واژگان تذهیب (بخش دوم)
در تذهیب، به مانند هر هنر دیگر واژگانی وجود دارد که برای یک تذهیب آموز، آگاهی بر آن واژگان ضروری است. کتاب «قانون الصور» در بیان شماری از این واژگان می نویسد:
چنین کرد اوستادم رهنمایی که هست اسلیمی و دیگر ختایی
ز ابر و داغ اگر آگاه باشی چو نیلوفر فرنگی خواه باشی
مکن از بند رومی هم فراموش کنی چون اسم هر یک جای در گوش
در واقع، ابرک ، اسلیمی (اسلامی)، ختایی، داغ، فرهنگ، فصّالی، گره و ... اصول مترتب بر هنر تذهیب هستند که در اینجا تعریف موجزی از آنها می آید و سپس، در بخش چهارم از آن اصول به طور مشروح سخن گفته می شود. ابرک
ابرک دایره هایی کوچک و به هم پیوسته است که در کناره ی صفحه ی کاغذ، نقاشی می شود و شکل ابر کوچک را نمودار می سازد.
اسلیمی (اسلامی)
اسلیمی تداوم هنر نقاشی دوره ی ساسانی و تکامل آن در دوره ی هنر اسلامی است. با نفوذ اسلام در ایران، تزئین قرآنها و کتابهای مذهبی اسلامی با نقشهای اسلیمی رواج یافت.
بند اسلیمی
بند اسلیمی همان بند رومی را گویند که به هم وصل می شود و زیبایی خاصی دارد.
تاج
تاج طرحی است در بالای صفحه ی تذهیب که شکل تاج را دارد و به گونه های مختلف است. از تمامی و یا نیمی از طرح تاج در تزئین سرلوحه ی کتابها استفاده می شود و نیم تاج، همان طور که از نامش بر می آید، 2/1 تاج است که در یک صفحه طراحی می شود.
ترصیع
ترصیع به معنای گوهر نشاندن است و در تذهیب، با نشاندن جواهر در جای گل و بوته، صفحه های تذهیب را به زیباترین شکل آذین می کنند.
اگر این کار از نظر مادی ممکن نباشد، تمامی صفحه ها و به ویژه صفحه های شروعی و پایانی کتاب را با طلا، شنگرف، لاجورد و زنگار تذهیب کامل می کنند. به صفحه ای که به صورت ترصیع تذهیب شده است «مرصع» گویند.
ترنج
ترنج نقشی است که از بند و شاخه ی اسلیمی و به اندازه های بزرگ، متوسط و کوچک تشکیل می شود. ترنج، گاه در حاشیه و گاه در سرلوحه ی صفحه های مُـذهـّب قرار می گیرد و نامهایی متفاوت می یابد. نصف یک ترنج را نیمه ترنج گویند که جدا از ترنج ، سر ترنج دربالا و یا پایین آنها قرار دارد و سرترنج، ترنجی بسیار کوچک است که در بالای ترنج اصلی قرار می گیرد و با یک خط کوتاه به ترنج اصلی وصل می شود.
جدول
جدول خطوطی بر دورادور صفحه ی مُذهـّب یا منقش است که گونه های مختلف دارد. کاربرد واژه ی سیم کشی به جای جدول درست نیست.
ختایی
ختایی از جمله نقشهای اساسی هنرهای تزئینی ایرانی است که از ترکیب گل، غنچه و برگ پدید می آید و هر گردش موزون آن را یک بند می خوانند.
داغ
داغ ، نشان طرحی است که بر روی کاغذی دیگر آمده باشد.
دهن اژدر
دهن اژدر، نقشی است که به شکل دهان اژدها نمودار می شود. ظاهراً این نقش از دوره ی تیموریان رواج یافته است.
سرلوحه
سرلوحه ، سر صفحه ی اول کتاب و یا طرحی مُذهـّب و منقش است که در متن آن ، سرفصل کتاب را می نویسند. اغلب کتابهای قدیمی دارای سرلوحه بودند . بر سرلوحه، شکل گل و برگ ریز و نرمی نقش می شود.
سنجاق نشان
سنجاق نشان، نشان کردن بعضی زمینه های طلا با سنجاق است که انجام آن بر روی گره بندی، طرح را بسیار زیبا می کند. در قدیم، گاهی برای آنکه رنگ طرح را دگرگون سازند از این روش استفاده می کردند ، چون فشار سنجاقهای مخصوص بر روی زمینه ی طلا ، سبب تغییر رنگ صفحه ی مُطـّلا می شود. این روش در دوره ی قاجار بیشتر مرسوم بود.
شرفه
شرفه خطوطی است که به دور شمسه رسم می شود، آن را خورشیدسان می کند و اغلب به رنگ لاجورد و منقوش است. بیشتر اوقات، در بالای شرفه طرحی اسلیمی و یا ترنجی بسیار کوچک، فقط با یک رنگ، می آید.
شمسه
شمسه ، ترنج مرصعی از طلا و لاجورد است که گونه ی بزرگ آن در پشت صفحه ی اول کتابهای مُذهـّب پرکار یعنی در سر آغاز کتاب و قبل از ترصیع و سرلوحه نقش می شود. این آذین به شکل دایره و یا چند ضلعی است و چون خطوطی مانند شعاعهای خورشید از اطراف آن پراکنده می شود، به آن شمسه می گویند. اگر چند شمسه در حاشیه ی کتاب و یا در کنار نقش اصلی بیاید، آنها را به وسیله ی خطی کوتاه به یکدیگر وصل می کنند. دراین صورت شمسه ها شرفه ندارند.
فرنگی
به گل و بوته هایی که برگهایی پهن، آنها را فرا گرفته باشند فرنگی گویند. از آنجا که این برگها در کنده کاریهای زمان ساسانی دیده می شود کار برد واژه ی فرنگی در مورد آنها درست نیست.
فصّالی
فصّالی بسته هایی را گویند که در گردش اسلیمی و ختایی – بیشتر اسلیمی – از داخل یکدیگر رد شده باشند و به وسیله ی ترنجهایی کوچک ، خطوط را از یکدیگر جدا سازند و در عین حال آنها را به یکدیگر وصل کنند. به این اتصالهای اسلیمی و ختایی فصّالی گفته می شود.
کتیبه
به سرلوحه های کوچک که در متن آنها، عناوین مختلف کتاب را به رنگ طلایی با شنگرف و یا سفید می نویسند کتیبه گفته می شود.
کتیبه ی سرلوحه
کتیبه ی سرلوحه نوشته ای با زر و یا سفیداب است که با سرلوحه ها می آید. گاهی این نوشته به خط کوفی مشکول است.
کمند زرین
کمند زرین ، خط زیبا یا گل و برگهایی است که دور طرح را فرا گرفته باشد. گردش این گل و برگها به رنگ طلایی است. گاهی اوقات، به جدول نازکی از طلا که دو جدول مشکی اطراف آن را گرفته باشد نیز کمند زرین می گویند.
گره
گره ، که کناره ی تذهیب به جای جدول به کار می رود، طرحی به صورت زنجیرهای به هم پیوسته است. گاهی اوقات، به محل اتصال قسمتهای مختلف یک طرح نیز گره می گویند.
لچک ترنج
یک به چهار ترنج را که در گوشه ی صفحه ی نقاشی آمده باشد، لچک ترنج گویند.
لچکی
لچکی طرحی است که در گوشه ی صفحه به صورت سه گوش می آید و در خوشنویسی ها بیشتر در گوشه ی خطوط دیده می شود.
واگیره
واگیره یک قسمت از یک طرح بزرگ است. برای مثال اگر بخواهیم شمسه ای را طراحی کنیم، اول آن را به چند قسمت تقسیم می کنیم و طرح را در یک قسمت آن که واگیره نام دارد، پیاده می کنیم. این طرح در قسمتهای دیگر تکرار می شود.