند. گزنفون هم در این برخورد، شجاعت و دلاوری آنها را می ستاید و آنها را کاردوک و سرزمینشان را کاردوئن می نامد، آرامی ها این ناحیه را (بت کاردو) و تمامی نواحی بین فرات و دجله را (گوژارتا-کاردو) نامیده اند. مورخان ارمنی این ناحیه را (کوردوخ) ذکر و اعراب ( بکرداء) یا (کردای) نامیده اند. طبیبی همان مدرک پیشین .ص6.
در جغرافیای قدیم ارمنستان در باب ولایت کرچیخkorcekh دیده می شود و بنا بر قول آدنتس adontz در کتاب آرمینا ص 418 کلمه کرچیخ از دو جزء است: کرتیخ+آیخ و معنی آن کرد است، چنانکه آترپاتیخatropatik یعنی ساکنان آترو پاتن (آذر بایجان).رشید یاسمی. همان مدرک پیشین ص 97.
دکتر طبیبی در ادامه ی گفته هایش در خصوص واژه کرد گفته است:
(استرابون عالم جغرافیادان یونانی که در اوایل تاریخ میلادی می زیسته می نویسد که قسمت ساحلی دجله از قوم کردین که از نسل قوم کاردو می باشند، سکون و دارای شهرها و قلاع مستحکمی است. ناحیه ای که اشاره کرده است در حد فاصل دیار بکر و موصل کنونی واقع بوده و با این ناحیه مطابقت دارد...)طبیبی همان مدرک ص6.

تا اینجا از این دو محقق بزرگ و با کمک منابع موجود بیان شد که واژه کرد به چه منطقه ای اطلاق شده و از چه زمانی به کار برده شده است،اما در خصوص اینکه خود واژه کرد به چه معنی است، آنها تحقیقات دیگری انجام داده اند که دکتر طبیبی به نقل از مینورسکی در (دایرة المعارف اسلام) ذیل لغت کرد می نویسد یونانیان ساکنان این ناحیه را (کردوخوی) نامیده اند و جزء اخیر این کلمه در لغت ارمنی علامت جمع است) و می گوید گویا سبب این شد که مورخان یونانی آن نام را از زبان یک نفر ارمنی شنیده اند.
در لغت بابلی و آشوری لفظ کاردو به معنی نیرومند و پهلوان است.او ادامه می دهد که بعضی از محققان جدید، کرد راتحریف خلد یا خالدی شمرده اند مانند: راسیکه که گفته اند خالدی و کردی و کورتی و کردیای همه یکی است. لفظ خالدی نام سومری طوایفی است که آشوری ها آنها را (اورارتو)یا (اوراشتو) نوشته اند. این قوم در حدود قرن نهم پیش از میلاد به ارمنستان مهاجرت کرده، در جنوب دریاچه ی وان دولت مستقلی تشکیل دادند که تا اوایل قرن ششم پیش از میلاد وجود داشت ... خالدی در عبری به نام آرارات و در یونانی کزاردو نامیده شده اند ... به هر صورت از اینکه ناحیه ی کاردو یا کاردا یا کردوخ از اقوام آریایی نژاد کاردو مسکون بوده است جای تردیدی نیست، به علاوه قرائن و شواهد تاریخی و جغرافیایی، اتحاد ریشه بین دو کلمه (کرد) و (کاردو) و قرابت و پیوند نژادی کردهای امروز را با کاردوهای قدیم کاملا اثابت می کند.طبیبی همان مدرک .ص 6.
استرابون در کتاب 15 بند هفدهم می گوید:
(جوانان پارسی را چنان تربیت می کنند که در سرما و گرما و بارندگی بردبار و ورزیده باشند. شب در هوای آزاد به حشم داری بپردازند و میوه جنگلی مثل بلوط و... بخورند این ها را کردک kardak گویند. مردم کردک از غارت زندگی می کنند و کردا به معنی دلیر است... از اینجا معلوم می شود که جوانان دلیر و آزموده پارسی را کردک می گفته اند که همان کردوک و کرد باشد تفاوت نژادی قائل نبوده اند، ملاک کرد شدن را دلیر بودن و پر طاقت شده می دانسته اند و این قسم استعمال لفظ کرد مناسبت آن را با گرد به معنی پهلوان تایید می کند. )
امیر شرف خان بدلیسی در کتاب (شرف نامه)(تاریخ مفصل کردستان) در مورد معنی واژه کرد می نویسد: ظاهرا لفظ کرد تعبیر از صفت شجاعت است چرا که اکثر شجاعان روزگار و پهلوانان نامدار از این طایفه بر خاسته اند او ادامه می دهد که پهلوان نامدار رستم زابلی، بهرام چوبین، گرگین میلاد و فرهاد کوه کن همگی کرد بوده اند.
پس با توجه به این تحقیقات و اسناد موجود ثابت می شود که واژه کرد صفتی است که به این مردمان داده شده است. به این سبب همه ی مردمان صفاتی چون دلاوری، شجاعت،... را دارا هستند و به یقین واژه کرد وگرد یکی می باشد و این صفت را بعدا به تمام ساکنان زاگرس و نواحی متعلق به آن دادند که همگی ریشه نژادی، تاریخی و فرهنگی مشترکی با هم داشته اند.
__________________________________________
منبع: تاریخ سیاسی کرد
مولف: آیت محمدی

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:10 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها