اشعار و ترانه های یه تازه کار

[متین]

دل تنگ

دلم تنگه یه امروز و همه روز
دلم میخواد برم به خاطرات خوب دیروز
دلم تنگه از این غروب غمگین
چشام خسته است از این دنیای رنگین
وجودم پر ز احساسه هنوزم
غریبانه تو این دنیا میسوزم
ببین اینجا توی غربت اسیرم
شکسته قلب من دارم میمیرم

متین ( مسافر غروب )

[متین]

غربت

نگاه من نگاه آشنا نیست
نگاهم رو به ابرهای سیاه نیست
ولی در عمق چشمانم غریبی
نگاه آشنا و سوزناکی است
پرستوی دیار مهر هستم
ولی در شهر غربت پَر شکستم
من آن مرغ غریب آسمانم
برای کوچ دیگر ناتوانم
من از کنج غریبی پر کشیدم
ولی هرگز به شهرم نرسیدم

( متین )

[متین]

دل نبازین

ای آسمون ببار که این دنیا سیاه و تارشده
سجادۀ ما آدما دیگه پر از غبار شده
چشم من و تو کور شده
رحم و مروت از دلا چه دور شده
دست پلید من و ما
بت می ذارن جای خدا
بتِ یکی پول و زر
بتِ یکی عشق دگر
بنام حاکمِ زمین
پا رو عدالت می ذاریم
حرمت این آدما رو،
ببین چه آسون میشکنیم
زمین یه مشت خاکِ و بس
اسیر خاکیم و هوس
ای آدما اینجا کجاست؟؟!
اینجا زمین نه کبریاست!
دل نبازین دنیا فناست
جای ما عرش کبریاست!

متین

[متین]

تبعیض

غصه نخور، دنیا همین بوده و بس
دنیای ما دنیای زنجیر و قفس
خزانه دارِ زندگی دست یکی گیتارداده
اونوقت به چشم بینوا، روزوشبای تارداده
نگاه به کفشام می کنم سالمن وخیلی تمیز
اما یه دنیا کفش پاره هست عزیز
نگاه به ظرفای غذا
فقیری با یه تیکه نون میشه رضا
جیب یکی خالی از این سکه شده
واسه یکی کوه طلا تکه شده
یه جایی عشق ، یه جا قشنگ
یه جایی قتل آدما، یه جایی جنگ
آی آدما من و شما که بچه های آدمیم
پس چرا فکر کشتن و به فکر جنگِ با همیم؟؟!!!

(متین)

[دانه کولانه]

شعرات متين هم موضوعش خيلي خوبه هم خوب مينويسي ايشلا به زودي يه شاعر 6 دانگ ازت در بياد و كتاب شعرت چاپ شه
اسم شعر آخرت شايد ميتونست طور ديگه اي انتحاب بشه ....
ادامه بده

[متین]

ممنون دوست عزیز، لطف داری

در مورد اسم هم گفتم که من تو این زمینه واقعاً بی استعدادم خوشحال میشم از نظرت هم تو زمینه شعر هم تو انتخاب عنوان استفاده کنم.

آرزومند آرزوهات

[متین]

بی تو
توی جادۀ نگاهم ردپایی مونده برجا

ردِ جاده رو می گیرم می رسم به مرز فردا

......

فردا بی تو پرِ دردِ

زندگیت بر نمی گرده

تو کویر بی کسی ها

مُردی از دلواپسی ها

حالا من خسته و غمگین

جای تو یه قبر سنگین

بی تو روزا شده تاریک

کوچه ها سردن و باریک

بی تو مرغ عشق دنیا

مرده اینجا تک و تنها

با تو روز و شب قشنگ بود

کوچه هامون پرِ رنگ بود

با تو جاده ها پر از گل

می پیچید صدای بلبل

ولی رفتی ای مسافر

تو نگات شدم یه عابر

آخه من سوار بادم

توی جادۀ چشاتم

کوله بارم خاطراته

تا ابد دلم فداته

متین

[دانه کولانه]

نه متين جان نوشته هات قشنگه ها آفرين من كه سررشته اي ندارم ولي به عنوان يه شنونده آماتور بهت تبريك ميگم ايشلا يه شاعر شش دانگ بشي
جسارت نباشه نظرم رو در مورد چند جاش بگم
فكر ميكنم توي يكي دو مصرع با اضافه كردن شناسه شايد وزن بيشتري بگيره

بی تو روزا شده تاریک

بي تو روزام شده تاريك
يا

با تو روز و شب قشنگ بود

با تو روزا و شبام قشنگ بود ( روز رو مفرد و شب رو جمع هم ميشه آورد)
مثلا ببين اينجا خيلي قشنگتر شده
کوچه هامون پرِ رنگ بود
اگر كوچه ها رو خالي مياوردي كمي وزنشو از دست ميداد

[متین]

این چه حرفیه دوست من، شما استادی، از راهنماییت هم یه دنیا ممنون ، کاملاً درست و به جا است، پیشنهادت هم واسه بهتر شدن ترانه این بنده حقیر حتماً لحاظ میشه.